علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه
علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

رسایی: یک موی روحانی را به انگلیس ترجیح می‌دهم...

رسایی:

یک موی روحانی را به انگلیس ترجیح می‌دهم

عضو کمیسیون اصل 90 مجلس با بیان تشریح دلایل محکومیت ایران در پرونده کرسنت گفت: اگر بخواهیم از پرونده کرسنت سربلند بیرون بیاییم باید زنگنه از مقامش برکنار شود.

به گزارش فرهنگ نیوز، حجت‌الاسلام حمید رسایی، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی و همچنین مدیر مسئول هفته‌نامه 9 دی، در زمره نمایندگان اصولگرایی است که نطق‌های جنجالیش در مجلس به نام بوده و همواره تحلیل‌ها و صحبت‌های فراوانی را به همراه داشته است، رسایی در روزهای اخیر به منظور سخنرانی در جمع دانشگاهیان و فعالان سیاسی به مشهد سفر کرده که به بهانه این سفر با وی گفت‌وگویی پیرامون آخرین وضعیت پرونده کرسنت و تشریح فضای نقد دولت یازدهم داشته که مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.
*تشریح دلایل محکومیت ایران در پرونده کرسنت/زنگنه از حقوق ملت ایران نتوانست دفاع کند

  در ابتدا در مورد آخرین وضعیت پرونده کرسنت توضیحاتی ارائه بفرمائید، اینکه در نهایت چه می‎‌شود و راهکار برون رفت از آن چیست؟

رسایی: در مورد آخرین وضعیت پرونده کرسنت باید گفت، از نظر شورای عالی امنیت ملی این پرونده منع قبلی را نداشته و رسانه‌ها می‌توانند به این مسئله بپردازند.

همچنین الیاس نادران هم سئوال خود را در مورد پرونده کرسنت مطرح کرده و قرار است طرح این سئوال در صحن علنی بیاید، نکته اینجاست که زنگنه، وزیر نفت نتوانست در این مورد از حقوق جمهوری اسلامی ایران دفاع کند و در حال حاضر در دادگاه لاهه محکوم شده‌ایم، این محکومیت هم شامل پرداخت جریمه و هم اصل آن می‌شود و از این حیث ضرر و زیان هنگفتی بر ما متحمل شده است.

در این میان موضع اینجاست که دادگاه لاهه دلیلش برای محکومیت ما این بوده که اگر جمهوری اسلامی ایران مدعی و قائل بر این بوده که در پشت پرونده کرسنت فساد و رشوه وجود داشته، پس چرا کسانی که در این پرونده نقش داشته‌اند در حال حاضر در این نظام مشغول به فعالیت در مناصب مختلف هستند.

*شرط سربلندی در پرونده کرسنت، برکناری زنگنه/مجلس تقصیرکار است

بیژن زنگنه در آن زمان در این پرونده نقش داشته و همچنین جوادی که در آن زمان مدیر گاز بوده نیز در حال حاضر مدیر نفت است، حالا هم در این نظام زنگنه وزیر نفت و جوادی مدیر نفت بوده و لاهه می‌گوید با منصب داشتن این آقایان مشخص است که خود ما نیز بر فساد این پرونده قائل نیستیم و لذا ما را محکوم کرده است.

در زمینه پرونده کرسنت باید گفت مجلس هم تقصیرکار است، نباید به زنگنه رأی می‌داد، آن موقع ما همه گفتیم که رأی ندهید ولی زنگنه سر نمایندگان را شیره مالید و گفت دو ماهه موضوع پرونده کرسنت را حل می‌کند ولی نتوانست و امروز حق این است که اگر بخواهیم از پرونده کرسنت سربلند بیرون بیاییم باید زنگنه از مقامش برکنار شود.

*دولت یازدهم، کم‌تحمل‌ترین دولت در نقدپذیری/منتقدین روحانی منتقدین نجیبی هستند

 تحلیل حضرتعالی از فضای نقد و انتقاد در دولت یازدهم چگونه است؟ این موضوع را با توجه به اینکه جنابعالی خود از منتقدین دولت آقای روحانی هستید تشریح کنید.

رسایی: حقیقتا باید گفت دولت روحانی کم تحمل‌ترین دولت در زمینه نقدپذیری بوده که میزان این کم‌تحملی حتی نسبت به دولت سازندگی بیشتر است، روحانی تاکنون 45 بار منتقدان خود را با کلمات نامناسب نظیر بی‌سواد و تازه به دوران رسیده و بروید به جهنم خطاب کرده است.

این صحیح نیست که دولت از نقد در تریبون استقبال و بعد این چنین با منتقدان برخورد کند، دولت باید بداند این نقدها سازنده بوده و به دولت کمک می‌کند.

*منتقد دولتم اما گفته‌ام یک موی روحانی را به انگلیس خبیث ترجیح می‌دهم

نکته مهم دیگر در باب فضای نقد و انتقاد در دولت این بوده که باید گفت منتقدین دولت منتقدین نجیبی هستند، بنده خودم منتقد دولت آقای روحانی هستم اما بارها در مجلس گفته‌ام که یک موی آقای روحانی را به انگلیس خبیث ترجیح می‌دهم.

اگر شما یک منتقد دولت احمدی‌نژاد را پیدا کردید که نه در تریبون عمومی و مجلس بلکه حتی در یک مجلس خصوصی بگوید رئیس جمهور را بر دشمنان کشور ترجیح می‌دهد من به شما جایزه می‌دهم، نه تنها این کار را نکردند بلکه دشمنان را بر افراد داخلی ترجیح دادند و علیه رای، نظام و کشور با دشمنان عهد و پیمان بستند.

ذکر این نکته حائز اهمیت بوده که آزادی بیان همواره در قالب سخن گفتن به منتقدین است و منتقد باید بتواند حرف خود را بزند تا اعتقاد به آزادی بیان را نشان دهد که متاسفانه این را در دولت شاهد نیستیم، دولت باید شرح صدر بیشتری داشته باشد و آستانه تحمل خود را در نقدپذیری بیشتر کند.

*سران فتنه برانداز و طرح فتنه 88 یک طرح براندازانه بوده است

 چندی پیش شاهد صدور بیانیه‌ای از سوی سران فتنه بودیم، تحلیل خود را از صدور این بیانیه در تقارن با حماسه 9 دی بفرمائید.

رسایی: بله، چندی پیش در برخی سایت‌ها و رسانه‌های منسوب به سران فتنه و رسانه‌های بیگانه شاهد صدور بیانیه‌ای از سوی سران فتنه بودیم که در آن به دو مسئله اشاره شده بود.

در این بیانیه سران فتنه از این مسئله اظهار ناراحتی کرده‌اند که چرا به آنان برانداز گفته و اطلاق شده است و نکته دیگر اینکه آنها مدعی شده که از همان نخست گفته‌اند چرا ما را دادگاهی نمی‌کنید.

در مورد برانداز بودن سران فتنه باید گفت که با توجه به عملکرد آنان بعد از ایام انتخابات تا زمان حصر به دلیل انتخاب مسیری که همان مسیر منافقین و سلطنت‌طلبان بوده در حقیقت مطالبات موسوی نیز به ماهیت همان مطالبات جریان‌برانداز را به خود گرفت.

همین مطالبات در قالب تحریکات در کف خیابان‌ها، قانون‌شکنی و هجوم به پایگاه‌های بسیج نشان داده شد و تنها به این حد بسنده نکرده بلکه درروز عاشورای سال 88 به خیابان‌ها ریخته و با کف و سوت و هلهله به مبانی دینی و عاشورای حسینی اهانت کردند و در نهایت میرحسین موسوی اعلام کرد که اهانت‌کنندگان به مقدسات عده‌ای مردم خداجو بوده‌اند.

در مجلس هم بنده گفتم براندازی که شاخ و دم ندارد و رفتار میرحسین موسوی کاملا براندازانه بود.

همچنین بارها این را اعلام کرده‌ام که استارت و نقطه شروع فتنه 88 از نامه بی‌سلام و و‌السلام هاشمی رفسنجانی آغاز شد و نامه وی شیپور تمامی این اقدامات خرابکارانه سال 88 بود.

دومین نکته در بیانیه سران فتنه این بوده که آنها گفته‌اند، چرا ما را از روز نخست دادگاهی نکردند، در بیانیه شماره 10، میرحسین موسوی و کروبی مشروعیت دادگاه جمهوری اسلامی ایران را زیر سوال بردند و اصلا دادگاه جمهوری اسلامی ایران را قبول ندارند بعد چطور مدعی شده‌اند که از روز نخست خواستار برگزاری دادگاه بوده‌اند؟

در حقیقت باید گفت سران فتنه در همان 9 دی از سوی مردم محاکمه شدند و به زودی در دادگاه به مجازات خود خواهند رسید چرا که سران فتنه برانداز و طرح فتنه 88 یک طرح براندازانه بوده است.

همه آنها که نمی‌توانند در رفراندوم شرکت کنند!

از صنف لبوفروشان تا رانندگان تاکسی

همه آنها که نمی‌توانند در رفراندوم شرکت کنند!

دانشجویان عضو تشکل‌های اسلامی و انقلابی، صنف لبوفروشان، رانندگان تاکسی و ... نباید در رفراندوم شرکت کنند!
به گزارش فرهنگ نیوز ، تقی دژاکام، از فعالان رسانه‌ای در صفحه شخصی فیس‌بوکش نوشت:

قبل از آنکه رفراندوم را برگزار کنید، لطفاً یک آئین نامه بنویسید تا مردمی که نباید در این همه پرسی شرکت کنند تکلیف خودشان را بدانند. مثلاً افراد و گروه‌های زیر در این انتخابات رأیشان را توی صندوق رفراندوم شما بکنند یا نه:


- صنف لبوفروش
- رانندگان تاکسی
- کسانی که شناسنامه ندارند و کسی نمی‌شناسدشان
- کسانی که از سرما می‌لرزند
- دانشجویان عضو تشکلهای اسلامی و انقلابی که در جلسات دانشجویی اجازه حضور یا اظهار نظر ندارند
- کسانی که به دلایل مختلف سواد کافی ندارند و «بیسواد» شناخته می‌شوند
- کسانی که به دلیل سوء مدیریتها به عنوان «بی‌کار» شناخته می‌شوند.
- کسانی که از جاهای خاص حقوق می‌گیرند
- اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بخصوص آنها که هم رسانه دارند و هم آموزشهای نظامی و اسلحه شناسی را گذرانده‌اند
- نویسندگان و کارکنان روزنامه‌های کیهان، وطن امروز، جوان و خبرگزاریهای فارس، تسنیم، مشرق و سایتهای رجانیوز، جهان نیوز و ...
- کسانی که بدون توجه به توصیه‌ها و تهدیدهای دولت محترم، از گرفتن یارانه قانونی خود انصراف ندادند (چیزی در حدود ۷۳ میلیون نفر)
- کلیه کسانی که می‌کوشند به شیوه انبیای عظام و اهل بیت «علیهم السلام« مردم را تا حد ممکن به بهشت الهی هدایت کنند
- کلیه کسانی که مخاطب خاص رئیس جمهور محترم در عبارت «بروید به جهنم» محسوب می‌شوند.
-همه کسانی که «افراطی» قلمداد می‌شوند هم حق رأی دادن ندارند؟
- کسانی که اصلاح طلبان به آنها «متحجر» می‌گویند هم در انتخابات نباید شرکت کنند؟
- «تازه به دوران رسیده‌ها»‌هم نباید رأی بدهند و در این مورد، سن رأی دهندگان باید در حدود میانگین سنی اعضای دولت جناب آقای روحانی باشد بلکه بیشتر؟!
- شهروندان «نفهم»، «کم تحمل»، «ترسو» و ... هم نباید در «همه» پرسی شرکت کنند؟
- و بالاخره تمام میلیونها نفری که از سال 84 تا 92 به کسانی مثل «محمود احمدی نژاد»، «لاریجانی»، «قالیباف»، «سعید جلیلی»، «غرضی» و ...رأی دادند و به قول اصلاح طلبها از این رأی خودشان «توبه» نکردند!

آیا اینها حق رأی دادن در این رفراندوم را ندارند؟ و اگر ندارند، چند نفر حق شرکت و رأی دادن دارند؟!
زیاده جسارت است...

عکس/ابتکار پسران شهدا و رزمندگان

عکس/ابتکار پسران شهدا و رزمندگان

عکس پسران شهدا ورزمندگانی که تصویر پدرانشون رو با همان ترکیب تکرار کرده اند...

نخبگان خبرگان و دوری از سیاست زدگی

مجلسی برای خبرگان

نخبگان خبرگان و دوری از سیاست زدگی

مجلس خبرگان، مجلسی برای خبرگان نظام اسلامی در زمینه‌ی مشخص کردن ولایت امر است و مهم‌ترین و تأثیر گذار ترین نقش سیاسی، اجتماعی و... را در جمهوری اسلامی ایران ایفاء می‌نماید.

گروه سیاسی فرهنگ نیوز: مجلس خبرگان رهبری، مجلسی است که قانون اساسی آن را این چنین توصیف می‌نماید: «خبرگان رهبری درباره همه فقهای واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یک صد و نهم بررسی و مشورت می‌کنند، هرگاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یک صد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می‌کنند و در غیر این صورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی می‌نمایند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیت‌های ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت.»(1) چنین مجلسی که انتخاب بالاترین مقام یک نظام اسلامی و به تبع آن ولی امر مسلمین جهان را دارد، بایستی حداقل صفات مربوط به رهبری را داشته باشند تا بتوانند به وظیفه‌ی قانونی خود عمل نمایند. در واقع مجلس خبرگان، مجلسی برای خبرگان نظام اسلامی در زمینه‌ی  مشخص کردن ولایت امر است و مهم‌ترین و تأثیر گذار ترین نقش سیاسی، اجتماعی و... را در جمهوری اسلامی ایران ایفاء می‌نماید. بر این اساس در این نوشتار به بررسی اوضاع این مجلس در ماه‌های اخیر و اهداف بعضی از جناح‌ها می‌پردازیم.

الف) ریاست مجلس خبرگان رهبری
ریاست بر مجلس خبرگان رهبری، ریاست بر کرسی‌ای است که هدایت و مدیریت بر اجلاسیه ها و موضع گیری هیئت رئیسه ی بالاترین و فراجناحی‌ترین مجلس کشور را بر عهده دارد. تکیه زدن بر چنین کرسی‌ای شاید اوهامی را در بعضی از عناصر معلوم‌الحال و یا جناح‌های سیاسی ایجاد نماید که بتوانند به وسیله‌ی آن ابزار قدرتی داشته باشند تا موج سواری رسانه ای و سیاسی علیه نهادهای حاکمیتی نمایند. غافل از اینکه یکی از شروط رهبری جامعه‌ی اسلامی شجاعت می‌باشد و شجاعت در برابر فشارهای سیاسی یکی از پایین مراتب ماهویِ شئون رهبری است. بر همین اساس طمع ورزی عده ای سودجو و فرصت طلب از درگذشت عالم وارسته، آیت الله مهدوی کنی، نشان از جسارت و برنامه ریز پیچیده‌ی عناصر باقی مانده از فتنه‌ی 88 است که به دنبال جبران آسیب‌های قیام ملی 9 دی در پیچیده شدن طومار فتنه گران می‌باشند.  لذا ایجاد فشارهای سیاسی (2) و در نهایت موج سواری رسانه ای در بلواهای خبری، رویکردی است که روزنامه‌ها و رسانه‌های زنجیره ای به دنبال آن هستند تا بتوانند با فشار و تزریق سموم رسانه ای گزینه‌های حامی خود را بر کرسی ریاست مجلس بنشانند.
 
در این راستا، بایستی توجه داشت ریاست مجلس خبرگان رهبری، حداقل‌های صفات اصول قانون اساسی در مورد جایگاه رهبری را داشته باشد تا بتوانند در مدیریت جلسات و نظارت بر رهبری، صاحب نظر و قابل اتکا باشد. اما افراد فاقد چنین جایگاه‌هایی و به تبع آن اتخاذ رویکردهایی در چند سال گذشته که جایگاه نظام اسلامی را تضعیف نمودند و هیچ اهتمامی نسبت به مقام فصل الخطابی ولایت فقیه ندارند، یقیناً صلاحیت لازم بر تصدی چنین پست خطری را نخواهند داشت. و انتخاب آنان به عنوان ریاست مجلس خبرگان رهبری نه تنها به نفع آرمان‌های اصلی نظام نیست بلکه ایجاد دو قطبی شدن جامعه و خسارت‌های معنوی فراوان از آن نشئت می‌گیرد.
 
ب) حزب گرا نبودن خبرگان
یکی از مهم‌ترین نکاتی که بایستی خبرگان رهبری به آن توجه داشته باشند، عدم تبعیت از احزاب و یا گروه خاصی در جایگاه عضو مجلس خبرگان رهبری است.  کنار گذاشتن  منفعت‌های اسلام و نظام اسلامی توسط افرادی که کشف و انتخاب مقام ولایت امری را بر عهده دارند، می‌تواند خسارت‌های جبران ناپذیری را به وجود آورد که ده‌ها سال جنگ تحمیلی قادر به ایجاد آن نیست. بر این اساس بایستی به آن توجه داشت که در آینده‌ی نزدیک به ویژه در سال آینده، هجمه‌های مختلفی بر نظام اسلامی وارد می‌شود تا دستگاه انقلابی و فراجناحی و قانونی شورای نگهبان مجبور به تأیید بعضی از گزینه‌های سیاسی احزاب مختلف باشند تا بتوانند سهم طلبی و منعت طلبی خود را افزایش داده و به وسیله‌ی آن قدرت و ثروت حزبی خود را مستحکم نمایند. اما بر خلاف نیات شوم و اشتباهات راهبردی چنین افرادی، شورای نگهبان به عنوان یک نهاد انقلابی و اسلامی، هیچ گاه تسلیم چنین فشارهایی نگردید و تبعیت از قانون اساسی و احکام شرعی را بر خود واجب می‌داند.
 
ج) اهمیت و بصیرت آفرینی خبرگان
جایگاه علمی، اخلاقی و به تبع آن داشتن پایگاه اجتماعی مناسب، یکی از عناصر مهم در انتخاب خبرگان رهبری است. افرادی که پیشوای رهبری دینی منطقه‌ی خود هستند می‌توانند نقش قابل توجهی در بصیرت افزایی مناطق انتخاب شده‌ی خود داشته باشند و قادرند فتنه‌های مختلف را نابود ساخته و کشور را از حوادث مختلف نجات دهند تا جایی که بصیرت افزایی و نقش این افراد و عالمان در مناطق مختلف از تمامی عناصر رسانه ای و بصیرت آفرین بالا بوده است.
 
اما آنچه که باید به عنوان نتیجه گیری بیان داشت، توجه به مقابله با سیاست زدگی مجلس مهم و پر اهمیتی همچون مجلس خبرگان رهبری است که جایگاه فرا حاکمیتی و نظارتی بر بالاترین مقام نظام اسلامی دارد. مجلسی که به نمایندگی از ملت کشف و انتخاب رهبری جامعه‌ی اسلامی را بر عهده دارند و می‌توانند بصیرت آفرینی و ارتقای سطح دینی جامعه را دنبال نماید. در واقع خبرگان رهبری جریان حیاتی و اصلی نظام اسلامی است که در آن انتخاب رهبری دنبال می‌گردد. بر این اساس تکیه زدن بر کرسی ریاست این مجلس، بایستی توسط افرادی باشد که حداقل صلاحیت‌های اداره‌ی مقام رهبری را داشته و بتوانند هدایت و مدیریت اجلاسیه های مختلف مجلس خبرگان رهبری را به نحو احسن انجام دهند. اقدامی که با تبعیت و  خط گیری از احزاب سیاسی مختلف سازگار نبوده و روح شجاعت و بصیرت را از مجلس خبرگان رهبری می‌زداید.
 
پی نوشت:
1)     اصل یک صد و هفتم قانون اساسی
2)     http://www.khabaronline.ir/detail/382410

عاقبت فرار از دانشمندان در آخرالزمان !

حدیث روز ؛

عاقبت فرار از دانشمندان در آخرالزمان !

به زودى زمانى براى مردم فرا رسد که از دانشمندان فرار می کنند چنانچه گوسفند از گرگ می گریزد.

به گزارش فرهنگ نیوز ، پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی(ص) در روایتی یکی از ابتلائات مردم آخرالزمان را بیان می فرمایند که به شرح زیر است :

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم سَیَأْتِی زَمَانٌ عَلَى أُمَّتِی یَفِرُّونَ مِنَ الْعُلَمَاءِ کَمَا یَفِرُّ الْغَنَمُ عَنِ الذِّئْبِ فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ ابْتَلَاهُمُ اللَّهُ تَعَالَى بِثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ الْأَوَّلُ یَرْفَعُ الْبَرَکَةَ مِنْ أَمْوَالِهِمْ وَ الثَّانِی سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ سُلْطَاناً جَائِراً وَ الثَّالِثُ یَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْیَا بِلَا إِیمَانٍ‏/ مستدرک الوسائل: ج ۱۱، ص ۳۷۶، ح ۱۳۳۰۱٫ [۲۱] – بحارالأنوار: ج ۱، ص ۱۷۲، ح ۲۵٫

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: به زودى زمانى براى مردم فرا رسد که از دانشمندان فرار می کنند چنانچه گوسفند از گرگ می گریزد. در آن صورت خداوند آنان را  به سه چیزمبتلا مى‏ کند: اول: برکت را از اموالشان بر می دارد. دوم: سلطانى ستمگر بر آنان مسلط می گرداند. سوم: بدون ایمان از دنیا می روند.