علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه
علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

کسب مقام قهرمانی و نایب قهرمانی توسط اقای علیرضا نورافکن

به مناسبت هفته بسیج یک دوره مسابقه طناب کشی و تیراندازی توسط حوزه 11 شهید بابابزرگی در مورخ 8/9/1392برگزار گردید که طی ان آقای علیرضا نورافکن در طناب کشی موفق به کسب مقام قهرمانی ، و در تیراندازی موفق به کسب مقام نایب قهرمانی گردید.


توافق هسته ای و عبرتهای آن


صبح امروز خبر بسیار مهمی تمامی جهان را در شوک فرو برد. آری ایران و شش قدرت اصلی دنیا بلاخره به تفاهمی در خصوص برنامه هسته ای دست یافتند. پس از ۱۰ سال رایزنی پرچالش از اواخر دولت اصلاحات گرفته تا دولت مهر ورزی و حال در دولت تدبیر و امید، امضای توافق ایران و متخاصمین بر روی یک توافقنامه نشست. فارغ از هرگونه جانبداری سیاسی و با اصل قرار دادن اولویت مصلحت، دستاورد ها برای هر دو طرف کاملا قانع کننده به نظر می رسد. به تعبیر رئیس جمهور آقای روحانی، مهمترین دستاوردهای ایران از این مذاکرات به رسمیت شناخته‌شدن حقوق هسته‌ای ایران و فروپاشی سازمان تحریم در کنار حفظ عزت و اقتدار بود. مقام معظم رهبری نیز با تایید و تاکید اقدام انجام شده آنرا مثبت و رو به جلو ارزیابی کردند. آنچه که قصد من از نوشتن این متن است برجسته کردن اقدامات قابل تامل از جانب هر دو طرف در طی این سالها بوده است.

بی تردید هر کشوری اصل منافع ملی خود را در مذاکرات وجه قالب قرار داده  سعی خواهد کرد تا آنجا که ممکن است از طرف مقابل بیشترین امتیازها را گرفته و کمترین امتیاز را بدهد. منافع ملی مملکت ما با عنایت به شعار اصیل استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی تکیه بر این ۳ رکن اساسی است. هرچند در برحه ۱۰ ساله مذاکرات شدت و ضعف هایی بر این اصول دیده می شد.  بحث پرونده هسته ای در سال ۸۲  و در اواخر دوره اصلاحات در فضای بین المللی مطرح شد. از آنجا که تا آن موقع بحث هسته ای از چند سانتریفیوژ فراتر نمیرفت، ۳ کشور مهم اروپایی با تشکیل تروئیکا باب مذاکره با ایران را گشوده و سعی کردند این اقدام را در نطفه خفه کنند. تهدید های شدید الحن آن کشورها به همراه مواضع به دور از عزت مسئولین مملکتی در آن دوره سبب تعطیل شدن کامل برنامه هسته ای ایران شد. البته اعتماد دولت اصلاحات به وعده غربی ها با توجه به قول و وعده هایی که آورده بودند دیری نپایید چه آنکه در همان ایام دول غربی زیر قولهای خود زدند و مقام معظم رهبری با دستور قطعی به دولت آقای خاتمی خواستند فعالیتهای اتمی در همان دولتی که متوقف شده باید ادامه پیدا کند. پس در آن مقطع یک بار با عدم صداقت دولتهای غربی در بحث هسته ای مواجه شدیم چه آنکه آنها حتی اجازه انجام امور تحقیقاتی و آزمایشگاهی را هم به ما نمی دادند و در تهران بسیار تند و وقیحانه و از موضع بالا با مسئولین ما صحبت میکردند.(رک: صحبتهای جک استراو وزیر خارجه وقت انگلیس و یوشکا فیشر وزیر خارجه وقت آلمان، از کوبیدن بر روی میز در سعد آباد تا دراز کردن پاهای خود در موقع نشستن و…).

در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد با توجه به جو بی اعتمادی شدید فی مابین و عبرت از تجارب گذشته سعی شد تا آنجا که ممکن است برنامه هسته ای در همه ابعاد تحقیقاتی، فنی و صنعتی گسترش پیدا کند و کار به جایی رسید که چرخه سوخت هسته ای در داخل کشور تکمیل و مملکت از نظر محصولات جانبی هسته ای نظیر رادیو داروها و … نیز به خودکفایی رسید اما دشمنان قسم خورده این نظام که پیشرفت کشور را بر نمی تابند پس از شکست در فتنه آمریکایی- صهیونیستی سبز به سرکردگی دو نفر از معمرین با اتهام تقلب به نظام، با اعمال شدید ترین تحریمهای اقتصادی و سیاسی سعی در گرفتن زهره چشم از نظام اسلامی به بهانه پیشرفتهای هسته ای گرفتند تا آنجا که با فشار سنگین اقتصادی به مردم، مسئولین مملکتی را مجبور به تن دادن به شرایط غیر منصفانه آنها کنند.(چانه زنی از بالا و فشار از پایین) نهایتا در ابتدای دولت فعلی با توجه به خواست اکثریت مردم برای مذاکره و رسیدن به یک توافق و تعامل و با تایید رهبری توافق به صورت ذکر شده حاصل آمد. آنچه مهم است اصرار عجیب غرب با ایران برای عدم دستیابی به این فن آوری ولو با هر هزینه ای است چه آنکه غرب نشان داده دولتهای ایران برایش اصالت ندارند و عدم تمکین حقوق حقه ملت در سه دولت گذشته کاملا مشاهده می شد. اصولا غرب خود را متعهد به حمایت از فرزند نامشروعش یعنی اسرائیل می بیند و هرگونه پتانسیل بالقوه و بالفعل در راستای مقابله با اسرائیل را بر نمی تابد. اگر این مولفه قدرت همان برنامه هسته ای باشد دیگر تکلیف کاملا روشن است.

مثال غرب در پذیرفتن حق هسته ای ملت ایران و آزاد کردن بخشی از دارایی های بلوکه شده و رفع برخی تحریم ها به سان دزدی است که مالی از شما ربوده و در ازای دریافت مال دیگری از شما مال اول را پس خواهد داد! واعجبا! البته از دولی که سابقه غارت جهان و کشتار آزادی خواهان در سراسر دنیا گرفته تا دزدی دریایی، جنگ صلیبی، برده داری، بمب اتم، سلاح شیمیایی و حتی نابودی محیط زیست بشر و حیوانات را نیز در کارنامه کثیف خود داردند اصلا بعید نیست. چه باید کرد وقتی رابطه ما با آنها به فرموده حضرت امام رابطه گرگ و گوسفتد است؟ وقتی کسی همواره خود را زورمند می داند که ضعیفی وجود داشته باشد و تا وقتی این ضعف بر ما حاکم باشد همین بساط است. اولین ضعف به ایمان و اعتقاد ما به وعده حق الهی بر می گردد. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید هرکس دین خدا را یاری کند خداوند هم آو را یاری می کند و خداوند بر همه عالم محیط و مقتدر شکست ناپذیر است. دومین ضعف آن است که برخی بصیرت و ایمان را دارند ولی اراده شکستن مشکلات را ندارند. برای قدرتمند شدن باید مولفه های قدرت خود را بشناسیم و به طور مصداقی یکی از مهمترین مولفه های قدرت، علم است. همان چیزی که قدرتهای غرب از راه آن به ثروت هنگفت رسیده و راه دستیابی به آن علم را هم تبعیت از خودشان مشخص کرده اند. در همین بحث هسته ای هم اگر نیک بنگرید یک مولفه علمی با جامعیت اقتصادی، صنعتی، کشاورزی، پزشکی و نظامی داریم که وزن موثری شده برای آنکه سران ۶ کشور ابر قدرت دنیا سراسیمه یک نقطه جمع شوند و برای اینکه به زعم خودشان جلوی پیشرفت بیشتر این فناوری و قدرت گرفتن بیش از این ایران راهم که شده بگیرند بیایند چند امتیاز بدهند و آن مولفه قدرت از دست ما خارج شود (همان مثال دزد!). {بماند که همین پیشرفت حاصل مدیریت  و کارجهادی بچه های معتقد و انقلابی است و معادل آنرا در بحث صنایع دفاعی نیز مشاهده میکنیم ولی در سایر بخش ها به دلیل عدم وجود ثبات مدیران و نبود روحیه انقلابی پیشرفت شاخصی حاصل نشده است. و همیشه جای سوال برای ما است که مثلا چرا در صنعت خودرو پیشرفت نداریم ولی پیشرفته ترین پهپادها را می سازیم؟}

مهمترین شاخصه در دستیابی به هر توافق با این جماعت رعایت اصل عزت است. چه آنکه آنقدر قند در دلشان آب نشود که مثلا ایران را چه و چه کردیم. سیر بحث هسته ای را اگر همگام با مواضع رهبر حکیم انقلاب در این ده ساله اخیر دنبال کنیم حکمت ، عزت  و شناخت صحیح از دشمن  کاملا در آن مشهود است. همچنان که رهبر انقلاب در پاسخ به مرقومه آقای روحانی در دستیابی به توافق با ۱+۵ می فرمایند:  دستیابی به آنچه مرقوم داشته‌اید در خور تقدیر و تشکر از هیئت مذاکرات هسته‌ئی و دیگر دست‌اندرکاران است و میتواند پایه‌ی اقدامات هوشمندانه‌ی بعدی قرار گیرد. بی‌شک فضل الهی و دعا و پشتیبانی ملت ایران عامل این موفقیت بوده و در آینده نیز خواهد بود ان‌شاءالله. ایستادگی در برابر زیاده‌خواهیها همواره باید شاخص خطّ مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد، و چنین خواهد بود ان‌شاء الله. بنا براین قبل از آنکه خودمان را متهم کنیم که چرا فلا دولت چنین کرد و فلان دولت چنان کرد اول بیانات رهبر فرزانه را به عنوان شاخص دنبال کنیم بعد در نظر داشته باشیم با جماعت بسیار نا به کار و بد سابقه ای طرف هستیم که اصلا دلسوزی به حال ما نداشته و فقط به منافع خود می اندیشند.  به تعبیر رهبر انقلاب که فرمودند من به اصل مذاکرات خوشبینم ولی به غرب بی اعتمادم باید توجه داشت و منتظر اقدامات عملی از طرف آنها بود. باید دید آیا لابی صهیونیست اجازه می دهد تمام توافقات به نحو احسن پیش رود یا باز هم در میدان عمل کارشکنی می کنند؟ باید دید آیا واقعا اسرائیل نگران توافق هسته ای ایران است یا صرفا یک جنگ زرگری بین اسرائیل و آمریکا برای توقف پیشرفت مملکت با دادن آب نبات قتدی صورت گرفته؟ (باز هم مثال دزد!!)  نمیدانیم چه رخ خواهد داد همین بس که غرب تا دلتان بخواهد توافق نامه امضا کرده و زیر آن زده و کسی هم جرات نکرده به آنها بگوید چرا؟ (تو را به خدا نخواهید مثال بزنم که اصلا حالش را ندارم. کمی هم از فسفرهای انباشته در ذهنتان استفاده کنید)

البته پیر مراد عاشقان و رهبر آزادی خواهان جهان تکلیف کار را برای ملت ثابت قدم ما مشخص کرده است. امام خمینی فرمودند: نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کیْ و تا کجا ما را تحمل می‌کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویتها و ارزشهای معنوی و الهی‌مان نمی‌شناسند. به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی‌دارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیستها و امریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبیِ‌مان را لکه‌دار نمایند. بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار می‌دهند؛ و با دلسوزیهای بیمورد و اعتراضهای کودکانه می‌گویند جمهوری اسلامی سبب دشمنیها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادی‌شان افتاده است! که چه خوب است [به‌] این سؤال پاسخ داده شود که ملتهای جهان سوم و مسلمانان، و خصوصاً ملت ایران، در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها احترام و اعتبار داشته‌اند که امروز بی‌اعتبار شده‌اند! آری، اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین – علیهم السلام – را با دستهای خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی‌فرهنگ به رسمیت بشناسند؛ ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف؛ آنها ولیّ و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها؛ نه یک ایران با هویت ایرانی – اسلامی.