علویون

علویون فاز 5 اندیشه

علویون

علویون فاز 5 اندیشه


دوشنبه سیاه؛

پوستر / یک مناسبت جدید در تقویم!

فرهنگ نیوز: 30 دی ماه 1392 روزی خاص در تقویم کشورمان را رقم زد. روزی که غنی سازی 20 درصد اورانیوم که دستاورد شهدای هسته ای کشورمان بود، متوقف شده و تجهیزات آن با نظارت بازرسان آژانس انرژی اتمی پلمپ شد. همچنین رسانه ها در باره این واقعه از عبارات «هولوکاست هسته ای» و «اکسیری که اکسید شد» استفاده نمودند. پوستر زیر امروز در شبکه های اجتماعی منتشر شد.


درسی که محمد مطهری به برادرش علی مطهری داد...

درسی که محمد مطهری به برادرش علی مطهری داد

«دو کاندیدای معترض با اینکه بالعیان دیدند که در جنجالهای پس از انتخابات، اصل نظام اسلامی به خطر افتاده و در عین حال در راه خود بی محابا همچنان پیش رفتند، ظلم و گناهی بود بس بزرگ.»

به گزارش فرهنگ نیوز ، حجه الاسلام محمد مطهری فرزند شهید مرتضی مطهری است که اخیرا در واکنش به نطق جنجالی برادرش علی مطهری  و حواشی بوجود آمده پیرامون آن، با انتشار یادداشتی در این باره توضیحاتی را ارائه کرده است.

رجانیوز نوشت ، فارغ از برخی محورها و مطالب این یادداشت که قطعا قابل نقد بوده و پاسخ مستدل به آن از فرصت این نوشته خارج است، آنچه در جای جای این نوشتار دیده می شود، نگاه منصفانه و منطقی وی به بسیاری از موضوعاتی است که با ادبیاتی مومنانه و در خور تقدیر نگاشته شده است، نکته ای که مهمترین تفاوت متن محمد مطهری با متن جنجالی علی مطهری را نشان می دهد که در بسیاری از مواقع با منطقی ضعیف و غیر قابل دفاع، تنها با راه انداختن جار و جنجال به تهیه خوراک برای رسانه های بیگانه می پردازد.
 
اهم محورهای این نامه چیست؟
 
محمد مطهری در بخشی از یادداشت خود با تاکید بر اینکه باید روایت های مختلف درباره سال 88 را شنید، بر گناه بزرگ موسوی و کروبی تاکید کرده و می نویسد: «دو کاندیدای معترض با اینکه بالعیان دیدند که در جنجالهای پس از انتخابات، اصل نظام اسلامی به خطر افتاده و در عین حال در راه خود بی محابا همچنان پیش رفتند، ظلم و گناهی بود بس بزرگ.»
 

وی در بخشی دیگر نیز با تاکید بر اینکه اگر قرار باشد «هیچ نقدی صورت نگیرد چون دشمن سواستفاده می کند» هیچ کس دیگر نمی تواند نسبت به کاستی ها و نواقص جامعه اعلام هشدار کند، نسبت به طمع دشمنان از برخی اظهارات هشدار داده و می نویسد:


«طمع پیدا کردن دشمنان امری دیگر است که همه باید نسبت به آن حساس باشند تا به تعبیر امیرالمؤمنین‌(ع) طمع آنان به یأس تبدیل شود («یئست مطامع الاعداء»/ خطبه 207). برخی افراد که مخالف با اصل نظام اسلامی هستندتلاش می‌کنند که آقای علی مطهری را از گروه خود معرفی کنند. اینجاست که زمینه برای طمع دشمنان فراهم می شود و مناسب است پاسخ درخور داده شود.
 
اخیرا که با اخوی در مورد لزوم اتخاذ موضع در برابر این اظهار نظرها صحبت می‌کردم این نوع تفسیرها را مضحک می‌دانست، با این استدلال که معلوم است که من طرفدار نظام و رهبری هستم. او اضافه کرد که آیا معنا دارد من که این مقدار بر لزوم اجرای احکام اسلام مانند رعایت حجاب در نظام اسلامی تأکید می کنم مخالف نظام باشم؟! لذا علی آقا پاسخ به این نوع ادعاها را غیر لازم می‌شمرد گر چه از نظر من اتخاذ چنین موضعی لااقل در مواردی که از طرف چند نفر اظهار می‌شود در جهان شیطنت‌های رسانه‌ای به ویژه به سبب انتساب وی به استاد شهید از جهات مختلف مفید و بلکه لازم است.»
 
نگارش این جملات از سوی محمد مطهری نشان می دهد نه تنها او نیز برخی مواقع موافق اعلام موضع علی مطهری نسبت به سو استفاده های رسانه های بیگانه از اظهاراتش می باشد بلکه این امر را «مفید» و «لازم» می داند؛ مضاف آنکه بر اساس روایت مححمد مطهری که تاکید می کند علی مطهری می گوید «آیا معنا دارد من که این مقدار بر لزوم اجرای احکام اسلام مانند رعایت حجاب در نظام اسلامی تأکید می کنم مخالف نظام باشم؟!» نشان می دهد این جمله علی مطهری پاسخی به برخی خبرنگاران فراری خارج از کشور از جمله مسیح علی نژاد است که اخیر با انتشار مطالبی در این خصوص نوشته بود باید آنقدر دیدگاه های مطهری درباره زنان و حجاب توسط اپوزیسیون نقد شود تا مانند دیدگاه های سیاسی اش تغییر کند: «مطهری حالا کسی است که در برابر سخنان رهبری مبنی بر عذرخواهی موسوی و کروبی هم ایستاد و الان به دستگاه قضاییه ایران هم هشدار داد که حصر و حبس زندانیان سیاسی به دلیل نقد نظام قانونی نیست ... مطهری ادعای اصلاح طلبی و روشنفکری ندارد. او را در همان ظرف اصولگرایی که نگاه کنیم خیلی هم شجاعانه تر از اصلاح طلبان هم دارد حاکمیت را نقد می کند. به نظرم در مورد دیدگاه هایش پیرامونِ حجاب اجباری زنان نیز آنقدر باید نقد شود تا به زودی تجدید نظر کند.»
 
محمد مطهری هم چنین در بخش دیگری از نامه خود به درستی به نقد عملکرد قوه قضاییه و رسانه ملی پرداخته و می نویسد:
 
«برای بنده تا کنون معلوم نشده که چگونه است که قوه قضاییه در مقابل انتقادها به خودش در کمترین زمان ممکن با اطلاعیه و یا نطق واکنش نشان می دهد و «اطلاع رسانی» اولین اقدامی است که انجام می دهد (فرقی نمی‌کند که منتقد، امام جمعه محترم مشهد باشد، سازمان حقوق بشر یا علی مطهری)، اما از طرف دیگر در جایی که اطلاع‌رسانی سریع و قاطع از بدیهیات و ضروریات است یعنی درباره فجیع ترین جنایتها در حق مردم، خبری از اطلاع رسانی و عکس‌العمل قوه قضاییه نیست. بریدن گوش یک فرد بی‌گناه در روز روشن در جلوی چشمان مردم در میدان سجادیه تبریز توسط یک شرور به جرم «ازدواج با دختری که شرور عزیز قصد خواستگاری او را داشته» در شهریورماه گذشته،کوچکترین عکس العمل رسانه‌ای را حتی از طرف دادستان محلی به دنبال نداشت (عکس گوش بریده در سایت‌ها به طور وسیع منتشر شد). موارد زیادی از این سکوت‌ها را می توان سراغ داد. پیرو همین سیاست است که نیروی انتظامی مانور دوازدهم را هم در دستگیری اراذل و اوباش خطرناک برگزار کرده ولی قوه قضاییه پس از یک سال کوچکترین خبری از مجازات دستگیرشدگان مانور اول هم منتشر نکرده است! (اگر حکمی هم صادر شده باشد وقتی اطلاع رسانی نشود از جهت بازدارندگی شروران و بالابردن امنیت جامعه کالعدم است).
 
 
یقین دارم و از قسم خوردن باکی ندارم که اگر قوه قضاییه و صدا و سیما در زمینه اطلاع‌رسانی به موقع درباره برخی موارد از جرائم خاص ماننداسیدپاشی، زورگیری، تعرض و ... به طور مستمر وارد میدان شوند این جرائم بدون صرف هزینه ظرف یک ماه لااقل هفتاد درصد کاهش می‌یابد.»
 
در مجموع به نظر می رسد اگرچه برخی محورهای نامه محمد مطهری قطعا محل تامل و نقد است، اما بیان منطقی و بکارگرفتن ادبیات نرم و به دور از جنجال و هوچی گری بزرگترین درسی است که وی به برادر دیگر یعنی علی مطهری داده است، شاید اگر علی مطهری از ابتدا با این روش به بیان حرفهای خود می پرداخت و به جای تلاش برای در صدر اخبار رسانه ها قرار گرفتن و سو استفاده های سیاسی، بیشتر به اصلاح منطق ارائه شده از سوی خود درباره بسیاری از موضوعات اقدام می کرد، امروز خیلی از صحبت های درست او نیز بهتر شنیده می شد و توسط مخالفان منصفش محل تامل قرار می گرفت.

مشکل مجمع روحانیون؛

مشکل مجمع روحانیون؛

مجمع روحانیون اگر می تواند پاسخ دهد!

چه کسی باید گذشت کند و چه چیزی باید مورد اغماض قرار گیرد. بیانیه‌های سراسر فحش واهانت به نظام و مردم را چگونه فراموش کنیم؟ اعلام راهپیمایی مجمع روحانیون در روز 30 خرداد - روز اعلام جنگ مسلحانه منافقین به نظام- به بهانه اعتراض به نتایج انتخابات را چگونه فراموش کنیم.

به گزارش فرهنگ نیوز، «مشکل مجمع روحانیون!» سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد کاظم انبارلویی است که در آن می خوانید:

مجید انصاری عضو مجمع روحانیون در گفتگو با ایسنا مطالبی را مطرح کرده که پس از ذکر دو نکته، به بخش‌هایی از این گفتگو نقد مشفقانه دارم.

نکته اول: کلمه مبارز را باید از تشکل مجمع روحانیون مبارز به دو دلیل حذف شده بدانیم.

1-کلمه مبارز به‌عنوان پسوند مجمع روحانیون را پس از فتنه سال 88 باید حذف شده بدانیم چون این پسوند زمانی کارکرد داشت که اعضای مجمع رو در روی آمریکا و توطئه‌های صهیونیسم و نیز منافقین کوردل قرار داشتند. در فتنه 88 آنها نشان دادند به‌عنوان یکی از قطعات پازل جنگ نرم آمریکا علیه ملت عمل می‌کنند و حاضر نیستند در کنار ملت علیه دشمنان اسلام و قرآن بایستند.

2-کلمه مبارز را به‌عنوان پسوند مجمع روحانیون باید حذف شده بدانیم چرا که اگر اصراری بر این واژه باشد، تنها «مبارزه‌ای» که از آنها در سال‌های پس از سال 88 دیده می‌شود مبارزه با مردم و بی‌مهری به نظام است. پس این واژه شایسته جمعی نیست که خیلی از این افراد واقعا راضی نیستند به این صفت (مبارزه با نظام) شناخته یا معرفی شوند. در شماری از آنها هنوز حیا و شرم از مردم و نظام دیده می‌شود و واقعا نمی‌خواهند در مقابل نظام ومردم قرار گیرند.

نکته دوم: مشکل کنونی مجمع در مشارکت سیاسی در کشور و حضور در انتخابات، مسئولان نظام نیستند. مشکل آنها با مردم است.

مردم در 9 دی نسبت به سران این تشکل تبری داشتند ودر انتخابات گذشته هم نشان دادند از آنها عبور کرده‌اند آنها باید تکلیف خود را با مردم مشخص کنند.

باید به مردم بگویند اولین دبیرکل مجمع روحانیون چطور شد در کنار جریان گوگوش- سروش رو در روی  انقلاب و نظام و مردم ایستاد ؟ باید به مردم بگویند چرا نسبت به حریم شکنی‌های او مرزبندی نکردند؟ باید به مردم توضیح دهند چرا نسبت به نفوذ منافقین در جریان اصلاحات و جنبش به اصطلاح سبز حساسیت خود را از دست دادند و اجازه دادند آنها در روز قدس، 13 آبان، 26 آذر و بالاخره عاشورای 88 به مردم و نظام اعلام جنگ کنند و آنها در این جنگ یا سکوت کردند یا همراهی؟! چرا اجازه دادند شب‌ها بالای پشت بام در مناطق اعیان نشین و ثروتمند تهران به بهانه دفاع از آنها شعارعلیه انقلاب و مردم واهانت به مقدسات نظام دهند. آنهاحتی یک بار هم از شرارت منافقین تبری نجستند.

بنابراین مردمی که پای انقلاب و اسلام و نظام ایستاده‌ اند نمی‌توانند بی‌مهری - اگر نگوییم ظلم- مجمع روحانیون به نظام را نادیده بگیرند. اولین مطالبه آنها از نظام ونهادهای قانونی آن به‌طور مشروع این است که دیگر کسانی که مصداق "رجال سیاسی- مذهبی" نیستند را برای انتخابات ریاست جمهوری تایید نکنند.

***
و اما مصاحبه‌ آقای مجید انصاری با ایسنا حاوی نکات جدیدی است که باید با نگاه و نقد مشفقانه به آن نگریست.

آقای انصاری با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم در مصاحبه با ایسنا می‌گوید: فضای سیاسی کشور اقتضا می‌کند با یک نگاه برادرانه، گذشت و اغماض، عفو و تفاهم به استقبال انتخابات ریاست جمهوری برویم ولازمه این کار این است که دست خناس‌ها وعناصر افراطی و جریانات مشکوک و کسانی که نان و نامشان در اختلاف افکنی و دمیدن در کوره اختلاف است، قطع شود.

در هر دو جبهه باید سعی کنند نسبت به افرادی که به دنبال اختلاف افکنی هستند با دیده شک و مراقبت نگاه کنند؛ گرچه می‌گویند باید حسن ظن داشت، ولی در فعالیت‌های سیاسی و در دنیایی که در معرض نفوذ سرویس‌های جاسوسی و منافقین هستیم، خوشباوری نسبت به همه افراد کارساز نیست، به کسانی که دنبال خبرهای نادرست و پرونده‌سازی‌های ناصحیح و اختلاف افکنی هستند و افراطی برخورد می‌کنند در هر دو جبهه باید با تردید واحتیاط نگاه کرد.

آقای انصاری از نگاه برادرانه ، گذشت و اغماض در انتخابات آینده سخن می‌گوید. سئوال ما این است که این نگاه در انتخابات 88 چرا غایب بود ،چه کسانی در انتخابات گذشته بر طبل خصومت کوبیدند  و برخی خیابان‌های تهران و پشت بام‌های منازل را تبدیل به صحنه خصومت کردند.

چه کسی باید گذشت کند و چه چیزی باید مورد اغماض قرار گیرد. بیانیه‌های سراسر فحش واهانت به نظام و مردم را چگونه فراموش کنیم؟ اعلام راهپیمایی مجمع روحانیون در روز 30 خرداد - روز اعلام جنگ مسلحانه منافقین به نظام- به بهانه اعتراض به نتایج انتخابات را چگونه فراموش کنیم. سکوت مجمع روحانیون مبارز در اهانت به امام و نظام و رهبری را چگونه اغماض نماییم.

شما نحوه این گذشت و اغماض را بفرمایید ما هم قبول می‌کنیم! آقای انصاری سخن از تبری جستن از اختلاف افکنان و مراقبت از نفوذ سرویس‌های جاسوسی دشمن ومنافقین به میان آورده‌اند.

این حرف درستی است که بیش از چهار سال دلسوزان نظام مطرح می‌کنند وگوش شنوایی در مجمع روحانیون در این باره وجود ندارد. رهبر معظم انقلاب مکررا بویژه در اولین نماز جمعه پس از انتخابات همه را دعوت به برادری، قانون و همدلی فرمودند.

از این دعوت مشفقانه از سوی مجمع روحانیون استقبال نشد. آقایان به راهی رفتند که سر از اهانت به مقدسات نظام و اهانت به شعائر الهی عاشورا و کربلا در عاشورای سال 88 در آوردند. خوب مردم به غیر از اینکه در 9 دی سال 88 از شما تبری بجویند چه کار می‌توانستند بکنند؟ امروز که شما کشف کردید- احتمالا- در معرض نفوذ سرویس‌های جاسوسی دشمن و منافقین بودید چرا از کژ راهه رفته باز نمی‌گردید و مسیر گذشته را ترمیم نمی‌کنید.

 ما معتقدیم گذشته را می‌شود ترمیم کرد اما نه با نگاه طلبکارانه! می‌شود دوباره فضای همدلی وهمفکری در کشور پدید آورد و مسیر اتحاد ملی و انسجام اسلامی را با تدابیر هوشمندانه رهبری استحکام بخشید. ملت ما معطل لیبرالها، منافقین و جمعی غفلت زده از منافع و مصالح ملی نشدند و با اقتدار به پیش رفتند توطئه‌های آمریکا و منافقین را خنثی کردند، همچنان هم به پیش می‌روند. هرکس از این قافله بیداری عقب بیفتد خودش ضرر کرده است. مشکل شما عدم همراهی با ملت و پشت کردن به نظام است. با ملت همراه شوید، نظام با شما مشکلی ندارد.

عکس معنی دار هاآرتص برای اجرای توافق ژنو...

عکس معنی دار هاآرتص برای اجرای توافق ژنو

«در دو طرف این عکس، تصویر امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری نمایش داده شده و در وسط آن هم...»
به گزارش فرهنگ نیوز ، روزنامه هاآرتص تیتر یک امروز خود را به اجرای توافق هسته ای بین ایران و غرب اختصاص داده و این مرحله را آزمونی برای روابط ایران و غرب، خوانده است.

این روزنامه صهیونیستی، مطلب خود را با بیان اینکه "یک نماینده مجلس ایران گفته، موافقت ایران با توقف غنی سازی [20 درصدی] می تواند هر زمانی کنسل شود و این توافق، برگشت پذیر است" آغاز کرده تا ذهن مخاطب از ابتدا نسبت به امکان موفقیت این مذاکرات دچار تردید شود.

در ادامه این گزارش می خوانیم: شش ماه دیگر یا شاید زودتر از آن، خواهیم فهمید که آیا 20 ژانویه 2014 یادآور روز خوب هسته ای برای ایران خواهد بود یا تنها، زمان دیگری است در تاریخ روابط ناامیدکننده ایران و غرب.

گفتنی است، اظهارات نمایندگان ایران درباره برگشت پذیر بودن توافق هسته ای، عموما به شرایطی اشاره دارد که طرف غربی بخواهد از تعهدات خود سرباززند و به معنی عدم پایبندی ایران به تعهداتش نیست.

نکته جالب اما، عکس انتخابی هاآرتص برای این گزارش است که از هراس صهیونیست ها نسبت به افزایش قدرت و توانمندی ایران اسلامی حکایت دارد. در دو طرف این عکس، تصویر امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری نمایش داده شده و در وسط آن هم شعار "ما می توانیم" همراه با معادل انگلیسی آن "we are able" آمده است.

هسته ای تعطیل می شود، در ازای اینکه حق تورا قسطی ، آیا بدهند ؛ آیا ندهند!

آقای حقوقدان ،دهان ما پلمب نمی‌شود!

هسته‌ای تعطیل می‌شود، در ازای اینکه قلیل‌ترین حق تو را قسطی، آیا بدهند؛ آیا ندهند!

به گزارش فرهنگ نیوز ، حسین قدیانی امروز طی یادداشتی نوشت: دولتی که با حرامیان عالم، از در مذاکره همراه با رعایت آداب وارد می‌شود و حتی حلقه «هوش و ادب» به گوش خلف سیاهکار بوش می‌بندد، شگفتا! به ملت خود که می‌رسد، کلام بر مدار اهانت می‌راند. ظاهرا جرم ما این است که اوباما و جان کری و نتانیاهو نیستیم و الا بعضی‌ها نشان داده‌اند دشمن را بیش از دوست درک می‌کنند.

توافق‌شان با دشمن است و دشمنی‌شان با ما! من حالا می‌فهمم حکمت این سخن پندآموز را؛ «مردانی که در خانه، با اهل و عیال، بد تا می‌کنند، اتفاقا در برابر قداره‌بند سر خیابان، کتک‌خور ملسی دارند». جز این، چیست مگر توافق ژنو؟! هسته‌ای تعطیل شود، در ازای اینکه قلیل‌ترین حق تو را قسطی، آیا بدهند؛ آیا ندهند!


وقتی بعضی‌ها در خانه ملت، نیمی از ملت را تلویحا «افراطی، خشونتگرا و تک‌رأی» می‌نامند، مشاور ارشد هم برمی‌دارد و تصریحا «رای به بی‌قانونی» می‌خواند، رای همه آن کسانی که جز به شیخ حسن روحانی رای داده‌اند. یعنی به زعم ایشان، هم من که به قالیباف رای داده‌ام، رای به «بی‌قانونی» داده‌ام، هم تقریبا نیمی از ملت که به دیگر نامزدها رای داده‌اند. گویی رای ندادن به آقای روحانی، بیش از آنکه نماد تضارب آرا باشد، بیانگر ارتکاب ذنبی است بشدت لایغفر.

اما آقای قالیباف، شهردار محترم تهران! من به شما رای داده‌ام یا به بی‌قانونی؟! اگر رای به شما، رای به بی‌قانونی نیست -که نیست- چرا از رای من و ما به خودتان دفاع نمی‌کنید؟! و چرا جواب توهین به این بزرگی را نمی‌دهید؟! روی سخن این سؤال با دیگر نامزدهای انتخابات هم هست. آیا هر آنکه به هر دلیل، به شما رسیده و رای داده، رای به بی‌قانونی داده؟! و آیا اصل این رای، بی‌قانونی بوده یا نماد آن‌که شما باشید؟! به خدا سوگند، به ما و مصادیق رأی‌مان، مهم‌ترین اتهامی که هرگز نمی‌چسبد، همین تهمت زشت و زننده «بی‌قانونی» است. اگر کسی می‌خواهد «بی‌قانونی» را بشناسد، بهتر است داستان سران فتنه سال 88 را بخواند. بی‌قانونی اصل کاری، رفتار و گفتار هشتاد و هشتی همان دربه‌در آواره و از اینجا مانده و از آنجا رانده‌ای است که با علم بر فقدان تقلب، در این دروغ بزرگ دمید و هم‌پیاله با قانون‌شکنان، نفاق و خیانت را بدان حد رساند که دیگر حتی مراجع ذاتا مهربان تقلید هم، او را به حریم مقدس خود راه نمی‌دهند.

آری! برای ما عین آب خوردن بود که کاری می‌کردیم بعضی‌ها به جای مذاکره با حرامیان عالم، دربه‌در دنبال رایزنی با ما می‌گشتند که کف خیابان را رها کنیم تا دولت در شرف تشکیل‌شان اساسا بتواند نفسی بکشد. فی‌المثل، برای نماد مدیریت جهادی، کار دشواری بود که به جای تبریک زودهنگام به آقای روحانی، نشانی کف خیابان بی‌قانونی را به هواداران خود نشان دهد؟! ایضا سایر نامزدها، آیا نمی‌توانستند با دولت تازه روی کار آمده، کاری کنند که جناب ترکان، دقیق‌تر ملتفت بی‌قانونی شوند، بلکه دیگر این همه نعمت قانون‌گرایی دیگران را کفر نگویند؟! من واقعا عذر می‌خواهم، اما از قرار، خوبی قانون‌گرایی اگر از حد بگذرد، نادان خیال بد کند! شاید ما خیلی زود به فرد پیروز انتخابات، تبریک گفتیم که حالا ناسزای بی‌قانونی، توسط مشاوران ارشد، سهم‌مان شده است! صدالبته، تعهد ما به نظام و تعلق ما به قانون، بسی بیش از آن است که از کرده خود نادم باشیم، لیکن دولت محترم اگر زور بازویی دارد، خوب است آنرا خرج دشمنان ملت کند، نه نیم دیگری از همین ملت. بگذریم!

دیروز، روز سیاهی بود. من تعجب می‌کنم از بعضی حقوق‌خوانده‌ها که معنای مسلم واژه «تسلیم» را نمی‌دانند. تسلیم دشمن در برابر ملت ایران، آنجا بود که ما در سوریه، روی موضع مقاومت ایستادیم، صرف نظر از دولت، با دست‌فرمان انقلابی اصل نظام، حزب‌الله، خون شهدا و خشم انقلابی خمینی، بی‌آنکه ذره‌ای از حق خود کوتاه بیاییم، دشمن را وادار به دعوت از جمهوری اسلامی کردیم. آنچه در ژنو گذشت، قدر مسلم، تسلیم دشمن در برابر ما نبود! آن روز که عمارت هسته‌ای را شهدای ما با خون خود بالا بردند، دشمن در برابر ما تسلیم شد! نه دیروز که روز سیاهی بود. دیروز انرژی هسته‌ای، حق مسلم ما نبود... و نبود! تعارف که نداریم. حرف را صاف بزن! از دیروز توافقنامه ژنو اجرا شد؛ سانتریفیوژها از چرخش باز ایستادند، عکس شادی اوباما هست... و هیچ کدام از این حرف‌ها برای «علیرضا» پدر نمی‌شود!