علویون

علویون فاز 5 اندیشه

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

گره زدن مشکلات اقتصادی به تحریم مصرف تبلیغاتی دارد/انتقاد از اختلافات فاحش در گزارشات 100 روزه رئیس‌جمهور و وزرا...

گره زدن مشکلات اقتصادی به تحریم مصرف تبلیغاتی دارد/انتقاد از اختلافات فاحش در گزارشات 100 روزه رئیس‌جمهور و وزرا

دبیرکل جمعیت ایثارگران گفت: کسانی که فتنه 88 را سوءتفاهم می‌دانند خود را به نفهمی زده‌اند.
به گزارش فرهنگ نیوز ، حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران در گفت‌وگوی تفصیلی با فارس ضمن بررسی تحزب در ایران و آسیب شناسی فعالیت احزاب، به مرور فعالیت اصولگرایان در انتخابات گذشته و راه های پیش رو در انتخابات آینده پرداخت، چرایی شکل گیری جمعیت ایثارگران، نقش اصولگرایان تحول خواه در عرصه سیاسی، لغو عضویت احمدی نژاد از این تشکل سیاسی، هزینه های خانه نشینی احمدی نژاد و جریان انحرافی دولت دهم،جلسات مشترک اصولگرایان با محوریت حجت الاسلام تقوی، روی کار آمدن دولت یازدهم، تلاش برای بازگشایی خانه احزاب توسط وزارت کشور دولت روحانی، ورود زودهنگام دولتی ها به مباحث انتخاباتی، تلاش اصلاح طلبان برای انحلال پارلمان، عملکرد 100 روزه دولت تدبیر و امید و توافق نامه ژنو از مواردی بود که دبیر کل جمعیت ایثارگران درباره آن به اظهار نظر پرداخت.

آقای فدایی! ارزیابی شما از عملکرد 100 روزه دولت چیست؟ آن چیزی که باعث شد، مردم به آقای روحانی رای بدهند، آیا در دولت دنبال شده است؟

فدایی: دولت آقای روحانی با توجه به شرایط بین‌المللی و وضعیت داخلی کشور، فرصت خوبی برای ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی فراهم کرد. به نظر من این یک عنایت الهی به آقای روحانی بوده است که انشاءالله، قدر این عنایت را بدانند و از این فرصت در مسائل داخلی و مسائل بین‌المللی بتوانند برای پیشرفت اهداف نظام اسلامی استفاده کنند، خوشبختانه آقای روحانی به این نکته توجه داشته و اعلام هم کرده اند.

اینکه روحانی توانسته اجمالاً فضای امیدی در بعضی ایجاد و در فضاهای کارشناسی و نخبگی فضای مثبتی به وجود بیاورد، قابل انکار نیست. ولی آیا در صحنه اجرا و عمل توانسته مقدمات یک حماسه اقتصادی را فراهم کند، به نظرم این اتفاق نیفتاده است که دلایل متعددی دارد؛ از جمله اینکه آقای روحانی وقتی می‌گوید می‌خواهم مسیر اعتدال را طی کنم، اصل مطلب درست و خوب است ولی، ما در مسیر اعتدال در حوزه‌های مختلف از جمله بحث اقتصادی حرفمان این است که اعتدال یعنی بازگشت به اصول و محکمات نظام، نه فاصله گرفتن از اصول و محکمات آن، قطعاً آقای روحانی با این مطلب موافقند، یکی از اصول و محکمات نظام این است که اقتصاد را به سمت اقتصاد درون‌زا، دینی، تولید محور، عادلانه و کم کردن فاصله طبقاتی غیر منطقی و ناموجه ببریم. در واقع، حرکت به سمت اقتصاد لیبرالی، افراط و تفریط است و با بحث اعتدال، فرسنگها فاصله دارد.

یعنی دولت به سمت آن می‌رود؟

فدایی: خیر؛ به ما  هو دولت چنین نیست ولی زمینه‌هایی در بعضی از افراد می‌بینیم که مشی‌شان در گذشته اینگونه بوده و حالا هم دارند همان خط را می‌روند. اساساً کارشناسان اقتصادی دوره کارگزاران نتوانستند مبتنی بر مبانی دینی و ارزشی، الگوی اقتصادی طراحی کنند هرچند بعضی‌ از آنها اعتقادی نداشتند. بعضی‌ از آنها اعتقاد داشتند الگوهای اقتصادی ما همان الگوهای صندوق بین‌المللی و بانک جهانی باشد؛ ما می‌گوییم این الگوها پاسخ نمی‌دهد؛ از این رو اعتدال به معنای بازگشت به مبانی، اصول و ارزشها و تقویت آن است که غیر از این مسیر نیز نتیجه نمی‌دهد، چون در مقابل دیدگاه اقتصاد لیبرالی ما اقتصاد دولت‌محور قرار دارد، یعنی اقتصادی که می‌خواهد همه امور اقتصاد کشور را دولت اداره کند، ما می‌گوییم این تفریط است و ما این مشی را هم نمی‌پذیریم البته در این دولت این مشی نیست، به هر حال اینکه اقتصاد را با الگوهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و یا الگوی غربی پیش ببریم نوعی افراط است.

* اعتدال بازگشت به الگوهای اسلامی است

اعتدال یعنی نفی افراط و تفریط؛ برگشتن به الگوهای اسلامی، بومی و ملی متناسب با ظرفیت‌های داخلی و همان اقتصاد مقاومتی، همان اقتصادی که توجه و رویکردش به ظرفیت‌های داخلی است این باید اصل قرار بگیرد و عملیاتی شود نه اینکه شعار دهیم؛ ما تمام ظرفیت‌های کشور را باید روی این جهت بیاوریم، بزرگترین خدمت همه گروه‌ها و جریانات سیاسی، ظرفیت‌های دانشگاهی و نخبگی تجمیع ظرفیت برای تحقق اقتصاد مقاومتی و تحقق شعارهای اقتصادی مقام معظم رهبری مثل توجه به تولید ملی، سرمایه‌گذاری ایرانی، کار ایرانی این پاسخ می‌دهد. این حد می شود اعتدال، غیر از این یا افراط است یا تفریط. ما حاضریم از همة مباحث دست برداریم و این کارها را انجام دهیم. اگر همه سیاسیون، نخبگان، ظرفیت‌های علمی کشور تجمیع شوند و یک وفاق ملی صورت بگیرد که ما راهبرد اقتصاد مقاومتی، سرلوحه‌ کارمان باشد، بزرگترین خدمت به مردم و مستضعفین جهان و ارزش‌های دینی را انجام داده‌ایم.

به آقای احمدی‌نژاد بارها و بارها گفتیم بحث هدفمندی یارانه‌ها را محل چالش سیاسی قرار ندهید، هدفمندی یک مسئله ملی است که باید با وفاق ملی صورت بگیرد. الان هم عرض‌مان این است که مقام معظم رهبری بارها بحث اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی را مطرح کردند، لذا رهبری راهبرد را مشخص و مسیر را تعیین کرده است. ملت هم همراهی حداکثری خود را با این مطالبه رهبری نشان داده‌اند. در این میان، نخبگان و خواص و این دولتمردان هستند که باید جمع شوند و هنر و این ظرفیت و صلاحیت را پیدا کنند که دیدگاه رهبری که نیاز ملی است را عملیاتی کنند.

بنابراین نقاط مثبتی امیدواریم در دولت این مسیر اصلی طی شود و هر کاری از دستمان برآید در این مسیر انجام می‌دهیم.

*گره زدن مشکلات اقتصادی به تحریم مصرف تبلیغاتی دارد

اینکه دولت آقای روحانی بحث مشکلات اقتصادی را به تحریم‌ها و بحث هسته‌ای گره می‌زند به نظر شما درست است؟

فدایی: قطعاً حرف درستی نیست و آقای روحانی می‌داند بیان این گونه مسائل، بیشتر خرج تبلیغاتی دارد تا تعیین راهبرد و سیاست و برنامه‌ریزی برای کشور؛ همه کارشناسان و دولتمردان نیز می‌دانند که ریشه مشکلات اقتصادی و مساله اصلی اقتصاد ما تحریم نیست، بلکه مشکلات ساختاری در اقتصاد، سیاستهای اقتصادی، روش‌ها و مدیریت اقتصادی است.  غربی‌ها می‌خواهند ما را به میدان بازی خود بکشانند لذا باید مراقب باشیم که فریب نخوریم.

*بزرگترین خدمت روحانی ایجاد وفاق در اقتصاد مقاومتی است

چرا چنین فضایی را ایجاد می‌کنند؟

فدایی: ما الان در مقام بیان کردن نقاط آسیب دولت هستیم نه بزرگ کردن نقاط ضعف آن.

ما می‌گوییم بیایید مدیریتی را سامان بدهیم که این مدیریت همه ظرفیت‌های کشور را پای اقتصاد مقاومتی بیاورد، ما از دشمن هیچ موقع نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که برای رفع مشکلات و چالش‌ها به ما کمک کند، اصلا امکان ندارد مگر اینکه دشمن را خوب نشناخته باشیم. دشمن با موجودیت و هستی ما مساله دارد.

آنها با ما بازی می‌کنند و از ما زمان و وقت می‌گیرد تا بین ما اختلاف ایجاد کنند.

بزرگترین خدمت آقای روحانی این است که همه ظرفیت‌ها را برای حماسه اقتصادی و اقتصاد مقاومتی به وفاق برساند و این شدنی و البته ماندنی است و منجر به انقلابی در اقتصاد کشور می‌شود؛ آن وقت دشمنان و بدخواهان مایوس می‌شوند و آن زمان می‌شود از موضع قدرت با دشمنان مذاکره کرد.

*انتقاد از انتصابات افراطی دولت

آیا شما قائل به حضور گروه افراطی در دولت فعلی هستید یا نه؟ جریانی که در دوره احمدی‌نژاد با جریان انحرافی شکل گرفت در دوره آقای روحانی با عنوان افراطی‌ها شکل گرفته است؟

فدایی: ما به صورت جدی نقدهایی را به دولت آقای روحانی نسبت به بعضی از انتصابات داریم. ما کسانی که در جریان فتنه فعال و آتش‌بیار معرکه بودند را جزء افراطیون می‌دانیم. لذا بکارگیری این افراطیون  را جزء خط اعتدال نمی‌دانیم.

*شاخص اعتدال رهبری هستند

فکر نمی‌کنید شیوه بکارگیری این افراد توسط آقای روحانی باعث شود عده‌ای مطرح کنند که حوادث سال88، سوءتفاهم بوده و از طلب سال 88 خود گذشته‌ایم؟

فدایی: آقای روحانی می‌گویند اعتدال؛ اعتدال یعنی چه؟ اعتدال یعنی کسانی که مواضع رادیکالی و افراطی نسبت به محکمات انقلاب و مواضع رهبری داشته‌اند، نباید باشند، چون شاخص اعتدال، رهبری است. هیچ کس نمی‌تواند بگوید من شاخص اعتدال هستم. ما به لحاظ شرعی و عقلی و به لحاظ عرفی و بین‌المللی و قانون اساسی، خط اعتدال را خط ولی‌امر مسلمین می‌دانیم و کسانی که نسبت به مسیر و خط ولی‌امر مسلمین افراط و تفریط داشتند نمی‌پسندیم؛ اعتدال یعنی این. حالا اگر یک کسی بعد از خطبه‌های مقام معظم رهبری در 29 خرداد سال 88 که آقا آمدند صریح مباحث را روشن کردند از خط فتنه جدا شد، وی را جزء آدم‌های افراطی نمی‌دانیم.

*کسانی که فتنه را سو تفاهم می‌دانند خود را به نفهمی زده‌اند

اما اگر بعد از آن روی دیدگاه‌های خودشان حتی بعد از 7، 8 ماه و بعد از 9 دی مقاومت کردند  و همین الان هم بگویند این فتنه سوءتفاهم سیاسی بود، معلوم است این خودش یا فتنه‌گر است یا اینکه فتنه را نفهمیده است. نفهمیده دشمنان اسلام با این ملت چه کرده و ضدانقلاب با این ملت چه کرده، یا خودش را به نفهمی می‌زند.

افرادی که باید برای احیای اهداف انقلاب اسلامی هزینه و مجاهدت کرده باشند، پایداری کنند و از تشر دشمن و آمریکایی‌ها نترسند، روی خط مقاومت و ایستادگی در عرصه بین‌الملل محکم باشند و در حمایت از مستضعفین و مظلومین مصمم باشند؛ در اینکه یک الگوی ایرانی ـ اسلامی و بومی باید طراحی کنیم مصمم باشند و برای تمدن نوین اسلامی برنامه‌‌ریزی کنند، می‌توانند کمک کنند. آدم‌هایی که درد مردم را داشته باشند و به دنبال طبقه ممتاز نباشند، علیه فساد مبارزه کنند و ضد تبعیض و فقر و عدالت‌خواه باشند،‌اعتدال‌گرا هستند.

*دقیقاً کجای فتنه 88 سوءتفاهم بود؟

ریشه اینکه این افراد می‌گویند از طلب 88 گذشتیم و فتنه سوءتفاهم بود، چه شد بعد از 4 سال این حرف‌ها را می‌زنند؟

فدایی: دو بحث است، یکی اینکه فتنه بعد از 22 خرداد سوءتفاهم است، اول این را بگوییم روشن شود. یعنی واقعیت، سوءتفاهم بود؟ اینکه آمدند مردم را در خیابان مقابل هم قرار دادند؟ چه سوءتفاهمی بود؟ یعنی می‌خواهد بگویند سوءتفاهم بود که گفتند تقلب شده است؟ یعنی آقای میرحسین موسوی ساعت 11 شب روز 22 خرداد، اعلام کرد من برنده انتخابات هستم سوءتفاهم است؟

*فتنه‌گران با سو تفاهم نامیدن «ظلم بزرگ» به دنبال تطهیر خود هستند

فتنه یک حادثه نبوده، فتنه یک سوءتفاهم نبود، اینها که این حرف را می‌زنند یا می‌خواهند پرونده گذشته خود را تطهیر کنند یا واقعا نمی‌دانند چه بر سر این ملت ایران آوردند، حالا اگر نگوییم خودشان کارگردان داخلی بودند و در این سهم و نقش داشتند که حداقل بستگانش به صورت جدی و عمیق دخیل در این ماجرا بودند و هستند، بستگان سببی و نسبی و هم خانواده‌ه و احزابشان، عمیقا در این ماجرا دخیل بودند؛ حالا ما بنابر مصالحی اغماض و تنزل موضع بدهیم و بگوییم اینها فریب خوردند و تحلیل غلط داشتند.

ما سوال می‌کنیم شما یک اشتباه استراتژیک کردید و در دام نظام سلطه افتادید، چرا جبران نمی‌کنید؟ چرا اعلام برائت نمی‌کنید؟ چرا تقبیح نمی‌کنید؟ چرا ادامه می‌دهید؟ چرا دشمن را از خود مایوس نمی کنید؟ و اتفاقا شواهد و قرائن نشان می‌دهد که خط فتنه و امیدواری دشمن را ادامه می‌دهند. لذا از آقایان که اسم و رسم دار هم هستند، ما انتظار جدی داریم  و صریح می‌گوییم که باید شفاف از مردم عذرخواهی و از دشمن اعلام برائت و بخشی از زیان و خسارتی و ظلمی که به ملت ایران کردند را جبران کنند.

*«افراطی» کسی است که خط فتنه را ادامه دهد

این خط افراط است. «افراطی» کسی است که خط فتنه را ادامه بدهد. ما باید مراقب باشیم برای ملت ایران تاریخ‌سازی نکنند چراکه عده‌ای مشغول تاریخ‌سازی هستند؛ پول و امکانات دارند و سفارش می‌دهند و کتاب می‌نویسند، کتاب‌های قطور و پژوهشی می‌نویسند و تاریخ درست می‌کنند. واقعیت تاریخ این است که ظلم بزرگی به ملت ایران شد. واقعیت این است که وقتی مسائل داخلی فتنه شکل گرفت تمام سران نظام سلطه به نفع آن در حمایت از آن موضع گرفتند؛‌ اسنادش در دسترس همگان است. چطور این جنایت را نمی‌ببینند و چشمشان را می‌بندند؟! این ادامه آن ظلم نیست؟ بعد بیایند علیه افراط، حرف بزنند؟! این نابخشودنی است.

مردم دیدند، اگر بعضی آن زمان متوجه نبودند حداقل طی یکی دو سال اخیر دیدند در مصر چه اتفاقی افتاد. اگر این نظام نوپای شیعی اسلامی ما که اتکای و قدرتش به خدا و مردم است به نتیجه نرسد سنگ روی سنگ بند خواهد شد؟ اینها دلسوز مردم هستند؟ تمام گرگ‌ها، دندان‌شان را تیز کردند که به این نظام آسیب برسانند، اگر به این نظام آسیب برسد از شما چیزی می‌ماند؟ چرا اینقدر غفلت و فراموشی کردند؟

*خط تطهیر فتنه 88 را سو تفاهم می‌نامد

عده‌ای که بحث فتنه را سوءتفاهم می‌دانند، می‌خواهند از قضیه بگذرند، یک عده‌ای هم می‌گویند از طلب‌مان گذشتیم؛ این دو تناقض دارد، این بازی جدید آنها چیست؟

فدایی: اینها ژست‌های سیاسی و تطهیر است. خط تطهیر، این کارها را می‌کند. ملت ایران طلبکار است. آنها بدهکار هستند به مردم ایران، چه طلبی؟! اگر اینگونه شده که نظام دارد با نهایت سعه‌صدر برخورد می‌کند یعنی آنها باید طلبکار باشند؟! جزء عجایب روزگار است.

آقای فدایی! به بحث انتخابات گذشته بپردازیم، قبل از انتخابات شما و آقای زاکانی با آقای مصباح دیدار داشتید چه شد که به نتیجه نرسیدید؟

فدایی: ما صحبتی با همه دوستان و بزرگان داشتیم و به حضرت آیت‌‌الله مصباح هم این حرف را زدیم و آن قبل از انتخابات در جلسات متعدد سیاسی بود که می‌گفتیم شما همه از روی مسئولیت و دلسوزی دنبال این هستید که یک رئیس‌جمهوری انتخاب شود، حق خودتان می‌دانید که فردی را اصلح انتخاب کنید و برای این کار، جلسات متعددی از مدتها قبل تشکیل داده و برنامه ریزی می‌کنید ولی سوال کردیم این رئیس‌جمهوری که انتخاب می‌شود  نباید با رهبری کار کند؟ و بعد هم اگر ‌فردا بد عمل کند عده‌ای سوالات را متوجه رهبری نمی‌کنند؟ اگر آن رئیس‌جمهور بد عمل کند همه می‌گویند چرا رهبری چیزی به او نمی‌گوید؟ در صورتی که رهبری نقشی در انتخاب او نداشته‌اند و خودشان باعث شدند او بیاید، یعنی یک عده‌ای تلاش کردند یک رئیس‌جمهور آمد و حالا چیزی که دوست دارند نشده است، سوال را متوجه رهبری می‌کنند.

*تعبیه سازوکاری در اصولگرایی برای تامین نظرات مقام معظم رهبری

لذا ما می‌گفتیم اینقدر که برای خودتان شأن، قائل هستید برای رهبری هم شأن، قائل باشید که ‌بینید رهبری نظرش روی این افراد چیست. این را هم قبول داریم رهبری روی فرد نظر نمی‌دهد. پس مشکل ما و سوال ما باید این باشد چه کنیم کسی را انتخاب کنیم که بتواند تامین‌کننده نظرات رهبری باشد؟ چون تامین‌کننده نظرات رهبری، تامین‌کننده نظرات مردمی هم هست. البته به دلیل عملکرد نامناسب برخی اصولگرایان، رهبری ابراز نظر نمی‌کنند. پس سوال ما چیست، سوال ما این است چه سازوکاری را طراحی کنیم که بتوانیم کسی را انتخاب کنیم که بیشترین نزدیکی فکری و اجرایی را با رهبری داشته باشد؟ پیشنهاد ما این بود که اصولگرایان سازوکاری را طراحی کنند و فردی را انتخاب کنند نه اینکه تامین‌کننده نظر خودشان باشد بلکه تامین‌کننده نظر رهبری باشد، این را می‌توانیم انجام دهیم، هنوز هم قابل عمل است اگر اصولگرایان از مطلق‌اندیشی دست بردارند، می‌توانند یک سازوکاری را طراحی کنند که بتوانند تامین‌کننده اجماع نظرات باشند و در عین حال، نزدیکترین نظر به رهبری باشد.

جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، این را به طیف های مختلف اصولگرایی منتقل کرد اما به هر دلیلی نتوانستیم اجرا کنیم که یک علتش هم تنگی وقت و زمان بود. آنچه باعث موفقیت  در طول سی و چند ساله انقلاب شده است ناشی از هماهنگی ملت با رهبر بوده است. سیاسیون، خواص و نخبگان باید بتوانند کاری کنند این پیوند امت و امام مستحکم و قوی شود و هر چه این تحقق پیدا کند این نظام و انقلاب بیمه می‌شود و پیشرفت ما سرعت پیدا می‌کند و دشمن هم مایوس می‌شود.

آقای فدایی! اصلاح‌طلبان از الان جشن گرفته‌اند که پیروز انتخابات مجلس هستند، از آن طرف آقای یونسی و شریعتی بحث ورود زودهنگام به انتخابات را مطرح کردند،‌ نظر شما چیست؟

فدایی: اولاً تمام اتهاماتی را که جریان فتنه نسبت به انتخابات سال 88، وارد می‌کند که البته اتهامات بیجا و غلطی است اگر آقای روحانی مراقبت نکند این اتهامات متوجه آقای روحانی و دولت آقای روحانی خواهد شد.

از سوی اصلاح‌طلبان؟

فدایی: خیر از سوی منسوبین به دولت مثل آقای یونسی، که مسئولیت دارد و امثال اینها. ورود به این بحث‌ها و این موضع‌گیری‌ها، اتهاماتی را متوجه دولت می‌کند و این به زیان آقای روحانی، دولت و ملت است. به نظر من کسانی که مسئولیت رسمی و دولتی دارند و در سطوح بالا هستند نباید وارد این عرصه شوند.                                                                                                                                                                                           فرض اینکه اصولگرایان رای نخواهند آورد،‌ غلط است. اصولگرایی یعنی‌ آحاد ملت، اصولگرایی حزب نیست، حرفی را به ما تحمیل می‌کنند که اصولگرایی یک حزب است، نخیر اصولگرایی حزب نیست، اصولگرایی گفتمان عمومی ملت ایران است، ملت ایران روی ارزش‌ها، دین، باورهای دینی، استقلال ملت، پیشرفت کشور، ‌آزادی، فرهنگ ملی و اسلامی تاکید دارد. مردم، نمایندگان و مسولان متدین، آدم صالح، سالم، کارآمد و عقلانی می‌خواهند، مردم این را می‌خواهند. منتها سیاسیون نتوانسته‌اند نیابت درستی برای مردم داشته باشند، سیاسیون و خواص بد عمل کردند، نظر مردم تغییر نکرده است، مردم سر مواضع‌شان هستند، الان اگر بفهمند کسی، سالم، صالح، دیندار و کارآمد است و حاضر نیست کشور به دل غربی‌ها برد و منفعل شود، روی مواضع خود می‌ایستند.  همچنان رویکرد مردم چون گذشته رو به سمت اصولگرایی و ارزش‌هاست منتها سوال این است که آیا خواص و سیاسیون ظرفیت و توان این را دارند که به این خواسته برسند؟

آقای حجاریان اخیراً در گفت‌و‌گو با یک رسانه دولتی تز انحلال مجلس را مطرح کرده‌اند، نظر شما چیست؟

فدایی: ما یک روزی در پایان دولت کارگزاران، شاهد این بودیم که یک عده طومار درست می‌کردند و سعی داشتند آن ممنوعیت بیش از دو دوره ریاست جمهوری را بردارند. این در واقع یک اراده سیاسی تمامیت‌خواه و قدرت‌طلب خارج از ضوابط و معیارهای قانون اساسی بود. یعنی جریانات قدرت برای بقای در قدرت، حاضرند قانون اساسی را تغییر بدهند، جنس این کار دیکتاتوری است و قانون‌مداری نیست.

* رئیس بانک مرکزی گفت نمی‌توانیم آمار بدهکاران بانکی را بدهیم!

ناگفته‌ای در باره پرونده سه هزار میلیاردی دارید؟

فدایی: مباحث اساسی کمتر گفته شده از لحاظ خبری جایز نیست، مثلا در مجلس هفتم، در کمیسیون اصل 90 درباره آسیب‌شناسی نظام بانکی کار کردیم. همان موقع از وزیر وقت، و رئیس بانک مرکزی ، دعوت کردیم و آسیب‌شناسی کردیم و گفتیم شما از کسانی که بیشترین بدهی را به نظام بانکی دارند، آمار بگیرید؛ گفتند نمی‌توانیم بدهیم و توانش را نداریم. گفتیم حداقل از کسانی که ده نفر اول هر بانک بوده و بیشترین وام را گرفته‌اند، آمار بدهید که گفتند طول می‌کشد. بعد آنجا متوجه شدیم که ما آمارهای درون نظام بانکی‌مان یک ضعف‌های جدی دارد. سرمایه‌گذاری کردیم که یک سامانه درست شود. بعد هم دیدیم خوشبختانه نظام بانکی و وزارت اقتصاد توجه دارند و ما هم سامانه ارزیابی مشتریان را به صورت جدی دنبال کردیم.

همین الان ما در مسائل اساسی کشور آمار مشترک نداریم مگر می‌شود یک کشور آمار دقیقی نداشته باشد؟ این چه وضعی است که فلان وزیر یک آمار مخالف آن بدهد و فلان وزیر یک آمار بدهد و آمارها ضد همدیگر شود. ما متوجه شدیم آمارهای اساسی کشور مخدوش است، این مساله‌ای است که طبعا اگر اصلاح نشود بحران برنامه‌ریزی در کشور بوجود می‌آورد. اینها را بنده در نطق‌هایم گفتم و نامه‌نگاری کردیم و ده‌ها جلسه بدون کارهای تبلیغاتی گذاشتم.

یک مساله دیگر که ما با آن مواجه شدیم، نظارت به هنگام بود؛ چراکه نظارت به هنگام و هوشمندی نبود، چطور است که در کشور ما برای گزارش مالی بیلان سالیانه اقتصاد کشور، شرکت سهامی و مجمع تشکیل می‌شود، گزارش بودجه کشور که قبلا چندین سال عقب افتاده بود و الان خوشبختانه تقریبا به سال شده برای این است که سامانه درستی نداشتیم. الان گزارش تفریغ بودجه در بعضی از کشورها که به لحاظ نظام برنامه ریزی عقب‌تر از ما بودند، در عرض نیم ساعت گزارش تفریغ سالیانه‌شان آماده می‌شود. وقتی ما سامانه‌ای نداشته باشیم که گزارش سالیانه بودجه‌مان را بدهد، دستگاه نظارتی و ظرفیت‌ها‌ی ما بسیج می‌شوند تا این گزارش را دستی تهیه کنند و عملا از نظارت کیفی عقب می‌افتد.

یک مثال دیگر می‌زنم. طرحی در کشور به نام «کاداستر» وجود دارد،‌ یعنی شناسنامه ملی املاک و مسکن که حدود اربعه ملک، کاربری ملک، شناسنامه سجلی مالک همه اینها را دارد و وقتی شما می‌خواهید بروید برای خرید و فروش، وقتی این باشد امکان تخلف و کلاهبرداری به حداقل ممکن می‌رسد. وقتی می‌روید دستگاه قضایی حجم دعاوی و پرونده‌های املاک و اموال زیاد است و زمین‌خواری همچنان بیداد می‌کند ولی این طرح «کاداستر»، بازدارنده است. 35 سال آیین‌نامه اجرایی این طرح متوقف بود. افغانستان این طرح را اجرا کرد اما ما نکردیم.

*انتقاد از اختلافات فاحش در گزارشات 100 روزه رئیس‌جمهور و وزرا

در نظام بانکی وقتی پرونده‌ها را بررسی می‌کردیم، بعدا معلوم شد فرضا بیش از 70، 80 و 90 درصد از اعتبارات را ده درصد افراد می‌گرفتند، ده درصد را 90 درصد گرفته‌اند. این خیلی وحشتناک بود.

اینها بحث‌هایی بود که در حوزه مدیریتی کشور انتظارمان این بود آقای احمدی‌نژاد که آدم اجرایی بود دل بدهد و اینها را درست کند. متاسفانه  جلو نرفت هنوز هم واقعاً هر دولتی می‌خواهد  خدمت کند به کشور، به مردم، به نظام  و برنامه ریزی کشور را دنبال کند، باید به این موضوعات رسیدگی جدی کند؛

همین گزارشات صد روزه رئیس جمهور و وزرا را در مورد آمار مقایسه کنید، اختلافات فاحشی را می‌بینید.

فارس: به نظر شما چرا اصلاح‌طلب‌ها فشار می‌آورند که بحث اختلاس سه هزار میلیاردی و آقای مشایی و بحث اقتصادی بابک زنجانی را منتسب به جریان اصولگرایی کنند؟

فدایی: بنده یک آسیب‌شناسی کلانی که از مسائل سیاسی کشور دارم این است که دعواهای سیاسی نیروهای وفادار به نظام باعث شده که یک حاشیه امنی برای یک عده آدم فاسد و حتی نفوذی به وجود بیاید.

*برخورد جدی اصولگرایان با فساد اقتصادی

ولی در بین دوستان اصولگرا حداقل در بین این 8، 9 سال گذشته برخوردهایی جدی از ناحیه دوستان با فساد صورت گرفت. بنده عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در مجلس بودم. در دوره آقای خاتمی، جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در چند جلسه‌ای که بنده بودم بخشی از وقت جلسه این بود که وقتی رفتیم بیرون و خبرنگاران سوال کردند چه جوابی به آنها دهیم؟ اینقدر سخیف و ضعیف بود و در دوره آقای احمدی‌نژاد آقای داودی به عنوان معاون اول آمد، البته ناهماهنگی‌هایی وجود داشت و بالاخره آنطور که باید و انتظار بود پیش نرفت.

یعنی اصولگرایان پیش‌تاز بودند؟

فدایی: ما و دوستان برخورد فعال خوبی داشتند و بیشتر از اینکه پیشتاز باشند، پاک و صالح بودند و آلودگی نداشتند، مطلق نمی‌گویم ولی بیشتر اینگونه بود.

*پرونده مشایی بعد از پرونده مهدی هاشمی مطرح است

چقدر مشایی از نظر ماهوی به کشمیری شباهت دارد؟

فدایی: به نظرم این مشابهت غلط است چون آقای احمدی نژاد و مشایی چند سال است که همدیگر را می‌شناختند؛ البته ما مشایی را نمی‌شناختیم. آقای مشایی می‌خواست رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری بشود چون در صدا و سیما و وزارت اطلاعات سابقه داشت؛ از یکی از معاونین آقای لاریجانی، سوال کردم که او گفت بچه خوبی است و یک مقدار گرایشات انجمنی داشته است. مشایی رئیس شبکه رادیو جوان بود آن زمان، یکی دو  کار داشت و قبلش هم در وزارت بوده است؛ احمدی‌نژاد از کردستان که فرماندار و استاندار بوده او را می‌شناخته است.

من نگاه پرونده‌ای و امنیتی به افراد ندارم و به آثار سیاسی و عملکردشان نگاه دارم. این را مسئولان اطلاعاتی باید جواب بدهند که چه هستند و چه می‌کنند. اینها یک نوع شیخی‌گری را قائل هستند، مشرب شیخی‌گری دارند که بسیاری از مسائل، اختلاط زن و مرد را مباح می‌دانند؛ یعنی طریقت را جدای از شریعت می‌دانند و لذا مناسبات و رفتارهای عجیبی داشتند. بعضی از گناهان را که ما قائل هستیم آنها مباح می‌دانند و کلا مرجعیت برای آنها اعتبار آنچنانی ندارد. اینکه همسر اول و دومش چگونه بوده، آن را باید بچه‌های اطلاعاتی جواب بدهند. من از روی عملکرد سیاسی‌اش می‌گویم و نمی‌توانم قضاوت شخصی بکنم. بالاخره قوه قضاییه هنوز نتوانسته به پرونده مهدی هاشمی برسد و پرونده‌ مشایی بعد از مهدی هاشمی است.

چند تک سوال می‌پرسم لطفاً در حد یک کلمه پاسخ بدهید.

هاشمی‌رفسنجانی

فدایی: سیاسی کار

حضرت امام

فدایی: همه هستی ما

مقام معظم رهبری

فدایی: جانشین امام زمان(عج)؛ حیات ما مدیون اوست

آیت‌الله مهدوی‌کنی

فدایی: روحانی مجاهد برجسته

آیت‌الله مصباح

فدایی: روحانی اندیشمند

آیت‌الله صادق لاریجانی

فدایی: روحانی جوانی که تلاش می‌کند خوب عمل کند

سیدحسن خمینی

فدایی: روحانی جوانی که آرزوها در سر دارد

احمدی‌نژاد

فدایی: لجباز و یک دنده

مرحوم منتظری

فدایی: کمر امام را شکاند

سید محمد خاتمی

فدایی: قبول دارد فتنه خیانت به ملت بود ولی جرات محکوم کردن و اعتراف ندارد؛ یک ضرب‌المثل است می‌گویند غوره نشده مَویز شده یعنی از بی‌کسی اصلاحات شد رهبر اصلاحات

اصلاح‌طلبی

فدایی: آنچه به لحاظ سیاسی متعارف شده مساوی با فتنه ولی اصلاح‌طلبی حقیقی خوب است

بهزاد نبوی

فدایی: فتنه‌گر سیاسی

مشایی

فدایی: اغواگر

غلامحسین الهام

فدایی: یار احمدی نژاد

 قالیباف

فدایی: مدیر اجرایی

علی لاریجانی

فدایی: عنصر سیاسی

محسن رضایی

فدایی: چقدر خوب بود نماد رزمندگان و جنگ می‌ماند

سعید جلیلی

فدایی: سعید جلیلی

حسن روحانی

فدایی: رئیس جمهور قانونی کشور

غرضی

فدایی:زحمت کش و وفادار به نظام

عارف

فدایی: مردد بین فتنه و اصلاح‌طلبی

حدادعادل

فدایی: فرهنگی و سیاستمدار صادق

ولایتی

فدایی: سیاستمداری که عرصه سیاست داخلی را خوب تشخیص نمی‌دهد.

ناطق نوری

فدایی: می‌توانست بازوی رهبری باشد

علی مطهری

فدایی: بی‌ربط با شهید مطهری

میرحسین موسوی

فدایی: فتنه‌گر (مفسد فی‌الارض)

کروبی

فدایی:شیخ بی‌کفایت (مفسد فی‌الارض)

بابک زنجانی

فدایی:رانت خوار

جبهه پایداری

فدایی: نتوانستند روی اهدافشان بمانند

منبع: فارس

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.