علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه
علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

اجتماع دانشجویان در اعتراض به حکم آیت‌الله نمر...

اجتماع دانشجویان در اعتراض به حکم آیت‌الله نمر

اجتماع دانشجویی با عنوان "اعدام حقیقت" در اعتراض به حکم اعدام آیت‌الله نمر با سخنرانی رحیم‌پور ازغدی در دانشگاه تهران برگزار می‌شود.

به گزارش فرهنگ نیوز، دانشجویان دانشگاه تهران در حمایت از آیت‌الله نمر و محکومیت حکم اعدام این روحانی برجسته انقلابی گردهمایی بزرگ "اعدام حقیقت" را برگزار می‌کنند.

این مراسم ساعت ۱۴:۳۰ روز یکشنبه ۲۷ مهرماه در تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه تهران به همت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل این دانشگاه برگزار می‌شود.

حسن رحیم‌پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در برنامه "اعدام حقیقت" سخنرانی خواهد کرد و تعدادی از شخصیت‌های سیاسی و نمایندگان مجلس حضور می‌یابند.

هوایپمای فوق جاسوسی آمریکا...

هوایپمای فوق جاسوسی آمریکا

هوایپیمای فوق جاسوسی X-۳۷B آمریکا پس از سپری کردن دو سال پرواز بر مدار زمین سرانجام در کالیفرنیا به زمین نشست.

 به نقل از راشاتودی، این هواپیما از نوع بوئنیگ X-۳۷B بوده و با هدف توانایی گشت زنی در مدار زمین طراحی و ساخته شده است.

هنوز جزئیات عملیاتی که این هواپیما به موجب آن دو سال در مدار زمین بوده فاش نشده اما آنچه مسلم است جاسوسی و جمع آوری اطلاعات اصلی ترین برنامه این هواپیما است که بعد از گذراندن بیش از ۶۷۰ روز در فضا، در جنوب کالیفرنیا به زمین نشسته است.

این هواپیما بی سرنشین که البته بیشتر شبیه فضاپیما است در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۲ آخرین عملیات خود را آغاز کرده بود. در ابتدای سال جاری میلادی گزارش هایی در مورد این وسیله جاسوسی منتشر شده و اعلام شده بود که ممکن است هدف از ساخت آن آزمایش توانائی های فضائی پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) بوده باشد.

پروژه X-۳۷B ابتدا در ناسا شروع شد و سپس در سال ۲۰۰۴ به وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا منتقل شد. تست پرتاب X-۳۷B در تاریخ هفتم آوریل ۲۰۰۶ در پایگاه نیروی هوایی ادواردز انجام گرفت. این پرنده بی‌خلبان مارس سال ۲۰۱۰ توسط نیروی هوایی آمریکا به طور جدی به جو فرستاده شد.

پنتاگون مستمراً از توضیح درباره ماموریت آن سر باز زده است اما مشتاقان امور فضایی ملاحظه کرده‌اند که مسیر حرکت آن به گرد زمین تقریباً بر مسیر ماهواره تحقیقاتی تیانگونگ-۱ چین منطبق است.

حدس های زیادی هست که X-۳۷B مشغول شنود این واحد تحقیقاتی (تیانگونگ) است. دکتر "دیوید بیکر" سردبیر مجله پرواز فضایی می‌گوید:"نظارت فضا به فضا فصلی به کلی جدید است که با مجموعه ای از حسگرهای دقیق ممکن می شود. و فکر می‌کنیم X-۳۷B احتمالاً از آنها برای رصد ایستگاه فضایی نوپای چین بهره می‌برد".

در چین مرزها مبهم هستند و بعد نظامی برنامه های فضایی غالب است X-۳۷B همچنین به عنوان سفینه "آزمون جوی" نیز شناخته می‌شود. این هواپیما شبیه یک شاتل فضایی کوچک است و می‌تواند در بازگشت در فرودگاه به زمین بنشیند، یعنی همان کاری که فضاپیمای سرنشین دار ناسا پیش از بازنشستگی اش در ژوئیه ۲۰۰۹ انجام داد. این سفینه رباتیک نیروی هوایی که توسط بویینگ ساخته شده است، تقریباً ۲۹ فوت (پا) معادل ۹ متر طول دارد و حجم مخزن آن نزدیک یک خودروی ون کوچک است.

هرچند که گفته می شود این هواپیما به اجرای آزمایش‌ در زمینه فناوری های نوین مشغول بوده اما حقیقت مورد دیگری است و کارشناسان اطلاعاتی فاش ساخته‌اند که پهپاد موسوم به X-۳۷B برای حمل ماهواره‌های سری و حسگرهای ویژه جاسوسی به فضا مورد استفاده قرار می‌گیرد.

به نوشته نیویورک پست، با وجود پهپاد X-۳۷B پنتاگون دیگر نیازی به تکیه بر ناسا و نیروی انسانی در این زمینه نخواهد داشت.

این پهپاد قادر است با کمک یک فروند راکت به دور مدار چرخیده اما همانند یک هواپیمای متعارف بر باند فرودگاه فرود می آید.

طرح‌های آبکی!

طرح‌های آبکی!

ساعت یک نصفه شب دیدم بچه‌ها با شلوارهای تا سر زانو خیس و پر از شُل و گل، وسایلشان را گذاشته‌اند روی کول و یکی‌یکی می‌آیند. مقر. آب، به جای رفتن به سمت عراقی‌ها آمده بود توی سنگرهایشان و مجبور شده بودند برگردند!
به گزارش فرهنگ نیوز ، محمد جعفر اسدی به تاریخ ۳ دی ۱۳۳۶ در روستای نورآباد ممسنی استان فارس متولد شد. اسدی در آغاز جنگ مسئولیت محور آبادان را عهده دار شده و در اغلب عملیات‌ها نیز حضور داشته است.

وی در طول سال‌های خدمتش مسئولیت‌های فراوانی از جمله فرماندهی تیپ مستقل ۳۳ المهدی، فرمانده لشکر ۱۹ فجر، فرماندهی نیروی زمینی سپاه را بر عهده داشته و اکنون سمت معاون بازرسی قرارگاه خاتم الانبیاء را عهده دار است.

آنچه پیش روی شماست گوشه ای است از خاطرات سردار اسدی از روزهای حضورش در جنگ تحمیلی که اینگونه روایت می‌کند:

من با این‌هایی که اصرار دارند فقط موفقیت‌های جنگ روایت شود مخالفم. خوب، انقلابی مردمی پیروز شده، هنوز پایه‌هایش محکم نشده که جنگی راه افتاده و مردم با اشتیاق آمده‌اند از انقلاب اسلامی و وطنشان دفاع کنند. طبیعی است که اوایل در خیلی از موارد باید آزمون و خطا صورت می‌گرفت تا بچه‌های جنگ تجربه کسب کنند. از آن گذشته، تا ضعف‌ها و شکست‌ها گفته نشود، توفیق‌ها و پیروزی‌ها معنا نخواهد داشت.

یکی از این آزمون‌ و خطاها در اوایل جنگ، طرح‌های آبی بود، چند ماهی از جنگ می‌گذشت که اعلام کردند برویم گلف و در جلسه مهمی شرکت کنیم. آقای شمخانی که آن موقع فرمانده سپاه خوزستان بود، با حرارت و هیجان از باز کردن قریب‌الوقوع دریچه‌های سد می‌گفت و این که خیلی از نخلستان‌ها زیر آب می‌رود و تلمبه‌های لب رودخانه را آب خواهد برد. تاکید داشت تا باز کردن دریچه‌های سد، کسی غیر از حاضرین در جلسه نباید از این طرح باخبر شود. با همان لهجه‌ جنوبی‌اش، آمرانه می‌گفت: «مو نمی‌دونم. شما باید خودتون کاری کنید که غافلگیر نشید!».

سریع برگشتم فارسیاست که برای مقابله با آب برنامه‌ریزی کنم. هنوز به مقر خودم نرفته بودم که پرویز صفری، از بچه‌های تهران، پرسید: «حاجی، چه خبر از آب؟»

-آب؟! چه آبی؟!

-همین آب سد دیگه که قراره بیاد زیر پامون!

-کی گفته؟کدوم سد؟

-ای بابا، من از مهدی ماهی‌گیر شنیدم، ولی همه می‌دونن!

از معایب مردمی بودن جنگ، یکی هم این بود که خبرها قبل از آنکه اتاق‌های فرماندهی برسد، بین نیروهای عادی می‌پیچد. به هر حال، به اتفاق خودم رفتم و نقشه منطقه را باز کردم تا روستایی را پیدا کنم که هم به آن دسترسی داشته باشم و هم ارتفاعاتش از سطح دریا از بقیه جاها بیشتر باشد. با نزدیک کردن چشم‌ها به نقشه و دقیق شدن محل را پیدا کردم؛ روستای شهرمان با ارتفاع ۱۴ متر از سطح دریا.

وسایل و امکانات را موقتأ به آنجا منتقل کردیم. به قایق‌ها طناب‌های بیست متری بستیم و گره زدیم به بالاترین نقطه نخل‌ها که وقتی آب آمد، بالا بماند و غرق نشود و بتوانیم با کشیدن طناب، پیدایشان کنیم.

چند روز گذشت و خبری از آب نشد تا بالاخره بعد از یک هفته آب رودخانه کارون، چند متری بالا آمد، رفتم گلف که بپرسم بالاخره طرح آبی چه شد، گفتند محاسبه ما این بود که با باز کردن دریچه‌های سد، چند برابر آب کارون، بالا می‌آید و همه جا را آب می‌گیرد، ولی بستر رودخانه‌ها، آب را کشیده بود داخل و بقیه را برده بود دریا و همین طرح عملا هیچ تأثیری نداشت.

با شکست این طرح، در عرض چند هفته دو طرح دیگر هم اجرا شد. طرح اول، بستن آب رودخانه با گذاشتن کانتینرهای دوازده‌متری پر از سنگ بود. با جرثقیل، کانال‌ها را بلند می‌کردند و می‌گذاشتند کف رودخانه و با بولدوزر، خاک می‌ریختند روی آن کانتینر دوم که آمده بود کف رودخانه، فشار آب دو تاش را غلتانده بود توی آن و با خودش برده بود!

طرح بعدی، پمپاژ آب از کارون به آن طرف رودخانه، به سمت عراقی‌ها بود. قرار بود وقتی آب، زیر پای عراقی‌ها افتاد، ما دنبالشان کنیم و هر چه می‌توانیم از آن‌ها تلفات بگیریم. به نیروها آماده‌باش دادم که به محض راه افتادن آب به طرف عراقی‌ها دنبالشان کنیم.

ساعت یک نصفه شب دیدم بچه‌ها با شلوارهای تا سر زانو خیس و پر از شُل و گل، وسایلشان را گذاشته‌اند روی کول و یکی‌یکی می‌آیند. مقر. آب، به جای رفتن به سمت عراقی‌ها آمده بود توی سنگرهایشان و مجبور شده بودند برگردند!

البته اجرای ناموفق این طرح‌های آبی، که بین بچه‌های شوخ به طرح‌های آبکی معروف شده بود، مقدمه‌ای بود برای عملیات‌های موفق آبی- خاکی که در سال‌های بعدی جنگ انجام شد و دنیا را به شگفتی واداشت.

 

فرماندهی که به آرزویش رسید!

فرماندهی که به آرزویش رسید!

دو سه شب مانده بود به عملیات، بچه ها همه دور هم نشسته بودند و همه داشتند آرزوهایشان را به دیگران می گفنتند. همه کنجکاو شده بودند که بدانند آرزوی حسین چیست. یکی از بچه ها از ایشان سوال کرد و ایشان جواب دادند...

به گزارش فرهنگ نیوز ، تمام عمر مان باید در پی گوهر های نابی باشیم که بهانه های حضرت حق برای  خلقت اند، اما این گنجها در کنار ما وجود دارند و بهره ما اندک،فرماندهانی همچون پاسدار شهید حسین قنبری نودهی فرمانده گروه چریکی جندالله  که عاشقانه زرق و برق دنیا را رها کردند و به سوی وصال با پروردگارشان شتافتند ،به مناسبت ایام  شهادت این شهید عزیز مطالب زیر تقدیم مخاطبان گرامی می شود، باشد که گوچه چشمی به ما بیندازند.

آغاز حیات طیبه تا شهادت

پاسدار شهید حسین قنبری نودهی در سحرگاه پانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۴۴ در روستای نودهک از توابع شهرستان نکا در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود ،شهید قنبری از همان دوران کودکی با عشق به اهل بیت و با زمزمه های عاشقانه  مادر رشد و پرورش یافت و به ایام جوانی پا گذاشت در آن سالها تحت تأثیر حرکت انقلاب اسلامی به صف انقلابیون پیوست و همراه با دیگر بچه های روستا به  مبارزه با طاغوت پرداخت ، با شروع جنگ تحمیلی در زمره اولین گروههای اعزامی به جبهه در صف جهادگران با عنوان مقدس  بسیجی به جبهه اعزام شد و پس از مجروحیت در این دوره خلعت مقدس پاسداری را برتن کرد و در شهرهای عملیاتی پاوه ،سنندج  و سردشت خدمت نمود.

در این دوره ،حسین به دلیل علاقه و روحیاتش از سوی فرماندهان به عنوان فرمانده گروه چریکی جندالله در منطقه سردشت انتخاب شد ، روح عرشی شهید قنبری نودهی  بیقرار وصل پرودگار و دوستان شهیدش بود ،این را از نورانیت شبهای مناجاتش در ایام شهادتش نقل کرده اند و سرانجام  این شهید بزرگوار در ۲۰ مهرماه ۶۱ مزد مجاهدتهایش را گرفت و در اثر اصابت گلوله مستقیم در ارتفاعات سردشت  آسمانی شد و به عرشیان پیوست.و سرانجام اولین شهید روستای نودهک، حسین قنبری نودهی همچون ارباب بی کفن حسین (ع) در روز عاشورا به خاک سپرده شد.

نماز اول وقتش هیچ گاه ترک نمی شد

مادرش از ویژگی های حسین نقل می کند :حضور مستمر و همیشگی در نماز جمعه داشت و سفارش می کردقرآن را با معنی بخوانید تا دلچسب باشد.اهل دعای کمیل و زیارت عاشورا بود و خودش هم مداحی می کرد ، نماز اول وقتش هیچ گاه ترک نمی شد .

شجاع و نترس بودن، اهل کار و تلاش و خیلی چیزهای دیگر که الان یادم نیست. همه اینها باعث شده بود تا ما حسین را نشناسیم ولی خدا حسین را شناخت و او به مراد دلش رسید. یادم است با پدرش به مشهد رفته بودیم صبح جمعه حسین لباسهایش را پوشید و راهی نماز جمعه شد بچه های دیگر هم بودند اما او تنها رفت.

دستگیری از پیر زنی که همه او را می رنجاندند

دوستان و همرزمان شهید نقل می کنند: پیرزنی فقیر در یکی از روستاهای مجاور پادگان سردشت زندگی می کرد که وقتی از خانه بیرون می آمد مردم او را اذیت می کردند. شهید قنبری با لباس نظامی کارهای پیرزن را انجام می داد و برای او خرید می کرد، این کارش باعث شده بود کسی پیر زن فقیر را دیگر نرنجاند.

دیوار چینی دور پادگان شروع شده بود و همه کمک می کردند. حسین که بنایی را بلد بود با پای برهنه از بالای چوب بست به زمین می آمد و بلوک سیمانی و سنگ را می گرفت و می برد بالای چوب بست و دیوار می چید و سفارش به اجر اخروی و ثواب بسیار می کرد.

آرزو دارم اولین شهید روستا شوم

دو سه شب مانده بود به عملیات، بچه ها همه دور هم نشسته بودند و همه داشتند آرزوهایشان را به دیگران می گفنتند. همه کنجکاو شده بودند که بدانند آرزوی حسین چیست. یکی از بچه ها از ایشان سوال کرد و ایشان جواب دادند که دو آرزو دارد یکی اینکه اولین شهید روستا شوم و دوم اینکه صورت نورانی امام خمینی (ره) را ببینم.

وصیتنامه شهید حسین قنبری

درتشییع جنازه ام شرکت نکند کسی که جدی به اسلام پایبند نیست

سلام و درود فراوان به امام زمان و نائبش امام خمینی و روحانیت مبارز و ملت قهرمان و شهید پرور ایران و سلام بر تمام اسلام خواهان که در پیشبرد انقلاب و جهانی نمودن آن جهاد می کنند و مرگ با خفت و خواری و پستی و زبونی بر آنکس باد که در تشییع جنازه من شرکت می کند و یا به اقوام من تبریک می گوید اما به طور جدی پایبند به اسلام و قرآن نیست.

انسان اگر در راه خدا کشته نشود از حیوان نجس تر است

ای کسی که از مرگ می ترسی و خود را در این سرزمین آتش و خون به خواب خرگوشی و چپاول گری مردم زده ای ،هیچ می دانی که فضیل این انقلاب و شهادت در آنچه بزرگ است،از من بشنو که هیچ ارزش نداری ،مگر اینکه شهید شوی چون انسان شهید نشده مردار است یعنی نجس تا جائی که هیچ کس حتی زن و فرزند و خواهر و برادرت هم نمی توانند به تو دست ببندند،مگر اینکه بعد از تماس به جسد تو غسل کنند و پاک شوند اما شهید را هر کس می تواند دست زند و شهید پاکترین موجود می باشد.پس هر چه زودتر به استقبال جهاد و شهادت در راه خدا برو تا سلول و مولکول ذره به ذره گوشت و خون و استخوانت پاک و منزه و خداگونه شود.

آری انسان در راه خدا کشته نشود از حیوان پست تر و نجس تر است،چون دست زدن به حیوان مرده احتیاج به غسل ندارد،اما دست زدن به انسان مرده(نه شهید شده) احتیاج به غسل دارد تا دوباره پاک شوند پس انسان در راه خدا کشته نشود پست تر از حیوان است.

برادران و خواهران ازدواج را به تأخیر نیاندازید

اکنون وصیت نامه ای را تقدیم حضور حق طلبان میکنم که اگر جنازه مرا تشییع کردند بیشترین شعارشان (خدایا خدایا تا انقلاب مهدی ترا به جان مهدی(عج)خمینی را نگهدار)باشد،که روح شهیدان را شاد سازد و دیگران اینکه خواهران و برادرانی که موقعیت ازدواج دارند هر چه زودتر ازدواج کنند تا به نعمت بزرگ الهی در روی زمین دست یابند و فساد را از جامعه نو بنیاد اسلامی ریشه کن کنند و نگویند و بهانه نتراشند که نمی توانم خرج زن و بچه را تأمین کنم و با خواهران نگویند فلانی شغل و در آمدی ندارد که بتواند خرج زندگی را تعیین کند.

چون پیامبر اکرم(ص)می فرماید:هر کس که از تر س معاش (خرج زندگی)ازدواج نکند،به وجود خدا منکر است یعنی این قبیل افراد کمونیست هستند که اعتقاد به خداوند ندراند پس جای این اشخاص دوزخ است،پس اولیای مجردها بفکر متأهل کردنشان باشند و به موقع آنها را از این نعمت بزرگ الهی دنیا بهره مند سازند.راستی از همه مهمتر این که به برادری با هم رفتار و زندگی کنند.

سلاح مؤمن دعا و نیایش است

وحدت کلام را جدی بگیرند و به خواسته قرآن عمل کنند که می فرماید:و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا)و همچنین امام را تنها نگذارید و به خواسته پیامبر(ص)عمل کنید که می فرماید:إنی تارک فیکم الثقلین،کتاب الله و عترتی)چون امام از عترت رسول خداست(ص) و تنها گذاشتن او زیر پا گذاشتن وصیت پیامبر اکرم(ص)است و از همه می خواهم که روز جمعه از کار و کاسبی دست بر دارند و به میعاد عاشقان الله قرارگاه نماز جمعه محل خود بشتابند که روزی خدا در آن است و در دعای کمیل مسجدشان شرکت کنند که سلاح مؤمن در برابر خدا دعاست و نیایش است.

ما هر چه ضربه خوردیم از این بی تفاوت ها بوده

از انجمن اسلامی تمام منطقه ،و تمام مکانها می خواهم که وظیفه خود را بطور جدی عمل کنند که رسالت انبیا را به دوش دارند و بی تفاوت نباشند که نیستند ،و بی تفاوت ها را به مسائل آشنا سازند و آنها را به حق دعوت کنند که چون استاد مطهری فرمودند:که ما هر چه ضربه خوردیم از این بی تفاوت ها بوده که به دین ما ضربه زدند آنطور نباشد که امر به معروف و نهی از منکر نکنید تا خدای نخواسته باعث سقوط کشور اسلامی شود که چون امام صادق(ع)می فرماید:ملتی که امر به معروف و نهی از منکر نکنند،هیچگاه رنگ سعادت و خوشبختی را نخواهند دید.

خواهش من از بیسوادان این است که مبارزه با بیسوادی را جدی بگیرند و نهضت سواد آموزی را تنها نگذارند و به فرموده امام و رهبرشان عمل کنند که می فرماید:برادران و خواهران ایمانی برای این نقیصه درد آور بسیج شوید ریشه این نقص را برکنید)و خواهش دیگر من از خودم و خویشان این است که حرکت همانطوری باشد که بنده را در بین شهدا در بهشت شاد کنید

از همه به خصوص مادر و پدر و برادران و خواهران می خواهم که هیچگاه در مرگ من گریه نکنند ، شاد و خوشحال باشند تا دشمنان خدا هر چه بیشتر از این انقلاب بترسند و شما باید خالصانه و با اعتقاد کامل به دین اسلام رسالت شهیدان را بر دوش کشید و هیچگونه خدشه و سستی به خود راه ندهید تا خدا را راضی کنید. دیگر عرضی ندارم به غیر از سلام و دعا به پدر و مادر خود و سلامتی مسلمانان جهان و جهانی شدن انقلاب اسلامی و السلام خدا یار و نگهدار شما باشد.

منبع:رزمندگان شمال

۴ گره‌ای که در زمان ظهور باز می‌شوند...

۴ گره‌ای که در زمان ظهور باز می‌شوند

امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ۱۵۰ نهج‌البلاغه می‌فرماید: «یَصدَع شَعبا و یشعَبَ صَدعا»، حضرت مهدی می‌آید تا بین کسانی که متحد شده‌اند (کفار) شکاف بیندازد و آن‌هایی را که پراکنده و متفرق هستند(مؤمنین)متحد کنند.
 
به گزارش فرهنگ نیوز، محسن اسماعیلی رئیس دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه جلسات شرح خطبه‌های نهج البلاغه در مسجد هفتاد و دوتن مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی، به خطبه ۱۵۰ این کتاب شریف اشاره کرد و به فارس  گفت: این خطبه درباره پیشگویی زمان ظهور حضرت ولیعصر(عج) است. آنجا که می‌فرماید:«الا و ان من ادرکها منّا یسری فی ظلمات هذه الفِتن بسراجٍ منیر، و یحذوا فیها علی مثال الصالحین»؛ کسی از ما اهل بیت(ع) که آن زمان را درک می‌کند(یعنی حضرت مهدی(عج))، در تاریکی و ظلمت شبانه آن دوران حرکت می‌کند، در حالی‌ که یک چراغ فروزان در دست دارد.

وی با اشاره به آیه شریفه ۴۶ سوره احزاب مبنی بر «وَ دَاعِیًا إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَ‌اجًا مُّنِیرً‌ا»، این چراغ فروزان را تعبیر به حضرت رسول اکرم(ص) کرد و ابراز داشت: پیامبر خودشان سراج منیر بودند و با توجه به ادامه خطبه که حضرت می‌گوید: رفتار ایشان شبیه صلحا است، بیشتر متوجه می‌شویم که آن حضرت رهرو راه پیامبر اکرم و اهل بیت(ع) است. چرا که منظور از صالحین در عبارت «و یحذوا فیها علی مثال الصالحین» آن بزرگواران هستند.

اسماعیلی در پاسخ به این سؤال که آمدن منجی موعود، با یک چراغ فروزان و رفتاری مانند آباء صالحش برای چیست؟ افزود: به عبارت ساده‌تر ما انتظار چه پیشامدی را باید از ظهور حضرت حجت داشته باشیم؟ در ادامه خطبه ۱۵۰ چهار اتفاق را نتیجه ظهور حضرت مهدی می‌داند، حضرت می‌فرماید: اولین کار آن امام گشایش در کار مردم است «لِیحُلّ فیها رِبقا»؛ یعنی امام زمان ظهور می‌کنند، اول برای اینکه گره‌گشایی کنند.

رئیس دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق(ع) بیان داشت: «ربق» به طنابی می‌گویند که پر از گره است. به هر گره هم ربقه گفته می‌شود، اشاره دارد به گره‌های مادی و معنوی که در زندگی بشر افتاده است، چرا که قبل از ظهور هم مردم دچار جهل هستند و گره‌های فکری و اعتقادی در زندگی‌شان دیده می‌شود و هم با مشکلات مالی و مادی رو به رو هستند، به عبارت کامل‌تر پیش از ظهور رفاه ممکن نیست. گشایش‌ها و توسعه‌هایی که امروز می‌بینیم در مقابل آنچه باید باشد و إن‌شاء‌الله اتفاق می‌افتد، هیچ است، چرا که بوجوده سبطت الارض و السماء و بیمنه رزق الورا، وقتی بین ما و بهانه خلقت و این وجود شریف، فاصله است به طور طبیعی، نعمات هم از بشر دریغ می شود.

وی با اشاره به سخن دیگری از امام علی(ع) در خطبه ۱۰۰ ادامه داد: جایی که حضرت فرمودند: ألا إِنّ مثل آلِ مُحمّدٍ صلى الله علیه وآله وسلم کمثلِ نُجُومِ السّماءِ: إِذا خوى نجْمٌطلع نجْمٌ، فکأنّکُمْ قدْ تکاملتْ مِن اللهِ فِیکُمُ الصّنائِعُ، وأراکُم ما کُنْتُمْ تأْمُلُ، آگاه باشید که خاندان حضرت رسول(ص) همانند ستارگان آسمانند که هر گاه یکى از آن‌ها غروب کند، ستاره دیگرى جای آن را پر مى‏‌کند و گفتیم که پی در پی می‌آیند تا به آن ستاره آخر برسد، در ادامه حضرت می فرماید که به وضوح می‌بینم که در آن زمان و با آمدن آخرین ستاره، نعمت‌هاى خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید می‌رسید.

اسماعیلی با اشاره به بخشی از خطبه ۱۳۸ نهج البلاغه که آن نیز درباره ظهور حضرت حجت است، ابراز داشت: امام علی(ع) می‌فرماید: بدانیدکه فردا او می‌آید (فردایى که‏ مرکز حوادثی است که به ذهن کسی نمی‌رسد)...کسى بر شما حکومت‏ خواهد کرد که از تمام کسانی که در طول این سال‌ها به بشر ظلم کرده‌اند انتقام می‌گیرد و زمین آنچه را که از گنج و نعمت درون خود دارد، داوطلبانه برای او بیرون می‌دهد و کلید تمام نعمات را به او می‌سپارد.

وی افزود: این یعنی وقتی حضرت در پرده غیبت هستند، زمین تمام نعمت‌هایش را در اختیار بشر قرار نمی‌دهد. اما پس از ظهور اختیار تمام نعمت‌ها در دست ایشان قرار می‌گیرد تا گره از کار بشر باز کنند و قبلاً عرض کردیم که مشکلات فکری بشر هم به خاطر دوری از قرآن است و حضرت از طریق انس با قرآن است که مشکلات اعتقادی و فکری ما را رفع می‌‌کنند.

رئیس دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق (ع) اثر دوم ظهور حضرت مهدی(عج) را با توجه به خطبه ۱۵۰ نهج البلاغه رهایی تمامی بندگان بیان کرد و گفت: حضرت در ادامه می‌فرماید: گام دوم آن است که «یعتق فیها رقا» رِق یعنی بردگی. ایشان با آمدنشان بردگان را رهایی می‌بخشند. رق هم مصدر است و همه نوع بردگی را شامل می‌شود. چه آن‌ها که جسمشان در اختیار دیگران است و چه کسانی که برده فکری قدرتمندان شده‌اند.

وی گام‌های سوم و چهار را با ترجمه عبارت «یَصدَع شَعبا و یشعَبَ صَدعا» چنین بیان کرد: حضرت مهدی(عج) می‌آید تا بین کسانی که متحد شده‌اند (کفار) شکاف بیندازد و آن‌هایی را که پراکنده و متفرق هستند(مومنین)متحد کنند، این نکته بسیار مهم است که وعده خداوند پیروزی کسانی است که با هم متحدند. مؤمنان اگر پراکنده باشند شکست خواهند خورد، وعده خدا این است که اگر متحد باشی (حتی کافر) به پیروزی می‌رسی و اگر متفرق و پراکنده باشی (حتی مؤمن)، شکست خواهی خورد و حضرت حجت می‌آیند تا دل‌های مؤمنان را به هم نزدیک کنند.

اسماعیلی بیان داشت: حضرت علی(ع) در جنگ معاویه به یارانشان گفتند آن‌ها بر شما پیروز می‌شوند، نه به خاطر اینکه بر حق هستند، نه، بلکه چون با هم متحدند و روی حرفشان ایستاده‌اند، این سنت الهی است، پیروزی با کسانی است که متحد و همدل باشند و بعد حضرت با می‌گویند: من حاضرم ده نفر از شما را بدهم و یکی از یاران معاویه را داشته باشم و منظورشان به وفاداری آن‌هاست.

وی در پایان این جلسه با اشاره به خطبه ۹۷ نهج البلاغه گفت: تفرقه مایه شکست است و اتحاد مایه پیروزی و متأسفانه در زمان غیبت دشمنان خدا متحدند و مؤمنان و دوستان خدا پراکنده‌اند، چیزی که بدون شک از بزرگترین معضلات امروز ماست، ببینید چطور یک جمع کوچک به اسم اسرائیل هر کاری می‌خواهد می‌کند و این همه مسلمان نمی‌توانیم جلوی او در بیاییم! این ناشی از عدم اتحاد ماست، اگر می‌خواهیم منتظر واقعی آن حضرت باشیم، باید همین چهار کار را انجام دهیم. تا می‌توانیم گره از کار مردم باز کنیم تا می‌توانیم فکر و روح مردم را آزاد کنیم و برای همدلی و اتحاد مؤمنین تلاش نماییم تا إن‌شاء‌الله بستر ظهور آن بزرگوار نیز فراهم شود.