علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه
علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

رؤیای صادقه پیدا شدن پیکر یک شهید

رؤیای صادقه پیدا شدن پیکر یک شهید

فرزند شهید مقتدر گفت: آن روز آدرس معراج شهدا را گرفتم و تصمیم گرفتم برای پیگیری DNA به آنجا بروم. آقای رنگین مسئول معراج گفت: آقای مقتدر، کسی به شما زنگ زده که آمده‌اید اینجا؟ گفتم: نه، خبری شده؟ گفت: قرار نبود به این زودی اطلاع بدهم.

به گزارش فرهنگ نیوز، روایات متعددی از همراهی شهدا با خانواده‌هایشان مطرح بوده و هست. که خود دلیلی بر زنده بودن و شاهد بودن شهدای اسلام است. نمونه‌های شگفت امروزی در دهه 90 از شهدایی که سه دهه پیش به شهادت رسیده‌اند گواهی بر آن است که با گذر زمان توجه این شهدا به خانواده و مردم کمتر نشده و همواره نهضتشان پا برجاست. "شهید پاپور مقتدر پرمهر"، دوم مهرماه سال 1334 در روستای پرمهر از توابع مشکین شهر اردبیل متولد شد. و در سن 28 سالگی در سال 1362 و در عملیات خیبر به شهادت رسید. پیکر مطهرش طی عملیات تفحص اخیر کمیته جستجوی مفقودین در منطقه جزیره مجنون کشف شده است. او که تمام مدارک شناسایی را به همراه داشت،جزو 4 شهیدی است که به تازگی هویتشان شناسایی شده. شهیدی از لشکر خوبان و از مردم خوب آذری زبان بعد از 30سال با آمدنش روح تازه‌ای در میان اطرافیانش دمید. شاپور مقتدر متولد 1354 فرزند شهید است که در این گفتگو از هدایت خود شهید در مورد تمام مراحل کشف پیکر و شناسایی تا محل تدفینش می‌گوید. او که در سن 8 سالگی "فرزند شهید" لقب گرفته حالا بعد از 30سال از دیدار دوباره‌اش با پدر و انتظار خانواده سخن می‌گوید.

شرح رشادت‌های پدرم و همرزمانش به خوبی در لشکر خوبان تشریح شده
* آقای مقتدر! پدرتان چطور شهید شد؟
پدرم در گردان فکر می‌کنم ابوالفضل العباس(ع) به عنوان آر پی جی زن و فرمانده دسته فعالیت داشت. در گردانی که ایشان بودند اکثر قریب به اتفاق مجموعه از همشهری‌ها بوده و همه یکدیگر را می‌شناختند. همرزمان ایشان تعریف می‌کنند قبل از شهادت در عملیات پرچم حضرت ابوالفضل(ع) در دست پدرم بود و می‌گفته که باید ابوالفضل گونه بجنگیم. اما روایت خیلی دقیقی از شهادت ایشان ندارند. بعد از شهادت، عده‌ای می‌آمدند و می‌گفتند شاید فلانی اسیر شده باشد. بعضی دیگر می‌گفتند ما دیدم که تیر خورد. هر چند که در پرونده بنیاد شهید ایشان تاریخ شهادت ذکر شده است اما به خاطر اخبار ضد و نقیضی که از این مسئله در میان بود پدر و مادرش به راحتی شهادتش را قبول نکردند و تا دقایق آخر عمرشان چشم انتظارش بودند. اولین کسی که از مجموعه خانواده به دیدار شهید رفت، پدر و مادرش بود. خیلی از همرزمان ایشان هنوز هم مفقود الاثر هستند و پیکرشان پیدا نشد. چون این‌ها خط شکن بودند و تا عمق خاک عراق پیشروی داشتند. داستان رشادت‌های لشکر 31 عاشورا که پدرم و همرزمانش عضوی از آن بودند به خوبی در لشکر خوبان تشریح شده است.


شاپور مقتدر(فرزند شهید) و ابراهیم رنگین(رئیس معراج شهدای تهران) در سالن معراج شهدا


شهید مقتدر 40 سال پیش اولین‌های شهرستان را بنا کرد
* چطور آدمی بودند؟ به چه اخلاقی مشهور بودند؟
بسیار آدم دوست داشتنی، وفادار و مردم‌داری بود. ایشان همچنین به ایجاد وحدت میان مردم معروف بود. پدرم در 28 سالگی به شهادت رسید. قبل از شهادت کسی بود که اولین‌های شهرستان و روستا را بنا کرده بود. مثلا اولین انجمن اسلامی را در شهرستان ایشان تاسیس کرد. عضو آن شده و همه را تشویق کرد که عضو شوند. اولین هیئات مذهبی را در روستا راه اندازی کرد. اولین رشته ورزشی را در روستا راه اندازی کرد آن هم در 40 سال پیش که در روستا مسائل بهداشتی و ورزشی و فرهنگی بسیار ضعیف بود اما پدرم چنین کارهایی انجام داد با وجود اینکه تحصیلات چندانی نداشت اما واقعا کارهای بزرگی انجام داده بود.

تصمیم گرفتیم بعد از 30سال برای شهید مجلس ختمی بگیریم
* از نحوه پیدا شدن پیکر پدر بگویید.
ما از سال‌62 که پدرم به شهادت رسید تا امسال یعنی سال92 در واقع 30 سال انتظار کشیدیم. وقتی پدرم شهید شد من 8 سال سن داشتم. یکی از خواهرها 6 ساله بود و خواهر دیگرم که همان سال به دنیا آمد اصلا پدر را ندید. وقتی پدرم شهید شد ما به همراه مادرم تا مدتی با پدربزرگ و مادربزرگ در روستای پرمهر زندگی می‌کردیم. پدر و مادر شهید تا هفت یا هشت سال پیش در قید حیات بودند. در اینجا در مدتی که خبری از پیکر شهید به دست ما نرسیده بود کسی نمی‌توانست برای شهادت ایشان مراسم ختمی برگزار کند و یادبودی بگیرد. پدر بزرگ و مادر بزرگ من تا روزهای آخر عمرشان چشم انتظار خبری از فرزند بودند و باور نداشتند که شهید شده باشد. به همین دلیل هیچ وقت ما مراسمی به عنوان یادبود یا ختم برای پدرم برگزار نکردیم. چند ماه پیش طبق صحبتی که با اعضای خانواده داشتیم تصمیم بر این شد که بعد از 30سال یک مراسم ختم و یادبود برای پدرم برگزار کنیم. خانواده را قانع کردیم اما می‌بایست این حرکت را خودم آغاز می‌کردم چون شهید در میان دوستان و مردم محل و خانواده از احترام زیادی برخوردار بود. کسی به خودش این اجازه را نمی‌داد که در مجلس شهید بگویند خدا رحمتش کند.


ماجرای رؤیای صادقه‌ای در مورد تفحص پیکر پدر
از آنجایی که تاریخ شهادت پدرم در عملیات خیبر و 10 اسفندماه سال 62 است، تصمیم گرفتیم در همین ماه مراسمی به عنوان مجلس ختم برایشان بگیریم. هماهنگی‌های اولیه را هم انجام داده بودیم. دقیقا در روز 6بهمن ماه 92 بود که من در خواب دیدم خود و خانواده‌ام به روستای پرمهر که هم محل زندگی خود شهید و هم محل زندگی پدر و مادر شهید بود رفته‌ایم. در خواب دیدم وقتی به خانه پدر و مادر شهید رفتیم آن‌ها را دیدیم که شال و کلاه کرده‌اند و عازم سفر هستند. گفتم کجا می‌‌خواهید بروید؟ گفت مگه شما نیامده‌اید که با هم برویم؟ بعد رو کرد به مادرم گفت بیا با هم برویم. با اصرار من بالاخره آن‌ها گفتند که می‌خواهیم برویم قصر شیرین. از خواب بیدار شدم. سال‌ها بود آن‌ها به خوابم نیامده بودند. حالا خواب اینچنینی مرا بهت زده کرده بود. همین عجیب بودن جریان مرا تشویق کرد که موضوع را پیگیری کنم.
آن روز آدرس معراج شهدا را گرفتم و تصمیم گرفتم برای پیگیری DNA به آنجا بروم. قبلا شنیده بودیم که خانواده شهدای گمنام می‌توانند با مراجعه نسبت به تطبیق آزمایش DNA شهدای گمنام اقدام کنند. حوالی عصر بود که به معراج رسیدم. می‌خواستم ببینم شرایط چگونه است. سربازی نزدیک در معراج ایستاده بود و به من ابتدا گفت ساعت اداری تمام شده و همه رفته‌‌اند. من گفتم فقط سوالی دارم که باید پاسخ داده شود. وقتی پرس و جو کردند فهمیدند آقای رنگین مسئول معراج شهدا هنوز در ساختمان است. با ایشان صحبت کردم و گفتم می‌خواهم ببینم اوضاع چگونه است و چگونه می‌توان آزمایش DNA را پیگیری کرد. به من گفت شما چه نسبتی با شهید دارید؟ و بعد کارت شناسایی خواست. کارت شناسایی را نشان دادم و از رفتارشان متوجه شدم اتفاقی افتاده است. بعد به من گفت آقای مقتدر کسی به شما زنگ زده که شما آمده‌اید اینجا؟ گفتم نه. من دیشب خوابی با این اوصاف دیدم و حالا گفتم اقدامی برای آزمایش DNA انجام دهیم. آقای رنگین رفت پشت میز و لیست شهدایی را که داشت بیرون آورد و به من دیگر اطلاعات پدر را گفت و از تطبیق آن با مشخصات پدرم مطمئن شد. من گفتم: آقای رنگین! چیزی شده؟ نگران شدم ایشان گفت: قرارنبود به این زودی اطلاع بدهم اما بدانید پیکر پدر شما یک ماه پیش در جریان تفحص اخیر در جزیره مجنون پیدا شده و فردا به همراه سایر شهدا در مرز مبادله می‌شود. گفتم راست می‌گویید؟ گفت بله؛ سردار باقرزاده هم آنجاست و فردا این شهدا را وارد کشور می‌کنند.

دست تک تک بچه‌های گمنام تفحص را می‌بوسم
برای ما که عادی است ولی شاید چنین شرایطی پیش آمد تا یادآور شویم که شهدا زنده‌اند و با خانواده‌هایشان زندگی می‌کنند. آقای رنگین به من گفتند این مساله را فعلا عنوان نکن چون هنوز پیکرهای مطهر وارد کشور نشده. وقتی از ستاد معراج شهدا بیرون آمدم خواهرم که از پیگیری من برای آزمایش DNA اطلاع داشت زنگ زد و گفت شبکه خبر زیرنویس می‌کند که 26 شهید فردا در مرز مبادله می‌شود. تو چه کردی؟ پیگیری کردی؟ من که به آقای رنگین قول داده بودم تا آمدن پیکرها چیزی به کسی نگویم به خواهرم گفتم بله حالا پیگیری می‌کنم. بعدا فهمیدم خواب های دیگری هم اقوام و خانواده دیده بودند که بعد از بازگشت پیکر جریان‌ها مشخص شد. نهایتا پیکرها وارد کشور شد و آقای رنگین تماس گرفت و اطلاع داد. خوشبختانه کارت پایان خدمت شهید هم پیدا شده بود و پلاک شناسایی هم داشت.
خدا را واقعا از این بابت شکر می‌کنم. به گروه تفحص و کسانیکه عارفانه، عاشقانه و عالمانه با دستان پاکشان گمنامانه پیکرهای مطهر مفقودین را پیدا می‌کنند، دست مریزاد می‌گویم و دست تک تک‌شان را می‌بوسم که چشمان خانواده‌های شهدا را از انتظار در می‌آورند.

استخوان‌های پیکر پدرم فقط سر نداشت/ماجرای اعزام به جبهه با کفش‌های کتانی
*پیکر پدر را در معراج زیارت کردید؟ چه احساسی داشتید؟
بله؛ خدا شاهد است وقتی ورودی سالن معراج شهدا را دیدم آن عزت و اقتدار شهدا را دیدم. هیچ وقت آن صحنه از ذهنم نمی‌رود. من همیشه تصورم این بود که وقتی پیکر پدر را بیاورند نهایتا یک تکه استخوان به جا مانده باشد. فکر نمی‌کردم پیکر کامل باشدو تا استخوان دنده‌ها و دست و پا همه بر جا مانده باشد. فقط سرش بر تنش نبود که آن هم فدای امام حسین(ع). بعد از زیارت پیکر شهید مدارک و وسایلش را به من دادند. یک کفش کتانی همراهش بود که برای من خیلی عجیب بود. حتی با خانواده مطرح کردم که کتانی در جبهه به چه کار می‌آید. یکی از همرزمان شهید بدون آنکه اطلاعی از وجود کتانی در وسایل داشته باشد در مراسم تدفین پدرم از خاطره اعزام به جبهه گفت که همراه شهید بوده است. او می‌گفت شهید یک جفت کتانی در کیفش داشت. وقتی برای تحویل گرفتن وسایل و لباس‌ها رفتیم هر پوتینی که می‌گرفتیم برای شهید کوچک و تنگ بود. به همین دلیل شهید گفت من نیازی به پوتین ندارم. کتانی همراهم هست همین‌ها را می‌پوشم و به جبهه می‌روم.


مدارک شناسایی شهید مقتدر

کارت پایان خدمت شهید مقتدر که در جریان تفحص همراه پیکر بود


در مورد محل تدفین هم خود شهید ما را هدایت کرد/استقبال مردم روستا از شهید واقعا دیدنی بود
*شهید چه زمانی تدفین شد؟
شهید روز شنبه 26 بهمن ماه در روستای پر مهر تدفین شد. جالب است که در مورد تدفین و تشییع شهید هم فردای آن روز در خواب دیدم که شهید خودش ما را هدایت کرد به سمت روستای پرمهر. دلش می‌خواست در آنجا دفن شود. چون ما واقعا برای تدفین ایشان مردد بودیم. زیرا الان هر کدام از فرزندان شهید در یک شهر ساکن هستند. اما با این خواب متوجه اصل قضیه شدیم. به دنبال این مسئله شور و هیجان بسیاری در افراد روستا به وجود آمده است. روستایی کوهپایه‌ای است که برای تدفین این شهید از بولدوزر و لودر استفاده کرده و بخشی از قبرستان را مسطح کرده بودند تا امکانات مورد نیاز برای دفن شهید آماده باشد. مردم روستا با عشق و شور وصف ناپذیری از شهید استقبال کردند. برای ورود شهید کمیته‌های مردمی استقبال تشکیل داده بودند. انواع و اقسام پلاکاردها و قربانی‌‌هایی که تدارک دیده بودند و برنامه‌هایشان برای استقبال از شهید واقعا دیدنی بود. مسئولین منطقه و شهرستان و امام جمعه هم واقعا سنگ تمام گذاشتند.


تقدیم می‌کنم این پیکر مطهر را به محضر ولی عصر(عج)
دوران دفاع مقدس قطعه تاریخی در تاریخ ایران ثبت شده است. با پیدا شدن پیکر برخی از این شهدا بعد از 30 سال خون تازه‌ای در رگ‌های این ملت و مردم شهید پرور دمیده شد. این موضوع هم برای ما خانواده شهدا شادمان کننده بود و هم برای ملت امیدوار کننده است. من این موضوع را به مقام معظم رهبری و مردم تبریک می‌گویم. من این پیکر مطهر را به محضر ولی عصر(عج) تقدیم می‌کنم.

منبع: تسنیم

سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» ابلاغ شد...

سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» ابلاغ شد

رهبر معظم انقلاب اسلامی سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی را به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند.

به گزارش فرهنگ نیوز ، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با ابلاغ سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» بر اساس بند یک اصل 110 قانون اساسی که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، تأکید کردند: پیروی از الگوی علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی، عامل شکست و عقب نشینی دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی علیه ملت ایران خواهد شد، همچنین اقتصاد مقاومتی خواهد توانست در بحران‌های رو به افزایش جهانی، الگویی الهام‌بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقش آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند.
متن ابلاغیه رهبر معظم انقلاب به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر است:


بسم‌اللّه الرحمن الرحیم
ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی و ذخائر و منابع غنی و متنوع و زیرساخت‌های گسترده و مهم‌تر از همه، برخورداری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد و دارای عزم راسخ برای پیشرفت، اگر از الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی که همان اقتصاد مقاومتی است، پیروی کند نه تنها بر همه‌ مشکلات اقتصادی فائق می‌آید و دشمن را که با تحمیل یک جنگ اقتصادی تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صف‌آرایی کرده، به شکست و عقب‌نشینی وا می‌دارد، بلکه خواهد توانست در جهانی که مخاطرات و بی‌اطمینانی‌های ناشی از تحولات خارج از اختیار، مانند بحران‌های مالی، اقتصادی، سیاسی و ... در آن رو به افزایش است، با حفظ دستاوردهای کشور در زمینه‌های مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمان‌ها و اصول قانون اساسی و سند چشم‌انداز بیست ساله، اقتصاد متکی به دانش و فناوری، عدالت بنیان، درون‌زا و برون‌گرا، پویا و پیشرو را محقق سازد و الگوئی الهام‌بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد.

اکنون با مداقه لازم و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی که در ادامه و تکمیل سیاست‌های گذشته، خصوصاً سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی و با چنین نگاهی تدوین شده و راهبرد حرکت صحیح اقتصاد کشور به سوی این اهداف عالی است، ابلاغ می‌گردد.

لازم است قوای کشور بی‌درنگ و با زمان‌بندی مشخص، اقدام به اجرای آن کنند و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصه‌های مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقش‌آفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آورند تا به فضل الهی حماسه‌ اقتصادی ملت بزرگ ایران نیز همچون حماسه سیاسی در برابر چشم جهانیان رخ نماید. از خداوند متعال توفیق همگان را در این امر مهم خواستارم.
سیّدعلی خامنه‌ای
29/ بهمن ماه/ 1392

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی
با هدف تأمین رشد پویا و بهبود شاخص‌های مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشم‌انداز بیست‌ساله، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی با رویکردی جهادی، انعطاف پذیر، فرصت ساز، مولد، درون‌زا، پیشرو و برون‌گرا ابلاغ می‌گردد:

1 - تأمین شرایط و فعال‌سازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایه‌های انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیت‌های اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاری‌های جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کم‌درآمد و متوسط.
2 - پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیاده‌سازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانش‌بنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانش‌بنیان در منطقه.
3- محور قراردادن رشد بهره‌وری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویتِ رقابت‌پذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و به کارگیری ظرفیت و قابلیت‌های متنوع در جغرافیای مزیت‌های مناطق کشور.
4- استفاده از ظرفیت اجرای هدفمند‌سازی یارانه‌ها در جهت افزایش تولید، اشتغال و بهره‌‌وری، کاهش شدت انرژی و ارتقاء شاخص‌های عدالت اجتماعی.
5- سهم‌بری عادلانه عوامل در زنجیره‌ تولید تا مصرف متناسب با نقش آنها در ایجاد ارزش، بویژه با افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقاء آموزش، مهارت، خلاقیت، کارآفرینی و تجربه.
6- افزایش تولید داخلی نهاده‌ها و کالاهای اساسی(بویژه در اقلام وارداتی)، و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص.
7- تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید(مواد اولیه و کالا).
8- مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید.
9- اصلاح و تقویت همه‌جانبه‌ نظام مالی کشور با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی، ایجاد ثبات در اقتصاد ملی و پیشگامی در تقویت بخش واقعی.
10- حمایت همه جانبه‌ هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق:
-    تسهیل مقررات و گسترش مشوق‌های لازم.
-    گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساخت‌های مورد نیاز.
-    تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات.
-    برنامه ریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکل‌دهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوند‌های اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه.
-    استفاده از ساز و کار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز.
-    ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف.
11- توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور به منظور انتقال فناوری‌های پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.
12- افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیب پذیری اقتصاد کشور از طریق:
-    توسعه پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان.
-    استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدف‌های اقتصادی.
-    استفاده از ظرفیت‌های سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای.
13- مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق:
-    انتخاب مشتریان راهبردی.
-    ایجاد تنوع در روش‌های فروش.
-    مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش.
-    افزایش صادرات گاز.
-    افزایش صادرات برق.
-    افزایش صادرات پتروشیمی.
-    افزایش صادرات فرآورده‌های نفتی.
14- افزایش ذخایر راهبردی نفت وگاز کشور به منظور اثرگذاری در بازار جهانی نفت و گاز و تأکید بر حفظ و توسعه ظرفیت‌های تولید نفت و گاز، بویژه در میادین مشترک.
15-  افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه(براساس شاخص شدت مصرف انرژی) و بالا بردن صادرات برق، محصولات پتروشیمی و فرآورده‌های نفتی با تأکید بر برداشت صیانتی از منابع.
16- صرفه جویی در هزینه‌های عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقی سازی اندازه دولت و حذف دستگاه‌های موازی و غیرضرور و هزینه‌های زاید.
17- اصلاح نظام درآمدی دولت با افزایش سهم درآمدهای مالیاتی.
18- افزایش سالانه‌ سهم صندوق توسعه ملی از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگی بودجه به نفت.
19- شفاف‌سازی اقتصاد و سالم‌سازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیت‌ها و زمینه‌های فسادزا در حوزه‌های پولی، تجاری، ارزی و ... .
20- تقویت فرهنگ جهادی در ایجاد ارزش افزوده، تولید ثروت، بهره‌وری، کارآفرینی، سرمایه گذاری و اشتغال مولد و اعطای نشان اقتصاد مقاومتی به اشخاص دارای خدمات برجسته در این زمینه.
21- تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن بویژه در محیط‌های علمی، آموزشی و رسانه‌ای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی.
22- دولت مکلف است برای تحقق سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با هماهنگ سازی و بسیج پویای همه امکانات کشور، اقدامات زیررا معمول دارد:
-    شناسایی و بکارگیری ظرفیت‌های علمی، فنی و اقتصادی برای دسترسی به توان آفندی و اقدامات مناسب.
-    رصد برنامه‌های تحریم و افزایش هزینه برای دشمن.-    مدیریت مخاطرات اقتصادی از طریق تهیه طرح‌های واکنش هوشمند، فعال، سریع و به هنگام در برابر مخاطرات و اختلال‌های داخلی و خارجی.
23- شفاف و روان سازی نظام توزیع و قیمت‌گذاری و روزآمدسازی شیوه‌های نظارت بر بازار.
24- افزایش پوشش استاندارد برای کلیه محصولات داخلی و ترویج آن.

چرایی ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصادمقاومتی + اینفوگرافیک

چرایی ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصادمقاومتی + اینفوگرافیک

می‌توانیم بگوییم که تهیه و تدوین این سیاست‌ها در حقیقت برخاسته از یک خرد جمعی و تفکر نخبگانی است که توسط همه‌ی دلسوزان انقلاب اسلامی تهیه شده و در نهایت رهبر انقلاب با توجه به مبانی و مبادی دینی و انقلابی، آن را تکمیل کرده و ابلاغ می‌کنند.
به گزارش فرهنگ نیوز ، امروز ۳۰ بهمن‌ماه ۱۳۹۲، سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» از سوی رهبر معظم انقلاب به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد. این سیاست‌ها یکی از مؤلفه‌های مهم و اساسی استحکام ساخت درون است. پایگاه خبری رهبر انقلاب در گفت‌وگو با دکتر لطف‌الله فروزنده، استاد دانشگاه به بررسی چرایی تدوین و ابلاغ سیاست‌های کلی و نیز نسبت سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی با سند چشم‌انداز ۲۰ساله پرداختیم:
 
* از نظر شما چه ضرورت و اهمیتی برای تدوین و ابلاغ این سیاست‌ها وجود دارد؟
من یک مقدمه عرض کنم و آن این‌که رهبر انقلاب با توجه به مبانی ارزشی، نگاه سیستمی و اقتضائات کشور، راهبری امور را با یک نگاه راهبردی و ناظر به افق پیش روی کشور انجام می‌دهند. باتوجه به این چهار موضوع، رهبر انقلاب، معماری گفتمان انقلاب اسلامی را  انجام می‌دهند. گفتمان انقلاب اسلامی نیز در حقیقت هم تبیین‌کننده‌ی «وضع موجود» کشور است و هم ترسیم‌کننده‌ی «وضع مطلوب» و هم نشان‌دهنده‌ی «مسیر»ی که می‌بایست از وضع موجود به وضع مطلوب رسید.
 
ما در طول این مدت در بسیاری از عرصه‌ها توانستیم موفق باشیم. در حوزه‌ی سیاست خارجی، انقلاب اسلامی توانسته در سطح منطقه‌ای و حتی بین‌المللی توسعه‌ی گفتمانی داشته باشد. در حوزه‌ی فناوری، علم و فرهنگ به موفقیت‌های بی‌نظیری دست پیدا کرده‌ایم. در حوزه‌ی سیاسی نیز مهم‌ترین دستاورد، ایجاد ثبات و امنیت در کشور بوده است.
 
اما در حوزه‌ی اقتصادی علی‌رغم گسترش عمران و آبادانی ملی که داشته‌ایم، هنوز نتوانسته‌ایم به اهداف مورد نظر که مهم‌ترین آن پیشرفت و عدالت اقتصادی همه‌جانبه است برسیم. این یک نقطه‌ی آسیب برای ما شده و متأسفانه دشمن هم با فهم این مسأله، از همین دریچه به انقلاب اسلامی در حال وارد آوردن فشار است. اعمال تحریم‌های گسترده‌ی اقتصادی علیه ایران به این دلیل است که آن‌ها می‌دانند ما در زمینه‌ی اقتصادی ضعف داریم. تحلیل ابتدایی آن‌ها هم این بود که اکثر درآمدهای ما حاصل از فروش نفت است و بنابراین اگر جلوی فروش نفت ایران را بگیرند، می‌توانند آسیب‌های جدی به اقتصاد ما وارد کنند. هر چند تحریم‌ها آن‌گونه که غربی‌ها در نظر گرفته بودند اثر نکرد، اما حقیقتاً این به عنوان یک آسیب جدی برای ما مطرح است که باید نسبت به توانمندسازی اقتصاد کشور در مواجهه با آن‌ها اقدام کنیم.
برای مشاهده اینفوگرافیک در ابعاد اصلی روی تصویر زیر کلیک کنید.
از همین زاویه، رهبر انقلاب با پیش‌بینی راهبردهای دشمن در برابر انقلاب اسلامی، از حدود شش سال پیش شعارهای اقتصادی را به عنوان نام سال‌ در دستور کار قرار دادند تا فضای عمومی کشور برای این شرایط ویژه فراهم شود.
 
در عین حال ما برای دستیابی به افق‌های خود در حوزه‌ی اقتصادی، می‌بایست برنامه و سیاست‌های دقیق و مدونی داشته باشیم تا دقیقاً بدانیم که چه باید بکنیم. این سیاست‌ها در موضوعات مختلف از سوی رهبر انقلاب ابلاغ شده است تا به وسیله‌ی آن گفتمان دولت و جامعه به سمت این مسأله نیل پیدا کند.
 
* سازوکار تهیه و تدوین این سندها از زمانی که رهبر انقلاب آن را به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال می‌کنند تا زمانی که در مجمع مورد بحث قرار می‌گیرد و تبدیل به یک سند شده و ابلاغ می‌شود، چگونه است؟
معمولاً نظرات و ایده‌های جامع از سوی مسئولین و نخبگان علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهت تبیین سیاست‌گذاری مطلوب در کشور به سوی ایشان فرستاده می‌شود. خود ایشان نیز در حوزه‌های گوناگون از اشراف مطلوبی برخوردار است، آن نظرات را مورد مطالعه و ارزیابی قرار می‌دهند. سپس با مشاوران و برخی نخبگان به مشورت می‌پردازند و به یک مسأله و ایده‌ی خاص می‌رسند که آن مسأله، نیاز و دغدغه‌ی روز جامعه و مردم است. این ایده از سوی رهبر انقلاب با حفظ چارچوب و شاخص‌هایی برای مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال می‌شود. مجمع هم با استفاده از نظرات بسیاری از کارشناسان و نخبگان کشور اعم از دولت و مجلس و همین‌طور دلسوزان نظام به یک پیش‌نویس اولیه از سیاست‌ها می‌رسد و مجدداً آن پیش‌نویس را برای رهبری می‌فرستد.
 
لذا می‌توانیم بگوییم که تهیه و تدوین این سیاست‌ها در حقیقت برخاسته از یک خرد جمعی و تفکر نخبگانی است که توسط همه‌ی دلسوزان انقلاب اسلامی تهیه شده و در نهایت رهبر انقلاب با توجه به مبانی و مبادی دینی و انقلابی، آن را تکمیل کرده و ابلاغ می‌کنند.
 
* یکی از نکاتی که موجب شده تا سیاست‌های کلی و بالادستی نظام در چشم برخی مردم و برخی نخبگان به عنوان یک سند فرمایشی جلوه کند، سرانجام این اسناد است؛ یعنی این ابهام وجود دارد که این اسناد به چه نتیجه‌ای می‌رسند؟
ببینید سیاست‌های عمومی قاعدتاً یک سری «اقدامات پیشینی» دارند که در سؤال قبل به برخی از آن‌ها اشاره کردم. یک سری «اقدامات پسینی» هم دارند. یعنی این سیاست‌ها بعد از این‌که ابلاغ شد باید انجام شوند. همه‌جای دنیا هم این‌گونه است. باید قوانین موجود بر اساس این سیاست‌ها پالایش شوند. بعضی‌شان باید حذف شوند، بعضی‌ها اصلاح، در بعضی جاها نیز نیازمند تدوین قانون جدید هستیم. این کارها باید توأمان با هم انجام شوند تا آن سیاست‌ها تبدیل به «گفتمان» شود. گفتمان یعنی یک خواسته و مطالبه‌ی عمومی که تمام فضای جامعه آن را دنبال می‌کند. بنابراین باید کار جدی رسانه‌ای پیرامون آن انجام شود. مثلاً رسانه‌ی ملی باید افراد صاحب‌نظر و نخبه را دعوت کند تا به صورت دقیق این سیاست‌ها را تبیین و تشریح شود و ضرورت آن برای همه‌ی مردم مشخص شود. وقتی این اتفاق افتاد، دیگر خود مردم دنبال تحقق آن می‌روند و حتی از مسئولین نیز آن را بازخواست می‌کنند.
 
مسأله‌ی بعدی این است که در تبدیل این سیاست‌ها به گفتمان این‌گونه نیست که دولت کار خودش را بکند و مجلس هم کار خودش را. مجلس هم می‌بایست بداند نقش او در این حوزه چیست و برای عملیاتی کردن سیاست‌های مقاومتی، چه قوانینی را باید تصویب یا اصلاح کند. مثلاً باید قانون مالیاتی کشور متناسب با این سیاست‌ها بازنگری شود، همین‌طور قوانین بانکی، گمرکی و امثالهم.
 
مسأله‌ی بعدی آن است که نیروی انسانی دخیل در موضوع نیز باید به این «باور» برسد که اجرای این سیاست‌ها ضرورت دارد؛ وگرنه اگر به صرف تدوین این اسناد بسنده کنیم بدون آن‌که نیروی انسانی دخیل در کار را «اقناع» کنیم، به نتیجه‌ی مورد نظر نخواهیم رسید.
 
* در این بین نهادهای نظارتی چون دیوان محاسبات و سازمان بازرسی نیز نقش بسیار مهمی دارند. این نهادها باید به صورت دقیق اوضاع را رصد و آسیب‌های موجود را شناسایی و گوشزد کنند که آیا این سیاست‌ها تبدیل  به قانون شده‌اند یا خیر؟ اگر شده‌اند آیا اجرا می‌شوند؟ و اگر اجرا می‌شوند، چه اشکالات و آسیب‌هایی وجود دارد؟
موضوع بعدی نیز این است که این سیاست‌ها باید جایگاه خود را در نظام بودجه‌ی کشور مشخص کند. یعنی در برنامه‌ی بودجه‌ای که دولت هر ساله تدوین و برای تصویب به مجلس می‌فرستد، باید روح این سیاست‌ها دیده شود. نباید این‌گونه باشد که بودجه‌ی اقتصادی کشور تناسبی با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی نداشته باشد و حتی بدتر از آن، در بخش‌هایی در تناقض با اهداف سیاست‌های اقتصاد مقاومتی باشد!
 
همین‌طور از این‌ها بالاتر، نظام دانشگاهی ما و سرفصل‌های دروس دانشگاهی نیز باید متناسب با این رویکرد جدید، اصلاح شود. این‌طور نیست که مثلاً دانشجوی اقتصادی، سر کلاس خود با مبانی اقتصاد لیبرالی آشنا شود و آن را غایت خود بداند، آن‌گاه از او بخواهیم که معتقد به اقتصاد مقاومتی هم باشد! این دو با هم جور در نمی‌آید. به طور خلاصه ما وقتی می‌توانیم به نتیجه‌ی درست در اجرای این سیاست‌ها برسیم که دارای «نگرش سیستمی» باشیم؛ نه آن‌که در جزیره‌هایی دور از هم که هر کدام ساز خود را می‌زنند عمل کنیم.
 
* به نظر شما نظام دیوان‌سالاری و سیستم دولتی ما چه مشکلاتی دارد که این سیاست‌ها در عرصه‌ی اجرا با مشکلاتی روبرو می‌شوند؟
من معتقدم هر مسئولی اگر عزم جدی بر اجرای این سیاست‌ها داشته باشد، این سیاست‌ها انجام خواهد شد؛ چراکه این سیاست‌ها دارای منطق و عقلانیت لازم است و ذهن نیروی انسانی ما نیز این منطق را خوب می‌فهمد. بنابراین در ابتدا مدیران و مسئولین باید عزم جدی و لازم برای اجرای آن را داشته باشند. همین الان اگر دولت برنامه‌ای را تبیین و بخواهد اجرا کند، به راحتی می‌تواند اجرا کند. بگذارید مثال بزنم؛ آیا انجام سفرهای استانی کار سختی بود یا نه؟ آیا کاری بود که اصلاً با نظام بروکراسی کشور جور در می‌آمد؟ ولی همین کار سخت و غیرممکن را وقتی رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت به جدیت خواستند که بکنند، انجام شد.
 
شرط دوم آن است که ساختارهای موجود نظام بروکراتیک را متناسب با شرایط جدید و منطبق با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی اصلاح کنیم. مثلاً باید ساختار تمرکز را از بین ببریم، یا باید فرآیندهای دولتی را الکترونیک کنیم. از سویی دیگر باید نیروی انسانی دولتی را نیز آموزش دهیم و انگیزه‌ی لازم برای آن‌ها را به وجود بیاوریم. بنده به عنوان کسی که از نزدیک در مباحث سیاست‌گذاری دخیل بوده‌ام عرض می‌کنم که قدم اول برای اجرای سیاست‌ها، تغییر و تحول در نظام اداری است. تحول در نظام اداری هم به این معنی نیست که کارمندهایی را اخراج کنیم و نیروهای جدیدی بیاوریم؛ بلکه باید همین نیروها را توانمند کنیم، باید ساختارها را کمتر کنیم، فرایندهای پیچیده را ساده‌تر کنیم و نظام پرداختی را بر اساس عملکردها اصلاح کنیم.
 
* چگونه می‌شود ملاکی دقیق برای ارزیابی دستگاه‌ها جهت التزام آن‌ها به این‌گونه سیاست‌های کلی تعیین کرد؟
بهترین ارزیاب برای عملکرد دستگاه‌ها مردم هستند. هم مردم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم توسط نمایندگان خود در مجلس. بنابراین ما با استفاده از ظرفیت  مردم، ظرفیت نهادها و همچنین ظرفیت رسانه‌ای باید در این زمینه گفتمان‌سازی کنیم. «گفتمان» مثل یک فضا است، فضایی است که خارج از آن نمی‌توان تنفس کرد. مثلاً مطالبه‌ی حقوق هسته‌ای در کشور ما به یک گفتمان تبدیل شده است. همان‌گونه که مردم انرژی هسته‌ای را حق مسلم خود می‌دانند، اقتصاد مقاومتی هم باید بشود حق مسلم مردم؛ یعنی بشود یک مطالبه‌ی عمومی. این بزرگترین کار است. بدون گفتمان‌سازی هیچ کاری نمی‌توان انجام داد. در این میان البته مجلس محترم هم نقش پر رنگی دارد. مجلس باید هم نظارت دقیق بر عملکرد دستگاه‌های دولتی داشته باشد و هم قوانین کشور را با نگاه به سیاست‌های اقتصاد مقاومتی تهیه و تدوین کند.
 
* سؤال آخر این‌که ما یک سند راهبردی داریم به نام سند چشم‌انداز ۲۰ساله که افق کشور را در سال‌های پیش رو ترسیم می‌کند؛ سند سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در چه نسبتی با سند چشم‌انداز ۲۰ ساله قرار می‌گیرد؟
در سند چشم‌انداز سه هدف روشن وجود دارد: یک این‌که از نظر تولید علم و فناوری در منطقه اول شویم. دوم، هویت اسلامی- ایرانی ما الهام‌بخش شود. و سوم این‌که از نظر اقتصادی در منطقه‌ی غرب آسیا کشور اول شویم. در بحث تولید علم و فناوری که در حال حاضر شتاب خوبی گرفته‌ایم و حتی برخی می‌گویند فراتر از افق سند چشم‌انداز حرکت کردیم. در بحث تبلیغ هویت اسلامی- ایرانی هم با وقایعی که در سال‌های اخیر در منطقه و جهان رخ داده، پیشرفت خوبی داشته‌ایم. اما در حوزه‌ی اقتصاد نیاز به تأمل و تلاش بیشتری داریم تا بتوانیم برسیم به آن رتبه‌ی نخست اقتصاد غرب آسیا. سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در حقیقت کمک می‌کند برای رسیدن به آن هدف سند چشم‌انداز ۲۰ساله.
 
البته سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، سیاست دائمی ما است؛ یک افق بلند است، نه فقط یک افق ۲۰ساله، ولی خیلی کمک می‌کند برای این‌که ما برسیم به آن جایگاه اقتصادی موجود در سند. شما سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی را که نگاه کنید می‌بینید که در آن بسیار تأکید شده بر استفاده از منابع و ظرفیت‌های داخلی، تولید ملی، بهره‌وری و تولید دانش. همه‌ی این‌ها اجزا و شاخص‌هایی هستند که با همدیگر باید جمع شوند و بروند جلو تا به نقطه‌ی مطلوب برسیم. در حقیقت سیاست‌های اقتصاد مقاومتی مسیر رسیدن به آن اهداف عالی اقتصادی است که ما در نظر داریم.

کاسبان تحریم چه کسانی هستند؟


چه کسانی با تحریم، «کاسبی» می کنند؟

«کاسبان تحریم»؛ عبارتی که در ماه‌های اخیر بسامد استفاده از آن توسط برخی افراد و جریانات خاص سیاسی بالا گرفته و حتی مقامات ارشد دولت هم از آن برای حمله به منتقدین خود و اساتید دانشگاه و علمایی که از مذاکرات هسته‌ای و توافق ژنو انتقاد می‌کنند، استفاده می‌کنند.

 چه کسانی با تحریم، «کاسبی» می کنند؟


 

شاید بد نباشد بدانیم که کاسب تحریم واقعی و حقیقی کیست و چه کسانی تلاش کردند تا با ایجاد فضای سیاه از اوضاع داخلی ایران در عرصه بین‌المللی، زمینه را برای اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران فراهم کردند و از این طریق تلاش کردند تا اهداف خاص خود را پیگیری کنند و منافع سیاسی جناح افراطی اصلاحات را تامین کنند.   

فشار از بیرون؛ چانه‌زنی از درون

جریان موسوم به اصلاحات در دورانی که سکان هدایت قوه مجریه را برعهده داشت، از هیچ تلاش برای تغییر ساختار حکومتی جمهوری اسلامی ایران دریغ نکرد و در این زمینه هم هیچ ابایی نداشت تا از کشورهای خارجی هم کمک دریافت کند و با استفاده از اعمال فشارهای جهانی علیه کشورمان، مسئولان ارشد نظام را به پیروی از خواسته‌های آنان وادار کند.  

آش این استراتژی آنقدر شور شد که تئوریسین‌های این جریان صراحتا از رویکرد «فشار از بیرون؛ چانه‌زنی از درون» سخن گفتند و با سفرهای متعدد خارجی و برگزاری نشست‌های پرسر و صدا در کشورهای اروپایی و ایالات متحده (نظیر آن چیزی که در کنفرانس برلین با حضور جمعی از این افراد رخ داد)، این تئوری را پیاده‌سازی کردند. 

 

این روند تا جایی پیش رفت که در حوالی سال ۱۳۸۲ مساله «خروج از حاکمیت» از سوی این افراد و سران جریان اصلاحات در دستور کار قرار گرفت و استراتژی استفاده از فشار خارجی برای پیشبرد اهداف سیاسی در داخل کشور، به طور علنی و عریان نمایان شد تا اینکه با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ و پیروزی غیرمنتظره محمود احمدی‌نژاد، این رویکرد شکست خورد و به طور موقت متوقف شد. 

 

فتنه‌گران و جاده‌ صاف‌کنی برای خارجی‌ها

حوادث سال ۱۳۸۸ و فتنه‌ای که در پی دروغ بزرگ تقلب شکل گرفت، مجددا زمینه را برای احیای سناریوی فشار از بیرون فراهم کرد و بازار نامه‌نگاری از سوی برخی انجمن‌ها و نهادهای جعلی و خودساخته به مراجع بین‌المللی به منظور محکوم کردن جمهوری اسلامی ایران حسابی داغ شد.  

 «نمایندگان کانون ایران قلم»، «انجمن معلمان ایران»،«انجمن قلم ایران» ، «دیده‌بان حقوق بشر در ایران» ، «کمپین یک میلیون امضا»، «مادران داغدار پارک لاله» ، «انجمن حقوق دانشجو»، «دفتر تحکیم وحدت طیف علامه» ، «انجمن استادان دانشگاه» و... تنها بخشی از صد‌ها گروه و انجمن و نهاد مجهول‌الهویه‌ای بودند که در جریان حوادث سال ۸۸ به طور قارچ‌گونه پیدا شدند و اقدام به ارسال نامه‌های متعدد به نهادهای جهانی نظیر سازمان ملل، عفو بین‌الملل، دیده‌بان حقوق بشر، خبرنگاران بدون مرز و غیره کردند که همین نامه‌ها سبب شد تا یک اجماع جهانی علیه ایران به وجود بیاید و زمینه برای اعمال فشارهای اقتصادی و تحریم‌های گسترده اقتصادی و اجتماعی فراهم شد. 

 

این روند تا ۹ دی ۸۸ و راهپیمایی تاریخی مردم ادامه داشت؛ تا جایی که دشمنان خارجی ایران متوجه شدند که دیگر کاری از دست نیروهای داخلی فتنه ساخته نیست و باید این روند تغییر کند. 

 

در همین زمان بود که رسما استراتژی آنان تغییر پیدا کرد و مسیر بعدی تقابل با جمهوری اسلامی ایران را بر مبنای اعمال گسترده فشار خارجی قرار دادند؛ فشارهایی که با وضع تحریم‌های گسترده و جدید اقتصادی و سیاسی صورت گرفت. از اینجا به بعد بود که جریان افراطی اصلاحات هم «هورا کشیدن» برای افزایش حجم تحریم‌ها به ایران را در دستور کار خود قرار داد و به بهانه مخالفت با حمله نظامی، خواستار افزایش تحریم‌ها و فلج شدن اقتصاد کشور شدند. 

 

دانلود

نیک آهنگ کوثری :

 

کاسبی با تحریم در تبلیغات انتخاباتی

در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، مساله تحریم‌ها و بیان این مساله که دولت قبلی باعث وضع تحریم‌های شدید و نهایتا ضربه به اقتصاد کشور شده و یک دولت عاقل اصلاح‌طلب می‌تواند زمینه را برای رفع تحریم‌ها فراهم کند، به رویکرد اصلی تبلیغاتی جریان اصلاحات و کارگزاران تبدیل شد. 

 

به جز دو کاندیدا، تقریبا تمامی کاندیدا‌ها تلاش کردند تا از نمد تحریم‌ها، کلاهی برای خود و ستاد انتخاباتیشان ببافند. دامنه این تبلیغات تا جایی پیش رفت که بسیاری از رسانه‌های خارجی صراحتا اعلام کردند که تحریم‌های اقتصادی بالاخره نتیجه لازم را به دست آورد و اکنون در ایران همه به دنبال خلاصی از تحریم به هر قیمت ممکن هستند. برخی از تحلیل‌گران سیاسی در داخل کشور هم بازگشت جریان کارگزاران و اصلاحات به قوه مجریه و در دست گرفتن دولت را نتیجه کاسبی تحریم‌های اقتصادی معرفی کردند. 

 

حتی پس از انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی دکتر حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایالات متحده روی کار آمدن وی را نتیجه اثربخشی تحریم‌ها علیه ایران عنوان کرد. باراک اوباما هفتم دسامبر در میان گروهی از حامیان اسرائیل گفت: «روی کار آمدن روحانی به این معنی نیست که باید به او اعتماد کنیم؛ چرا که تحریم‌های غرب علیه ایران موجب انتخاب ریس جمهور جدید در ایران شد. روشن است که حسن روحانی هم جزئی از نظام ایران است و به نظرم باید فرض کنیم که ایدئولوژی او هم خصومت با آمریکا و اسرائیل است ولی او همچنین میل مردم ایران به تغییر جهت را نمایندگی می‌کند و نباید این تغییر را که مردم ایران می‌خواهند با جهان تعامل کنند، دست‌کم بگیریم یا رد کنیم.» 

 

چه کسی «کاسب تحریم» است؟ 

نگاهی به همه آنچه بیان شد، نشان می‌دهد که برخلاف چیزی که این روز‌ها در ادبیات سیاسی کشور جاریست و بسیاری از مقامات دولتی و رسانه‌های نزدیک به جریان اصلاحات و کارگزاران از آن‌ها استفاده می‌کنند، کاسب اصلی تحریم‌ها نه منتقدین دولت که اتفاقا کسانی هستند که در زمره حامیان دولت قرار دارند و به دنبال بهره‌برداری سیاسی از این مساله هستند.  

پرداختن دیوانه‌وار و بی‌سابقه به ماجرای «بابک زنجانی» از سوی رسانه‌های خاص، فارغ از لزوم برخورد با فساد این پرونده، نشان می‌دهد که این جریان اساسا با هرگونه روش دور زدن تحریم‌ها نیز مخالف است و به دنبال نشان دادن تاثیر تحریم‌ها بر روی وضعیت زندگی مردم کشور است؛ مساله‌ای که هفته گذشته از سوی یکی از سایت‌های نزدیک به معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد هم بیان شد و موضوع توزیع آشفته سبد کالا در میان مردم، حربه شخص رئیس‌جمهور برای نمایش در برابر دیدگان نمایندگان گروه ۱+۵ عنوان شده بود. 

 

به نظر می‌رسد اکنون بهتر می‌توان درباره کاسبین تحریم سخن گفت؛ افرادی که حیات خود را با اتصال به غرب و اعمال فشار از طریق آنان بر جمهوری اسلامی ایران جستجو می‌کنند و اگر همواره از بحران و خطر در کشور سخن نگویند، روزشان شب نمی‌شود. نگاهی به آنچه در این ماه‌ها از سوی رسانه‌های خاص و مسئولین دولتی بیان شده، ما را در یافتن مصداق حقیقی «کاسب تحریم» راهنمایی خواهد کرد.

 

 

منبع: به نقل از فرهنگ نیوز

اخراج «برخی» دانشمندان هسته‌ای از نطنز انتقام‌جویی است...

اخراج «برخی» دانشمندان هسته‌ای از نطنز انتقام‌جویی است

دبیرکل جمعیت رهپویان با بیان اینکه جریان منتسب به رفسنجانی به دنبال ایجاد سازمان رای منسجمی در دانشگاه آزاد است، گفت: آنها به معاونت فرهنگی و اجزا مختلف این دانشگاه ماموریت داده‌اند و این دانشگاه مورد طمع واقع شده است.
 
به گزارش فرهنگ نیوز ، علیرضا زاکانی دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در تشریح شکل گیری مفاسد اقتصادی و مبارزه مستمر اصولگرایان با مفاسد اظهار داشت:‌ بحث مفاسد اقتصادی امر ریشه‌داری در کشور ماست و رژیم گذشته بقای خود را در توسعه فساد می‌دید و این فساد را به صورت فساد سازمان‌یافته دنبال می‌کرد لذا اساسا پیکره و شالوده سیستم گذشته بر محور فساد شکل گرفته بود.
 
زاکانی تاکید کرد: با انقلاب اسلامی خیلی از حوزه‌ها دگرگون و آن سامان‌یافتگی زیر و رو شد و ما شرایطی را حس کردیم که محصول آن، تنفس و روزنه امید در دهه اول انقلاب اسلامی بود.
 
دبیرکل جمعیت رهپویان با یادآوری ایام پایانی جنگ ادامه داد: در این دوره ما می‌بینیم رویکردی در حوزه اقتصاد رقم می‌خورد که توسعه اقتصادی مبتنی بر مدل غربی را در دستور کار دولت قرار می‌دهد و آن مدل توسعه نادرست غربی، عوارض خاص خودش را هم ایجاد کرد.
 
* آغاز شکل گیری کانون‌های ثروت در ایام پایانی جنگ
وی افزود: یکی از عوارض این امر این بود که میدان برای حضور عناصر سودجو باز شد طوری که این لکه‌های کم‌رنگ فساد کم‌کم توسعه پیدا کرد و به سمتی رفت که ما دیدیم بنیان شبکه ای عناصر سودجو از آن زمان گذاشته شد و به یک مسیری تبدیل شد که عده‌ای فکر کردند اگر از این مسیر نروند سرشان کلاه می‌رود؛ این افراد کم‌کم با یکدیگر مرتبط شده و برخی افراد به صورت حساب شده، شبکه و کانون ایجاد کردند.
 
* فساد سازمان‌یافته نفتی در دوره قبلی زنگنه
زاکانی بر همین اساس تصریح کرد: یک نمونه عینی آن در حوزه قراردادهای نفتی است چراکه نفت به عنوان پایه جدی تامین منابع مالی در کشور است. در این زمینه در برهه‌هایی اتفاقات بسیار ناپسندی افتاده است مثلا در مدیریت قبلی آقای زنگنه در وزارت نفت، فساد سازمان‌یافته‌ای در قراردادهای نفتی از استات‌اویل گرفته تا کرسنت، توتال و بخش دیگری از قراردادهای نفتی مشاهده می‌شود.
 
دبیرکل جمعیت رهپویان ادامه داد: ما در گزارشی که برای مجلس تنظیم کردیم، به اسنادی رسیدیم که در این اسناد اسامی عده‌ای از افراد که برخی از آنان در این اواخر مصاحبه و فضاسازی می‌کنند، دیده می‌شود. کسی که شرکتش 850 هزار دلار دریافت کرده امروز با حمایت از کرسنت تذکر می‌دهد؟ یکی از بحث‌هایمان این بود که آنها بگویند این پول‌ها را چرا گرفته و چه کار کرده‌اند.
 
وی در خصوص پرونده کرسنت و در پاسخ به این سوال که برخی در بحث کرسنت مدعی هستند که هر چیزی در این زمینه گفته شود علیه ما استفاده خواهد شد و به همین خاطر رسانه‌ها را از پرداختن به این موضوع منع کرده‌اند اظهار داشت: در موضوع دادگاه لاهه «حمید جعفر» ادعایی را علیه ایران مطرح کرده مبنی بر اینکه ایران دیرکرد تحویل گاز برابر قرارداد کرسنت دارد و ایران از مفاد قراردادی که زمان آقای زنگنه در دولت هشتم بسته‌ شده عدول کرده‌ است، از این رو به ازای آن درخواست جریمه‌ای برای قبل و درخواست برقراری همان قرارداد را برای 25 سال آینده مطرح کرده است.
 
«اعداد و ارقامی هم که ذکر می‌کنند بسیار نجومی است یعنی حدود 8 میلیارد دلار مربوط به گذشته و دیرکرد تحویل گاز است و تضمین برقراری گاز برابر قرار داد برای 25 سال آینده است در حالی که اساساً گاز آن میدان گازی، برای تامین این قرارداد کفاف نخواهد داد. البته قرارداد کرسنت حدود 15 اشکال کلیدی دارد که یکی از اشکالات آن عدم کفاف میدان گازی برابر قرار داد است.»
 
زاکانی یادآور شد: امسال قبل از اینکه ما بخواهیم درباره زنگنه در رای اعتماد نظری بدهیم از وزارت اطلاعات و دبیرخانه گفته شد که شما درباره کرسنت صحبت نکنید، ما زمانی که علت این موضوع را جویا شدیم، همین نکته (بهره‌برداری و سوء استفاده توسط شرکت کرسنت) را گفتند.
 
* ما از موضعی به قرارداد کرسنت می‌پردازیم که مقوم نظر لاهه باشد
نماینده مردم تهران در مجلس اضافه کرد: در جلسه‌ای که خود آقای زنگنه هم بود گفتم که ما از موضعی به قرارداد کرسنت می‌پردازیم که مقوم موضوع پرونده در دادگاه لاهه باشد و ما ثابت می‌کنیم که در این پرونده فساد وجود دارد. لذا اینجا از اساس دیگر خیرخواهی کسانی که می گویند پیرامون فساد قرارداد صحبت نکنید مورد تردید قرار می‌گیرد و توصیه برای صحبت‌ نکردن در مورد فساد این پرونده خواسته یا ناخواسته کمک به حمید جعفر است.
 
وی تاکید کرد: بنابراین عقل حکم می‌کند ما درباره فساد کرسنت صحبت کنیم؛ آقایان در نفت گفتند ما می‌خواهیم تفاهم کنیم و ما نیز پاسخ دادیم این به معنی عدول از لایحه فساد و به نفع حمید جعفر و خلاف منافع ملی ماست. وزیر نفت این پیشنهاد را مطرح کرد در حالی که وقتی ما می‌دانیم صورت مسئله چیست نباید اشتباه کنیم.
 
زاکانی در پاسخ به اینکه آیا زنگنه به دنبال این تفاهم‌نامه بود، گفت: بله آقای زنگنه به دنبال تفاهم است؛لذا اگر بخواهید تفاهم کنید باید مسیر دیگری را بروید در حالی که ما اسناد و مدارکی داریم که نشان می‌دهد در اینجا فساد وجود دارد لذا اگر فساد را ثابت کنیم اصل قرارداد زیر سوال می‌رود.
 
* برخورد با فساد موضوع جناحی نیست
این نماینده مجلس در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا جریان اصلاح‌طلب به دنبال این است که جریان اصولگرا را متهم به فساد‌گرایی کند و در این زمینه به بحث مرتضوی و بابک زنجانی اشاره می‌کنند، تصریح کرد: ‌موضوع برخورد با فساد موضوع جناحی نیست و هرکس که در این زمینه اعتقاد داشته باشد باید نسبت به امر فساد حساسیت داشته باشد در واقع هرکس که معتقد به مبانی انقلاب و مصالح کشور است باید فسادستیز باشد.
 
* فساد سازمان‌یافته از دوره کارگزاران شکل گرفت
وی تاکید کرد: عَلَم فسادستیزی به دست حضرت امام بوده و پس از ایشان دست مقام معظم رهبری است، بیانی که مقام معظم رهبری در برخورد با فساد دارند و مواردی که منتج به فرمان هشت ماده‌ای ایشان در اردیبهشت‌ماه سال 80 شد، شرایط را به سمتی برد که این علم را به جز رهبری دست کس دیگری نمی‌توانید ببینید و اگر کسی هم در این زمینه هنری داشته از رهبری پیروی کرده‌ است و این یک امر جناحی نیست اما متاسفانه اساس فساد سازمان‌یافته در دوره حاکمیت و مدیریت تفکر و عناصر کارگزاران در این کشور شکل گرفته است.
 
* جریان اصولگرا مبارزه جدی با فساد را شروع کرده است/ بهره‌برداری سیاسی اصلاح‌طلبان از مفاسد
زاکانی ادامه داد: در حرکت شعارگونه‌ای که جریان اصلاحات شروع کرده می‌خواهد بهره‌برداری سیاسی کنند اما ما می گوییم با هرکس که خطا کرد باید برخورد شود و اگر کسی خود را رهرو مقام معظم رهبری بداند و خطا کند باید دو بار با او برخورد کرد؛ این نکته را مقام معظم رهبری در پیام هشت ماده‌ای خود به صراحت بیان کرده است که به دلیل انتصاب به بنده کسی نباید از برخورد مصون بماند.
 
* دانشگاه آزاد به شدت مقابل تفحص مقاومت کرد
دبیرکل جمعیت رهپویان در خصوص نقش‌آفرینی در برخورد با فساد دانشگاه آزاد و جاسبی خاطرنشان کرد: ما از سال 85 که شروع به بررسی در این زمینه کردیم، دانشگاه آزاد به شدت مقاومت کرد و خود را جزئی از این تحقیق و تفحص نمی‌دانست و به شدت هم از سوی مجلس حمایت می‌شد.
 
* برنامه انتخاباتی و سیاسی جریان منتسب به رفسنجانی در دانشگاه آزاد
وی متذکر شد: در بحث دانشگاه آزاد که در جریان است دوباره این تحقیق و تفحص‌ها انجام می‌شود و باید منتظر محصول کار جدید بود. براساس اطلاعاتی که بنده دارم جریانی که امروز به هاشمی رفسنجانی منتسب است به شدت دنبال می‌کند که سازمان رای منسجمی در سراسر کشور در دانشگاه آزاد ایجاد کند و از این رو به معاونت فرهنگی و اجزا مختلف این دانشگاه ماموریت داده‌اند.
 
زاکانی با بیان اینکه ما در آینده نزدیک شاهد این هستیم که این محیط خاص که قبلا به عنوان ابزار مورد سوءاستفاده قرار می‌گرفت طور دیگری مورد طمع واقع شده است، گفت: آنها دانشجویان و اساتید خدوم این دانشگاه را به سمت سویی سوق می‌دهند که برای یک تفکر خاص، عقبه اجتماعی درست کنند و این امر آموزش عالی کشور را تهدید می‌کند.
 
* بالاخره صندوقچه اسرار دانشگاه آزاد باز شد
دبیرکل جمعیت رهپویان درباره اینکه نتیجه تلاش‌های شما در پرونده آقای جاسبی بالاخره به کجا رسید، متذکر شد: نتیجه این شد که صندوقچه اسرار دانشگاه آزاد باز شد.
 
وی با بیان اینکه برای بسیاری از مسئولان کشور شناخت اندکی نسبت به عملکرد کسی که سعی می‌کردند او را قهرمان ملی کنند، وجود داشت، ادامه داد: در این پرونده مسیری دنبال شد که دیگر امروز کسی جرات نمی‌کند از این جریان دفاع و قهرمان‌سازی کند.
 
زاکانی با بیان اینکه یقین دارم که اگر همه همت کنیم ریشه فساد خشکانده خواهد شد تصریح کرد: علت کندی این مسیر را نیز در چند نکته می‌دانم؛ اول در شبکه فسادی که در داخل و خارج از حکومت شکل گرفته افراد متمول دارای عقبه و حامیانی از سوی بعضی مسئولان هستند. البته اکثر مسئولان جمهوری اسلامی افراد خدومی هستند اما اندک افرادی در دستگاه قضایی، تقنینی و اجرایی هستند که متاسفانه آبروی اکثریت مسوولان خدوم را برده اند.
 
دبیرکل جمعیت رهپویان ادامه داد: نکته دوم خواب‌آلودگی رسانه‌ای و جریان دانشجویی در مطالبه‌گری است و نکته سوم هم نقاط تاریکی است که بر اذهان و افکار عمومی ایجاد کرده اند و باعث شده مطالبه گری عمومی و امید به اصلاح را در جامعه کم کرده‌اند.
 
* دولت برای مبارزه با مفاسد باید از خود شروع کند
وی در پاسخ به اینکه اگر دولت بخواهد وارد مبارزه با فساد شود، چه توصیه‌ای به آنها دارید، اظهار داشت: دولت باید از خودش شروع کند؛ البته اینها شعار مبارزه با فساد را هم نخواهد داد، یعنی جرات شعار دادن هم ندارد لذا اگر شعارش را دهند آن زمان می‌شود به این مسئله پرداخت.
 
* علت به سرانجام نرسیدن مبارزه با مفاسد
زاکانی درباره اینکه چرا مبارزه با فساد به سرانجام نمی‌رسد یادآور شد: به خاطر اینکه این شبکه فساد در همه جا وجود دارد؛ الان در بحث فساد نفتی، اسناد بسیاری وجود دارد و افراد آن هم مشخص هستند، شاه‌کلیدهای آن هم معلوم هستند و همه هم می‌دانند، اما چرا برخورد نمی‌شود؟ به خاطر اینکه یا خجالت می‌کشند، یا حوصله برخورد ندارند و رودربایستی می‌کنند و یا خودشان آلوده هستند.
 
نماینده مردم تهران در مجلس درباه نقش رحیمی و مشایی در ضربه زدن به دولت احمدی‌نژاد، تصریح کرد: احمدی‌نژاد خود را اصولگرا نمی‌دانست و یکی از اشتباهات بزرگ بخشی از اصولگرایان این بود که او در جلسات خود به ما می‌گفت که من این حرف‌هایی که شما می‌زنید را قبول ندارم.
 
زاکانی درباره موضع جریان اصلاحات که الان مدعی قضیه سعید مرتضوی و بابک زنجانی شده، در قبال این افراد گفت: آنها به شدت حمایت می‌کردند یعنی جایی که باید در‌می‌افتادند این کار را نمی‌کردند. برخی از نمایندگان مجلس نیز از این افراد حمایت می‌کردند اما من نمی‌خواهم اسم بیاورم؛ بخش زیادی از این افراد وابسته به جریان اصلاحات بودند.
 
* خودی‌ها سه گروه متاخر، ملازم و متقدم هستند
وی بر همین اساس افزود: بنده اخیرا یک تقسیم‌بندی را انجام داده و گفتم که خودی‌ها سه بخش متاخر، ملازم و متقدم نسبت به ولی‌فقیه هستند چراکه حضرت امام فرمود پشتیبان ولی‌فقیه باشید تا مملکت آسیب نبیند از این رو احمدی‌نژاد خودی بود اما از نوع متقدم و خود را ملازم نمی‌دید لذا از همان اول مسیری را که خودش تشخیص داد طی کرد و با دیگران کاری نداشت.
 
زاکانی در تشریح نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 92 به برخی مولفه های موثر در این زمینه اشاره کرد و افزود: در انتخابات اخیر اصلاح‌طلبان و کارگزاران به وحدت رسیدند و ظرفیت‌های خود را تجمیع کردند و شعارهایی سر دادند که به صورت مبنایی غلط بود اما کسی نبود که به مردم بگوید این‌ها شعارهای غلطی است؛ به طور مثال گفته شد خوب است چرخ سانتریفیوژها بچرخد اما چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد لذا اگر کسی این شعار را واکاوی کند مشخص می‌شود آینده تیره و تاری را جلوی مردم و کشور عزیزمان می‌گذارند که می‌خواهند حتی زندگی عادی کنند.
 
نماینده مردم تهران در مجلس اظهار داشت: نکته چهارم هم این بود که بین اصولگرایان نه تنها وحدت ایجاد نشد بلکه آنها به جان یکدیگر افتادند و معتقدم آنها کاری نبود که برای موفق نشدن انجام ندهند در واقع همه کاری کردند که رقیبشان موفق شود.
 
وی با اشاره به نکته دیگری در این زمینه افزود: آقای احمدی‌نژاد در لایه های دولت کسانی را به کار گرفته بود که در ستاد آقای هاشمی بودند یعنی امثال آخرین مسئول دفتر آقای احمدی‌نژاد از ستاد آقای هاشمی به دولت احمدی‌نژاد آمدند و جالب اینجاست که اسم و رسم هم داشتند.
 
* احزاب منحله دیگر نمی‌توانند مجوز بگیرند
وی در خصوص فعالیت حزب منحله مشارکت آن را غیرقانونی دانست و متذکر شد: این بحث باید از سوی دستگاه قضایی پیگیری شود چون پلمب به دستور آنها صورت گرفته است. اگر هم قوه قضاییه آنها را رد صلاحیت کرده باشد، دیگر نمی‌توانند مجوز بگیرند و این در قانون جدید صراحت دارد.
 
زاکانی درباره برنامه‌های جمعیت رهپویان و دیدار با گروه‌های مرجع اصولگرایی توضیح داد: در حال حاضر با هیچکس دیدار نداشته‌ایم.
 
* کنگره رهپویان اردیبهشت برگزار می شود
دبیرکل جمیعت رهپویان در خصوص زمان کنگره رهپویان، اظهار داشت: کنگره سال آینده خواهد بود ما برنامه‌ریزی کرده‌ایم که در اردیبهشت برگزار شود اما اگر مقدمات آن فراهم نشود کنگره را شهریور ماه برگزار می‌کنیم.
 
وی درباره دیدار با احمدی‌نژاد گفت من مدتهاست احمدی‌نژاد را ندیدم و در خصوص ملاقات با جلیلی نیز یادآور شد: او را در نماز جمعه دیده ام و در زمان انتخابات نیز دو دیدار با آقای جلیلی داشتم.
 
* اخراج «برخی» دانشمندان هسته‌ای از نطنز انتقام‌جویی است
زاکانی در ادامه این گفت‌و‌گو در خصوص اخراج برخی دانشمندان هسته‌ای از نطنز و انتصاب‌های جدید در این نیروگاه اظهار داشت: ظاهر ماجرا این است که یک انتقام‌جویی است اما باطن قضیه شک ندارم که با یکی‌دو واسطه به سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه برمی‌گردد.
 
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: ممکن است ادله‌ مصداقی برای این بیانم نداشته باشم اما نمی‌شود شیمون پرز چیزی را درخواست کند و آن هم در کشور ما اتفاق بیفتد و ما هم بگوییم این موارد ساده اتفاق افتاده است؛ این خیلی سخت است.
 
وی توضیح داد: اتفاقی که در حال حاضر افتاده این است که کسانی که در این صحنه موثر بوده و نقش اصلی را داشتند و خیلی صریح بگویم کسانی که 3.5 درصد، 20 درصد را گرفتند و ویروس استاکس‌نت را کشف کرده و آن را ناکارآمد کردند، هم عذرشان را خواستند، هم مسئولیتشان را گرفتند و هم محافظان آنها را برداشته و ماشین‌هایشان را گرفتند و همینطور آنها را در جامعه‌ای فرستادند تا در معرض خطر قرار بگیرند. اگر کسی روضه باز بخواند مشخص می‌شود که یک فاجعه در حال اتفاق افتادن است.
 
زاکانی تصریح کرد: با این حال اگر تصویر بدبینانه توافق ژنو را هم ملاک قرار دهیم، حوادث داخلی به مراتب تلخ‌تر از این تصویر بدبینانه توافق‌نامه است؛ البته مسئولان خبر دارند و دستور پیگیری نیز داده شده و عوامل آن نیز مشخص هستند اما به هر حال با مسئولان و وزرای کشور و اطلاعات صحبت شده است؛ به آنها گفته‌ام که این قضیه دامنگیر دولت خواهد شد.
 
این فعال اصولگرا خاطرنشان کرد: روزی که شهید احمدی‌روشن ترور شد از قبل گفته بود که آنها می‌خواهند مرا ترور کنند؛ اما هیچکس از او محافظت نکرد. حتی می‌خواستند او را در خانه‌اش ترور کنند اما باز هم کسی حرف او را گوش نکرد، آن سیستمی که باید به وظیفه‌اش عمل کند متاسفانه این کار را نکرد.
 
«افرادی که الان دارد روی کار می‌آیند، در تاریخ 14/1/85 به این نتیجه می‌رسند که نمی‌توانند غنی‌سازی کنند، این فردی که اخیرا او را تودیع کردند 24 ساعت از آقای آقازاده فرصت خواسته که ظرف 6 تا 7 ساعت غنی‌سازی 3.5 درصد را گرفته است، یا همین ایشان طراحی کرده و 20 درصد را گرفته است، حالا همین شخص را تودیع کرده‌اند.»
 
زاکانی درباره انتصابات صورت گرفته نیز گفت: برخی عناصر به دروغ القا می‌کنند که نظام می‌خواهد فعالیت هسته‌ای را راکد کند و به واسطه همین القای غلط، اتفاقی که می‌افتد این است که آنها سمت و سویی را دنبال می‌کنند که نتیجه آن راکد کردن عملی در صنعت غنی سازی است.
 
* تمام لوله‌کشی‌ زیرساختی فردو را در انبار ریخته‌اند!
«یعنی تیم فعلی سال 89 فردو را تحقیقاتی کردند. فردو 40 متر زیرزمین است و 90 متر روی آن کوه قرار دارد، اما در سال 89 فردوی زیرزمین را تحقیقاتی کرده و 8 دستگاه سانتریفیوژ گذاشته‌اند، تمام لوله‌کشی‌های انجام شده در زیرساخت‌ها را قلع و قمع و جمع کرده و در انبار ریخته‌اند! مجددا امسال که آمده بودند حرف تحقیقاتی کردن فردو را می‌زدند، در حالی که فردو عملیاتی شده و در سانتریفیوژها گازرسانی می‌کنند و این همه دستگاه در آن مستقر شده است. لذا وقتی توجه می‌کنیم می‌بینیم که موضوع فراتر از سوءتدبیر است و به هیچ عنوان سوءتدبیر نیست.»
 
وی در پاسخ به اینکه آیا با اخراج افراد موثر درصددند این فرآیند را برگشت‌ناپذیر کنند، تاکید کرد: یقین دارم آنها به فضل الهی نمی‌توانند چنین کاری کنند اما کارشان حتما به ما آسیب می‌زند.
 
* 5 گام ضروری در انتخابات آینده
دبیرکل جمعیت رهپویان در بخش پایانی سخنان خود با بیان اینکه برای انتخابات باید پنج گام برداریم، اظهار داشت: اولین گام باید تکثیر خالصین باشد و به تعبیر مقام معظم رهبری ما باید نیروهای انقلابی را تکثیر کنیم و هرکس باید از خودش آغاز کند.
 
وی با بیان اینکه گام دوم باید پیگیری وحدت بین نیروهای انقلاب بر محور اصول باشیم نه محوریت افراد و سلائق چراکه در این حالات اخیر منجر به سهم‌خواهی خواهد شد، ادامه داد: نکته سوم تلاش برای ترویج گفتمان انقلاب اسلامی در جامعه است و تجلی این وحدت ایجاد یک گفتمان مشترک در جامعه است که بتواند جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.
 
زاکانی یادآور شد: گام چهارم که باید هم‌عرض با سه گام قبلی صورت گیرد این است که ما باید تلاش کنیم در مسوولیتهایی که دست اصولگرایان است حداکثر خدمت‌گزاری به مردم را داشته باشیم نه به عنوان یک ابزار بلکه به عنوان یک مسیر اعتقادی، اگر امروز که کار دستمان است به جای خدمت به فکر انتخابات باشیم مردم هوشمندند و می‌گویند کسانی که از الان ظرفیت‌ها را راکد نگه می‌دارند صلاحیت حضور ندارند.
 
این فعال اصولگرا با بیان اینکه گام پنجم نیز این است که وحدت بر محور اصول باید در حوزه سیاسی تجلی‌اش برنامه مشخص برای انتخابات آینده با شناخت افراد صاحب صلاحیت باشد، اظهار داشت: باید بتوانیم محکم در انتخابات حاضر شویم اما اگر هرکدام از این بخش‌ها را فراموش کنیم آسیب می‌خوریم.
منبع: فارس