علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه
علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

رفراندوم یا دورزدن قانون؟!

رفراندوم یا دورزدن قانون؟!

پشنهاد رفراندوم برای حل مشکلات از سوی رئیس‌دولت‌ها بیشتر نوعی دورزدن قانون و القای این مطلب است که نظر مردم با نظر نمایندگان مجلس متفاوت است و قوه‌مجریه شان بالاتری از مجلس دارد.
به گزارش فرهنگ نیوز ، رفراندوم؛ رای مستقیم از همه اعضای جامعه است که در کشورهای بزرگ تنها برای تصویب قانون اساسی یا تغییر اساسی درحکومت برگزار می شود ولی در برخی جوامع کوچک برای همه امور رای اعضای جامعه پرسیده می‌شود. بر هیمن اساس تاکنون در نظام جمهوری اسلامی، سه همه پرسی به منظور رای به نظام جمهوری اسلامی، رای به قانون اساسی و رای به بازنگری در قانون اساسی برگزار شده است.
 
مهر نوشت : اما روز گذشته در اولین کنفرانس اقتصاد ایران روحانی صحبت از برگزاری رفراندوم برای حل مشکلات کشور کرد. وی به اصول 59 قانون اساسی که تاکنون اجرا نشده اشاره کرد و گفت که به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی خیلی تمایل دارم تا شرایطی فراهم شود تا یک بار هم شده آن اصل عملی شود و یک مساله مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در قالب ماده قانونی یا برنامه به آرای عمومی مردم و همه پرسی گذاشته شود . روحانی در سخنان خود تاکید کرده که تمایل دارم برای یک بار هم شده برای اجرای مسئله بسیار مهمی که برای همه اهمیت دارد، از مردم سوال شود.
 
اما قبل از آرزوی برگزاری همه پرسی روحانی از اقتصاد و سیاست سخن می گفت. رئیس جمهور اعتقاد دارد سال ها و دهه ها است که در کشورما اقتصاد به سیاست یارانه می دهد، و در ادامه پیشنهاد داد که بیایید یک دهه هم امتحان کرده و از سیاست داخلی و خارجی به اقتصاد یارانه بدهیم تا ببینیم، وضعیت زندگی، معیشت و اشتغال جوانان چگونه خواهد شد. از این اظهارات روحانی برداشت می شود که موضوع همه پرسی مد نظر رئیس جمهور اقتصادی باشد.
 
اما این اظهارات روحانی بی سابقه نبوده و روسای جمهور گذشته نیز پیش از این برای به کرسی نشاندن حرف خود در برابر  قوه مقننه و شورای نگهبان از واژه رفراندوم استفاده کرده بودند.
 
در گذشته دولت اصلاحات نیز برای پیشبرد اهداف غیر قانونی خود یعنی تصویب لوایح دوقلو خواستار برگزاری همه پرسی شد. دولت اصلاحات همراه با مجلس ششم در پی افزایش اختیارات رییس جمهور و کاهش قدرت شورای نگهبان در انتخابات مجلس هفتم لایجه افزایش اختیارات رئیس جمهور موسوم به لوایح دوقلو را تصویب کرد که این لایحه توسط شورای نگهبان رد شد. نمایندگان مجلس ششم در اعتراض به رد این لایحه تحصن کردند؛ اما تهدیدات افراطیون تنها به تحصن ختم نشد بلکهبرگزاری رفراندوم را به عنوان گزینه‌ دیگری برای رسیدن به خواسته خود طراحی کردند.
 
در همین راستا محمدرضا خاتمی دبیر کل وقت حزب مشارکت نیز بر راه حل رفراندوم تأکید و گفته بود: «اگر از سوی شورای نگهبان (لوایح دوگانه) رد شود، رفراندوم را پیشنهاد می‌کنیم » همچنین جلایی‌پور نیز با تاکید براین تهدید گفته بود: «اگر لوایح تصویب نشود،‌ جنبش اصلاحی دو راهکار پیش رو دارد: اول رفراندوم و نهایتاً استعفا» اما در نهایت این لوایح توسط محمد خاتمی باز پس گرفته شد.
 
در دولت دهم، هم که بارها تقابل دولت و مجلس را شاهد بودیم؛ احمدی نژاد برای رسیدن به خواسته خود از استفاده از واژه همه پرسی برای فشارآوردن به مجلس بی بهره نماند.
 
احمدی نژاد که آن روزها به دنبال اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها بود درآمد 40 هزار میلیارد تومانی را برای اجرای این قانون درنظر گرفته بود؛ اما نمایندگان خانه ملت نگران افزایش تورم در جامعه بودند و به این دلیل درآمد 20 هزار میلیاردی را تصویب کردند. احمدی نژاد هم معتقد بودم که 20 هزار میلیارد تومان برای اجرای این طرح برای سال اول سخت است و اهداف واقعی قانون را برآورده نمی‌کند؛ لذا پیشنهاد رفراندوم برای اجرای قانون هدفمند یارانه ها را داد.
 
در واقع احمدی نژاد با پیشنهاد رفراندم به طور تلویحی سعی داشت این گونه القا کند که نظر مردم با نظر نمایندگان مجلس متفاوت است و قوه مجریه شان بالاتری از مجلس که توسط بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی در راس امور خوانده شده است، دارد.
 
البته در نهایت مشکل احمدی نژاد با ارسال نامه ای به مجلس شورای اسلامی و درخواست کمک برای اجرای قانون هدفمندسازی یارانه حل شد و مجلس درآمد 35 هزار میلیارد تومانی ناشی از اجرای این قانون را برای دولت تصویب کرد.
 
اما منتقدان جدی احمدی نژاد امروز خود از ادبیات وی در عرصه سیاسی و زمامداری استفاده می کنند و هرازگاهی تداعی کننده دولت نهم و دهم در ذهن ها می شوند. بطوریکه مرتضی الویری فعال اصلاحات در انتقاد از ادبیات روحانی می گوید: من معتقدم آقای روحانی در زمینه مسائل داخلی می‌توانستند عملکرد بهتری داشته باشند. هم اکنون وعده‌های سیاسی یکی از مطالبات جدی افکار عمومی جامعه است که این مساله نیازمند تدبیر دولت آقای روحانی است. بنده انتقاد دیگری که نسبت به آقای روحانی وارد می‌دانم این است که ایشان برای بیان برخی مواضع خود بعضا از ادبیات احمدی‌نژادی استفاده می‌کنند. این نوع ادبیات به برنامه‌های سازنده و راهگشای آقای روحانی لطمه وارد می‌کند. استفاده از عباراتی مانند «تازه به دوران رسیده‌ها»، «بروید به جهنم» و یا «بیسواد» به نوعی تکرار ادبیات احمدی‌نژادی است.
 
البته رئیس دولت یازدهم به صراحت اعلام نکرد که در چه موضوعی قصد دارد رفراندوم برگزار کند اما با توجه به موضوع همایش و از آنجا که این دولت کلید فقل های اقتصادی را در سیاسیت خارجی و مذاکرات هسته ای می داند و بارها منتقدان مذاکرات هسته ای را که تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس را نیز شامل می شود با ادبیاتی متفاوت! خطاب کرده است؛ اینطور پیش بینی می شود که مذاکرات هسته ای موضوع همه پرسی مد نظر رئیس جمهور باشد. برخی اعتقاد دارند روحانی نگران مخالفت قانونی مجلس با توافق هسته ای احتمالی با 1+5 است. براساس قانون، هرگونه توافق نامه خارجی باید به تصویب مجلس برسد.
 
از سویی دیگر رئیس جمهور بارها از همکاری سه قوه سخن گفته و معتقد است که همه کارها به دست دولت نیست و برای حل مشکلات  باید همه قوا دست به دست هم دهند. مگر نه این است که خانه ملت نشینان که شان نمایندگی مردم ایران را دارا هستند، در رفراندومی کوچکتر قوانین و مقرارت جدید را براساس قانون اساسی و شرع تصویب می کنند؟
 
اما با کمی تامل نسبت به وضعیت سیاسی و اقتصادی روسای جمهوری که صحبت از رفراندوم کردند نوعی دور زدن قانون برای رسیدن به خواسته و هدف خود، تضعیف جایگاه مجلس شورای اسلامی و خودکامگی به چشم می خورد.
 
البته دولت یازدهم در میانه راه است و امید می رود با کسب تجربه بیشتر، بهتر بتواند تدبیر خود را برای بازگرده گره و مشکلات اقتصادی بکار گیرد.
 
همانطور که رهبر معظم انقلاب در ایام انتخابات متذکر شدند ممکن است یک سخن رئیس جمهور کشور را 40 سال جلو و یا عقب بیندازد. دولت یازدهم هم باید از دولت های گذشته درس عبرت گرفته و همچنانکه خود شعار داده است براساس اعتدال و منطق رفتار کند و با پافشاری بر اصول و آرمان های انقلاب اسلامی به جهانیان نشان دهد که ایران ذره ای از اصول و آرمان های خود در مذاکرات هسته ای کوتاه نخواهد آمد.

خیلی صمیمی با آقای رییس‌جمهور...!

خیلی صمیمی با آقای رییس‌جمهور

در زیر نامه یک تازه به دوران رسیده را به آقای رییس جمهور می خوانید:
آقای رییس جمهور سلام!
باور بفرمایید ما شما را به ریاست‌جمهوری قبول داریم و هرگز معتقد نبودیم که پیروزی شما با اختلاف رأی کمتر از یک درصد در انتخابات ریاست‌جمهوری سال قبل، مترادف تقلب است. از نظر ما همان دویست و پنجاه هزار اختلاف رأی شما، سند حقانیت‌تان برای اعلام پیروزی در انتخابات استبه نظرما، شما با یکی مثل میرحسین موسوی قابل مقایسه نیستید. شما هرگز قبل از پایان زمان  رأی‌گیری و پیش از شمارش آرا، اعلام پیروزی نکرد.
 
شما در انتخابات شرکت کردید و بعد از اعلام نتایج، حکم‌تان از سوی رهبر انقلاب تنفیذ شد تا به‌قول خودتان بشوید «رییس جمهور همه مردم ایران». اینکه اکنون در مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران قرار دارید برای ما بهترین بهانه است تا در همه احوال دعاگو و حامی‌تان باشیم؛ حتی وقتی با شیطان بزرگ، تلفنی صحبت می‌کنید.
 
آقای رییس‌جمهور!
اصلاً آرای شما سند حقانیت ما هم هست! اینکه می‌گویم ما، منظورم همه آنهاست که دل‌نگران انقلاب هستند، دلواپس آبروی اسلام هستند و البته بعضی‌ها برایشان «جهنم درمانی» را تجویز می‌کنند. راستی کاش از وزیر بهداشت سئوال شود که آیا رشته «جهنم‌درمانی» هم داریم یا نه؟ اگر نداریم پس آنهایی را که «الکی می‌ترسند و می‌لرزند»، باید به کجا بفرستیم؟
 
 اصلاً بگردید ببینید تکلیف ما با این «تازه به دوران رسیده‌ها» چیست؟ آخر رییس دولت محترم «تدبیروامید» چرا باید درباره نرخ «گوجه فرنگی» توضیح بدهد؟ یک «آشنا»یی، «سریع‌القلم»ی، کسی را بیاورید مشاوره بدهد بفهمیم چرا باید درباره انرژی هسته‌ای از مقام ریاست محترم دولت سئوال بشود؟ اصلاً چرا باید از ایشان سئوال بشود؟ اصلاً یادتان باشد کسی که امروز از ایشان سئوال کند لابُد فردا می‌خواهد انتقاد هم بکند و لبوفروش‌ها و راننده تاکسی‌ها را چه به این جسارت‌ها!
 
آقای رییس‌جمهور!
اعتراف می‌کنم که حرف‌هایم بخاطر بیکاری است. یعنی نه اینکه بیکار باشم بلکه دلیل نگرانی‌ام همانا نرخ بیکاری است. راستی کپی شناسنامه‌ام را هم گذاشته‌ام جلو چشمم تا «عندالمطالبه» ارایه کنم. آخر در دوره «اعتدال»، حرف زدن بدون «شناسنامه» باعث تکدر برخی می‌شود.
 
باز جای شکرش باقیست که بعد از افزایش سی‌درصدی نرخ نان، دیگر کسی از ما شناسنامه نخواست و بدون این برگ هویتی، می‌توانیم از نانوایی خرید کنیم.
 
آقای رییس‌جمهور!
بگذریم… موضوع این نامه «بیکاری» است. همیشه بیکاری برای بیکارها «گران» تمام می‌شود اما وقتی «نرخ بیکاری» بالا می‌رود دیگر تحمل کردنش سخت می‌شود.
 
وقتی تحمل سختی‌ها سخت باشد، دیگر فرقی بین آدم «شناسنامه‌دار» و «پاسپورت‌دار» نیست. پروردگار عالمیان قدرتی به بنی‌بشر داده است که عموم این مخلوق، به‌راحتی معنی افزایش «نرخ بیکاری» را می‌فهمند. اتفاقاً وقتی مرکز آمار از افزایش دو دهم درصدی نرخ بیکاری خبر می‌دهد، همه می‌فهمند چه اتفاقی به‌وقوع پیوسته است.
 
آقای رییس‌جمهور!
همه می‌فهمند که دقیقا یک سال بعد از نخستین توافق شما با آمریکا، بعد از مکالمه تلفنی میان «حسن روحانی» و «باراک اوباما»، بعد از شکستن قبح مذاکره با وزیر خارجه شیطان بزرگ و خلاصه بعد از این همه اتفاقات رنگ و وارنگ، آن قدرها هم کسی سر کار نرفته است! سر کار نرفته است یعنی صاحب شغل نشده است و گرنه سرکار فرستادن دیگران که بخشی از خروجی کار بعضی‌ها شده‌اند.
 
داشتم عرض می‌کردم که بعد از این همه الم‌شنگه، آن قدرها هم کسی سرکار نرفته است. یعنی کسی صاحب شغل نشده است است .یعنی چرخ زندگی خیلی از مردم که لنگ می‌زد هنوز هم لنگ می‌زند و این عده زیادتر هم شده‌اند. تازه چرخ سانتریفیوژها هم آن‌طوری که قبلاً می‌گشت، دیگر نمی‌چرخد.
 
آقای رییس‌جمهور!
نگران نباشید ما همه آلزایمر داریم. این را عرض کردم تا دفعه بعد بخاطر یافتن لقب جدید برای ما، به خودتان زحمت ندهید و ما را «آلزایمری» بنامید. هم انتقال معنا می‌کند هم برازنده ماست که یادمان رفت وعده‌های حل ۱۰۰روزه مشکلات و اهدای سبد کالا و کلی وعده‌های دیگر را.
 
بله ما فراموش کردیم که شما چه وعده‌هایی داده بودید. یادمان نیست چه گفته بودید. راستی کی بود که گفت: «هم چرخ زندگی مردم باید بچرخد هم چرخ سانتریفیوژها»؟ راستی الان «چرخ زندگی» مردم دارد می‌چرخد یا «چرخ سانتریفیوژها»؟
 
آقای رییس‌جمهور!
شما از «ترک» برداشتن «دیوار تحریم‌ها» سخن به‌میان آوردید اما گویا حیف است که این دیوار قطور ترک بردارد! جلال و جبروت این دیوار پوشالی باعث شده است عده‌ای مرعوب غرب بشوند و یادشان برود که راه نجات «اقتصاد» ما، «مقاومت» است و «اقتصاد مقاومتی».
 
پس چه بهتر که دیوار سرجایش باشد تا کسی الکی از ترک‌های دیوار استفاده ناجور نکند و چشمش به دست غربی‌ها نباشد.
 
آقای رییس‌جمهور!
متشکریم که بخشی از بنزین تولید داخل را حذف کردید و بنزین وارد فرمودید تا ما جای دود بنزین داخلی، دود بنزین خارجی را بخوریم و بفهمیم اقتصاد مقاومتی یعنی این!
درباره مرکز آمار و «نرخ بیکاری» هم خودتان صاحب اختیار هستید. مسئولان این مرکز اعلام  کرده‌اند که نرخ بیکاری پاییز گذشته ده و نیم درصد بوده است اما در پاییز امسال شده است ده و هفت دهم. حالا شما که «رییس جمهور» هستید، خودتان تصمیم بگیرید که با این مرکز باید چه کرد؟ بفرستیمش به جهنم تا نلرزد و نترسد و دلواپس بیکاری نباشد؟ بفرستیمش برود شناسنامه خودش را بیاورد؟ اصلاً می‌خواهید اعلام کنیم که تازه به دوران رسیده است؟ هر «تدبیر»ی که دارید بر دیده منت می‌گذاریم و «امید»واریم خاطر مبارکتان با «اندک» تلخی موجود در این نامه آزرده نشده باشد.
 
ارادتمند شما
یک عدد تازه به دوران رسیده

انتقاد روحانی از سخنان شیرزاد و زیبا کلام...

انتقاد روحانی از سخنان شیرزاد و زیبا کلام

روحانی از مشاورین خود خواسته است اهداف جلسه شیرزاد و زیبا کلام را بررسی و عوامل آن را شناسایی کنند.

به گزارش فرهنگ نیوز ، روحانی رئیس جمهور در جلسه اخیر با مشاوران خود از سخنان اخیر زیبا کلام و شیرزاد در مورد مساله هسته ای ابراز نارضایتی کرده و آن را اشتباه فاحشی در آستانه مذاکرات دانسته بود. شنیده شده که روحانی  از مشاورین خود خواسته است اهداف جلسه شیرزاد و زیبا کلام را بررسی و عوامل آن را شناسایی کنند.

این در حالی است که چندی پیش احمد شیرزاد از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم روز چهارشنبه در همایشی با موضوع بررسی صنعت هسته‌ای در دانشگاه تهران گفته بود: هر فرد و هر دولتی که تصمیم گرفته جمهوری اسلامی ایران به سمت هسته‌ای شدن برود، شاید تصمیم اشتباهی گرفته است. از این چاه (صنعت هسته‌ای) آبی در نمی‌آید مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید. هیچکس در ایران نمی‌داند که ما به چه دلیلی به مسیر هسته‌ای شدن پا گذاشته ایم و این امر دقیقا مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر بود در حالیکه برخی افراد شعارهایی مانند راه قدس از کربلا می‌گذرد را بیان می‌کردند.

شیرزاد با بیان اینکه متاسفانه برخی افراد، خصوصا دلواپسان مسئله هسته‌ای را به ناموس یا ایدئولوژی نظام تبدیل کرده‌اند، افزوده بود: وقتی چیزی به ناموس تبدیل شود، نمی توان برای آن چانه‌زنی کرد.

این نماینده اصلاح‌طلب مجلس ششم با بیان اینکه رآکتور اراک مضر است و کشور به هیچ دستاورد هسته‌ای نرسیده است، می‌گوید: در زمینه هسته‌ای، جمهوری اسلامی ایران نه منابع اولیه دارد و نه احاطه به علوم آن را.

همچنین صادق زیباکلام دیگر میهمان این نشست نیز در اظهارات خود با تاکید بر بی حاصل بودن انرژی هسته ای برای کشور گفته بود: من زمانی در یک جا گفتم هسته‌ای چه گلی به سر ملت زده است و فقط به خاطر این مسئله برایمان پرونده درست شد. حکومت ۲ استدلال در رابطه با مسئله هسته‌ای داشت. یکی از آنها این بود که می‌گفتند هسته‌ای باعث پیشرفت‌های علمی فراوانی می‌شود و استدلال دوم هم این بود که می‌گفتند هسته‌ای باعث به وجود آمدن صنایع انبوهی در کشور خواهد شد. احمدی‌نژاد هم در جایی گفت که مسئله‌ هسته‌ای ۲۵۰ صنعت به وجود می‌آورد بنابراین چون غربی‌ها نمی‌توانند پیشرفت ما را ببینند با ما مخالفت می‌کنند.

من بارها از اصولگرایان پرسیدم حداقل یکی از این ۲۵۰ صنعتی که هسته‌ای به وجود می‌آورد بگویید؛ هیچ پیشرفت و نوآوری علمی در رابطه با مسئله هسته‌ای نه تنها در ایران بلکه در هیچ کشوری وجود ندارد.فعالیت‌های هسته‌ای دست کم از سال ۸۲ به این سو خیلی شیره گلوسوزی برای مملکت نبوده است، نه از نظر پیشرفت علمی خیلی خبری بوده و نه از لحاظ اقتصادی و چه بسا با مطالبی که مطرح شد به ضرر ما بوده است.

گفتنی است این سخنان شیرزاد و زیبا کلام با انتقادات جدی اصولگرایان مواجه شد و حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت: درشت‌نمایی ریزها» و گنده‌گویی درباره «کوچک‌»ها یکی از شگردهای شناخته شده عملیات روانی است و کاربرد آن هنگامی است که دشمن در طرف مقابل و در میدان حریف، هیچ شخص، گروه، حزب و یا جمعیت قابل اعتناء و ریشه‌داری را با اهداف خود همسو نمی‌یابد تا خواسته تحمیلی خود را، خواسته بخشی از مردم در کشور حریف معرفی کند و از این طریق به آن مشروعیت! و مقبولیت! ببخشد. 

شگرد «درشت نمایی ریزها» دقیقاً در این نقطه به کار گرفته می‌شود و دشمن با بهره‌گیری از رسانه‌هایی که در اختیار دارد - چه داخلی و چه خارجی- به بزرگنمایی افراد فریب‌خورده و یا خدای نخواسته خریداری شده‌ای می‌پردازد که به هر علت آنها را شکار کرده است و تلاش می‌کند از «کاه» آنها «کوه» بسازد.  بدیهی است که واقعیت «کوچک» این «گنده‌گویی»ها از نگاه مردم پنهان نیست ولی دشمن از به کارگیری شگرد یادشده دو هدف مشخص را دنبال می‌کند، اول؛ پمپاژ این «توهم» در داخل که قاطبه ملت نسبت به فلان گزینه مورد نظر نظام، نگاه یکسان ندارند! این مأموریت را برخی از رسانه‌های داخلی برعهده می‌گیرند و دوم؛ توجیه مردم خود که قرار است هزینه دشمنی با کشور حریف از کیسه آنان پرداخت شود. این وظیفه را رسانه‌ها و مقامات رسمی دشمن دنبال می‌کنند و .

یک خاطره اشک آور از حجت الاسلام قرائتی...

یک خاطره اشک آور از حجت الاسلام قرائتی

تو یکی از عملیات ها که شب انجام می شد قرار بود از جایی عبور کنیم که مین گذاری شده بود؛ مجبور بودیم از اونجا رد بشیم چاره ای جز این نداشتیم.

به گزارش فرهنگ نیوز -  رسا: حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی تعریف می‏کرد که ما روحانیان را خیلی سخت می‏شه گریاند! اما یکی از رزمندگان خاطره ای تعریف کرد که اشکمونو در آورد!

گفت: تو یکی از عملیات ها که شب انجام می شد قرار بود از جایی عبور کنیم که مین گذاری شده بود؛ مجبور بودیم از اونجا رد بشیم چاره ای جز این نداشتیم.

گفتیم کی داوطلب میشه راه رو باز کنه تا بتونیم عبور کنیم؟ چندتا از رزمنده ها داوطلب شدند تا راه رو باز کنند ... وقتی میخواستند راه باز کنند میدونستند که زنده نمی مونند.

چون با انفجار هر مین دست، پا، سر، بدن یک جا متلاشی میشود! داوطلب ها پشت سر هم راه افتادن برای باز کردن راه ... صدای مین می آمد. همین زمان متوجه شدم یکی داره بر میگرده!

گفتم شاید ترسیده! بالاخره جان عزیزه و عزیزی جان باعث شده برگرده... گفتم خودمو نشون ندم شاید ببینه خجالت بکشه!

 بعد از چند دقیقه متوجه شدم یکی داره میره سمت محل مین گذاری شده.. رفتم سمتش گفتم وایسا کجا میری؟

گفت دارم میرم محل مین گذاری شده دیگه!! گفتم تو جزو کسای بودی که داوطلب شده بودند چرا برگشتی؟

گفت: آخه پوتینم نو (تازه) بود خواستم اونو در بیارم با جوراب برم و بیت المال حیف و میل نشود. اون پوتین بمونه یکی دیگه ازش استفاده کنه.

حجه الاسلام قرائتی : من طرفدار ازدواج دبیرستانی هستم نه ازدواج دانشجویی

حاشیه نگاری یک دانشجو از سخنرانی قرائتی در دانشگاه شهید چمران؛

یکی از سران فتنه می گفت: من رئیس‌جمهور هستم و باید انتخابات باطل شود/ من طرفدار ازدواج دبیرستانی هستم نه ازدواج دانشجویی

خبرنامه دانشجویان ایران: جلسه درس هایی از قرآن با عنوان « بصیرت در قرآن» حجت الاسلام و المسلمین قرائتی با اساتید و دانشجویان دانشگاه شهیدچمران اهواز در فضای صمیمی و بانشاط به همت بسیج اساتید و بسیج دانشجویی برگزارشد که حاوی نکات و حواشی جالبی بود.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ قرائتی در ابتدای این مراسم گفت: می خواهم سوره ای برای شما تفسیر کنم که به درد همه روزها از جمله 9 دی می خورد و آن سوره عصر است. خداوند در این سوره زمان قسم  یاد کرده و این نکته به ما گوشزد می کند که عمر خود را تلف نکنیم. مثلا 4 سالی که دانشجو هستید، 3 ماه در سال تعطیل است و اگر پنجشنبه ها و جمعه ها و تعطیلات اوایل و میان و اواخر ترم را هم حساب کنیم، جمعا حدود یکسال دانشگاه می آید. [خنده دانشجویان]

*حاج آقا قرائتی اضافه کرد: درسهایی که می خوانیم باید چهار مشخصه داشته باشند وگرنه لاینفع اند1- یا واجب باشند 2- یا مستحب باشند 3- یا مشکل فرد را حل کنند 4- یا مشکل جامعه را حل کنند وگرنه وقت تلفی است.

*در حین سخنرانی، عکاس یکی از خبرگزاری ها مدام در حال عکس برداری بود، در همین زمان حاج آقای قرائتی به شوخی گفت: «من شر العکاس الوسواس الخناس» و از او خواست که دیگر عکس برداری نکند.

*وی در ادامه کلاس درس گفت: تماشای ورزش مثل تماشای پول های بانک است، اگر تا صبح بنشینیم از آن پول ها به ما نمی دهند. به جای آن ورزش کنید. من از بعد از انقلاب فیلم نگاه نکردم در عوض 40 کتاب نوشتم.

*توصیه همیشگی حاج آقای قرائتی این بود: همانگونه که در دفاع مقدس خط شکن داشتیم، برای ازدواج آسان نیز خط شکن می خواهیم. منتظر مدرک و اینها نمانید، خانم ها منتظر مدرک و کار نمی مانید. ازدواج و همسر یک نیاز است پس باید این نیاز تامین شود. آیا می شود گفت من الان تشنه ام ولی وقتی لیسانس گرفتم آب می خورم. من طرفدار ازدواج دبیرستانی هستم نه ازدواج دانشجویی. این جوان ها با هم عقد کنند و نامزد بمانند تا زمانی که شرایط شان فراهم شد به خانه خود بروند.

*وی در ادامه گفت: دو عنصر هست که نسل جوان را تهدید میکند  1-غفلت: که راه علاج آن نماز است 2-شهوت: که چاره آن ازدواج است سومین نیاز انسان پس از اکسیژن و آب نیاز به ازدواج است.

*گریز قرائتی به فتنه و حماسه 9 دی نیز اینگونه بود: حرف ولی فقیه برای ما حجت است. درست است ولی فقیه معصوم نیست و ما اصلا دنبال عصمت نیستیم. ما دنبال حجت هستیم. زیرا او یک متخصص و عالم و مجتهد است. مثل مراجعه به پزشک، مگر پزشک معصوم است ولی حرف او در مسائل پزشکی برای ما حجت است.

*وی گفت: وقتی یکی از سران فتنه کاندیدای ریاست جمهوری شد به آیت‌الله جنتی گفتم: "این شخص در زمان نخست وزیری با مقام معظم رهبری زاویه داشته است" وی در پاسخ به بنده گفت: "همین حرف‌ها را خدمت مقام معظم رهبری مطرح کردم که ایشان فرمودند: بین من و خدای خودم حجتی ندارم که بگویم کاندیدا نشود".

*رئیس ستاد اقامه نماز کشور تصریح کرد: آقای محسنی اژه‌ای می‌گفت که به یکی از سران فتنه گفتیم آرا را دوباره حساب می‌کنیم ولی وی با لجبازی می‌گفت: من رئیس‌جمهور هستم و باید انتخابات باطل شود. البته خود سران فتنه می‌دانستند تقلب نشده اما با لجبازی ادعای تقلب را مطرح می‌کردند.

*جمع بندی و خلاصه سخنرانی توسط خود قرائتی اینطور بود:

 1- ایمان 10 درجه دارد،  هر کس در درجه ای از ایمان قرار دارد. پس مراقب خود باشید.

 2- ایمان قوی ها سر به سر ایمان قوی ها نگذارند.

 3-شماره تلفن اسلام شناس را داشته باشیم.

4- کتاب های شهید مطهری 52 تاست،  هر سال 52 هفته داریم. هر هفته یک کتاب بخوانید و از وقت خود استفاده کنید. دائمآ مثل یخ داریم ذوب می شویم.

5- منتظر مدرک و اینها در ازدواج نمانید.