علویون

علویون فاز 5 اندیشه

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

هفته برائت و آشنایی با جریانات انحرافی.... اللهم العنهم جمیعا.

هفته برائت، لعن‌عایشه، ترویج قمه‌زنی و مخالفت حزب‌الله و…

آنچه باید درباره جریان شیرازی‌‌ها و فرقه انحرافی در شیعه دانست

یکی از جریاناتی که در دو سه سال اخیر قوت گرفته و در حال رشد و نمو است جریان جعلی شیعه نمایی است که در حاشیه و متن بیوت یکی از مراجع تقلید قم به نام شیرازی شکل گرفته است.

به گزارش فرهنگ نیوز، جریانی که یکی از بسترهای رشدش را از طریق هیات­های مذهبی دنبال می­ کند، این جریان غیرمعقول که بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسائل جاری در جهان اسلام، به اشاعه بدعت­هایی می­پردازد که نتیجه آن جز کشتار شیعیان بی­گناه نیست.

 
شبکه‌های ماهواره­ای متعدد، امپراتوری اینترنتی و مراکز وسیع آموزشی در کشورهای مختلف اسلامی، تنها ثمره بخشی از حمایت‌های مادی و توزیع پول‌های کلان این جریان است. این در حالی است که کشورهای اروپایی شبکه‌های بین المللی جمهوری اسلامی ایران را می‌بندند و شبکه المنار حزب­الله در بسیاری از ماهواره‌ها توقیف شده و اجازه پخش ندارد. 
 
این جریان باوجود اینکه ادعای حمایت و دستگیری از تمام شیعیان و محبان اهل بیت را دارد، اما در ماجرای سوریه کوچک­ترین اظهارنظری نکرده است. حتی زمانی­که دشمن در صدد تخریب مرقد مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) بود هیچ عکس ­العملی از این فرقه نشان داده نشد. تکته جالب ماجرا جایی است که تنها جریان مسلمانی که بعد از تکفیری‌ها علیه سید حسن نصر الله در لبنان فعالیت می‌کند، این جریان است.
 
راهکار این فرقه در جذب هیئات مذهبی تاکید بر هیات غیرسیاسی است. دلیلی که این جریان بر این مساله اقامه می کند فرار مردم عادی از هیئات با بیان مسائل سیاسی است. ولی این فرقه در اصل، به دنبال ایجاد شکاف بین هیات­ ها و نظام اسلامی هستند.
 
در ادامه به بخشی از تاریخچه فعالیت و اندیشه­ های انحرافی این جریان اشاره خواهیم کرد:
 
از نمازخواندن پشت امام تا مقابله با انقلاب اسلامی
 
آیت‌الله سید محمد شیرازی برادر بزرگ‌تر شیرازی‌هاست که از همان ابتدای مطرح شدن امام به عنوان زعیم تشییع با ایشان مشکل پیدا کرد. با وجودی که مرحوم آیت‌الله شیرازی هنگام ورود امام به کربلا استقبال بسیار خوبی از ایشان به عمل آورد و حتی از امام خواست که به جای او در صحن امام حسین نماز جماعت بخواند، اما پس از رحلت آیت‌الله العظمی حکیم و طرح مرجعیت آیت‌الله شیرازی از سوی کربلایی‌ها این روابط تیره و سرد شد.
 
در خاطرات روز ورود امام به کربلا و سنگ تمام سید محمد شیرازی در استقبال از امام گفته شده است: «عصر روز جمعه ۱۶/۷/۴۴ امام خمینی همراه با شهید سید مصطفی و شماری از علما و روحانیان عازم کربلا شد. در سی کیلومتری شهر کربلا در قصبه «مسیب» نزدیک پانصد نفر از علما و محصلان علوم اسلامی کربلا و نجف و شماری از مردم به استقبال امام شتافتند. هنگام ورود به کربلا بلندگوی صحن مطهر امام حسین (ع) به صدا در آمد و ورود امام خمینی را به پیشگاه قهرمان شهید کربلا حضرت حسین بن علی علیه السلام و عموم اهالی آن شهر مقدس تبریک گفت و رو به آستانه حضرت امام حسین (ع) کرد و گفت: «امروز یکی از فرزندان فداکارت که به پیروی از راه و فکر تو قیام کرده و آوارگی کشیده به حضورت می­آید» آنگاه خطاب به امام خمینی گفت: «ای مجاهد!، ای قائد! به شهر جدت حسین خوش آمدی». پلاکاردی در درب قبله صحن مطهر حضرت امام حسین (ع) بالا برده بودند که این شعار روی آن جلب نظر می‌کرد: «ترفوف رایه­الاسلام بید آیه الله الخمینی»
 
«سید محمد شیرازی نفر دوم سمت راست در استقبال از ورود امام به کربلا»
 
در همین حال در مدخل شهر کربلا پشت صحن حضرت ابوالفضل و درب صحن حضرت سیدالشهدا (ع) چندین رأس گوسفند از طرف اهالی شهر قربانی شد… پس از زیارت، نماز مغرب و عشا را بنا به درخواست آقای سید محمد شیرازی به جای او در صحن مطهر برگزار شد و انبوهی از روحانیان و مردم به او اقتدا کردند. پس از پایان نماز آقای شیرازی از طرف اهالی کربلا از امام خواست که اقلاً برای یک هفته در کربلا توقف نماید. این درخواست از طرف امام پذیرفته شد و امام مدت یک هفته ای که در کربلا توقف داشتند نماز را به جای آقای شیرازی به جماعت برگزار می‌کرد. در شب اول ورود امام به کربلا در اقامتگاه او نزدیک به پانصد نفر از روحانیان و مردم اطعام شدند و جشن باشکوهی به مدت سه روز در کربلا برگزار شد و اشعار و قصاید زیبایی در مدح ایشان و نهضت اسلامی ایران سروده و خوانده شد.»
 
آیت‌الله خویی: کار این سید، شبهه‌ناک است
 
البته مهم‌ترین مخالفت‌ها با مرجعیت این آیت‌الله جوان مقیم کربلا از سوی آیت‌الله خویی و آیت‌الله سید محمود شاهرودی صورت گرفت و این دو مرجع تقلید در موضع‌گیری‌های تندی اجتهاد سید محمد شیرازی را زیر سؤال برده و طرح مرجعیت وی را مشکوک قلمداد کردند.
 
آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی و آیت‌الله العظمی شاهرودی هر یک به طور جداگانه اعلامیه‌ای علیه ایشان صادر کردند. آقای شاهرودی در اعلامیه‌اش متذکر شده بود که آقای شیرازی مجتهد نیست و شاهد بر این مدعا، نیز استاد وی آقای شیخ یوسف حائری است که در نوشته‌ای تصریح کرده، آقای شیرازی به حد اجتهاد نرسیده است. در مرحله بعد حمله‌ها، شدت بیشتری پیدا کرد و مرحوم آقای خویی در سئوالی که از ایشان شده بود طوری جواب داده بود که حیثیت ایشان خدشه‌دار شد… مرحوم آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی در جواب مرقوم کرده بود که کار این سید، شبهه‌ناک است و دادن وجوهات به وی جایز نیست.
 
سید محمد شیرازی که در ابتدای جنگ، مردم عراق را به رهبری امام خمینی دعوت کرده بوده در یک اقدام عجیب مرگ آقا مصطفی را ساخته و پرداخته خود انقلابیون دانست!
 
بیت آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران بود
 
عدم ارتباط با امام تا زمان عزیمت آقای شیرازی به کویت ادامه یافت، اما بعد از استقرار ایشان در کویت، دوستان و حامیان ایشان حملاتی را علیه امام ترتیب دادند و شروع به بدگویی و بستن اتهام‌های ناروا علیه ایشان کردند و در این زمینه بعضی از نزدیکان آقای شیرازی با تفسیق و حتی تکفیر حضرت امام کار را به اوج خود رساندند و این ناسزاها از آن زمان و حتی بعد از ورود آقای شیرازی به ایران ادامه یافت.
 
 
در زمینه مسائل سیاسی نیز بعضی از دوستان و هواداران حضرت امام مثل آقای محتشمی و آقای فردوسی‌پور که برای سخنرانی و امور دیگر به کویت می‌رفتند، نقل می‌کردند که بیت و بیرونی آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران است و خود ایشان هم به ما توصیه می‌کند که دست از مبارزه علیه شاه برداریم و سخنی ضد رژیم نگوییم.
 
با این وصف حضرت امام در تمام این مراحل از موضع‌گیری صریح و علنی درباره ایشان، همچنین اجتهاد و عدالت او خودداری می‌کرد. یک بار جمعی از کویتی‌ها خدمت امام رسیدند و درباره آقای شیرازی و این که ایشان مجتهد و عادل هست یا نه، سوال نمودند؛ ولی حضرت امام نفیاً یا اثباتاً جوابی ندادند که موجب ناراحتی این‌ها و بعضی از بزرگان مثل آقای خویی شده بود.
 
این در حالی بود که سید محمد شیرازی به درخواست علمای بزرگ عراق برای ارجاع مردم به مرجعیت امام چنین پاسخ داده بودند: «جواب آقای شیرازی این بود که دوستان صلاح ندیدند که من، مردم را به آقای خمینی ارجاع بدهم؛ بنابراین بنده بر سر همان ادعای مرجعیت و الامام المجدد بودن هستم و خداوند ما را از شر اغیار حفظ خواهد کرد.»
 
ماجراجویی در تدفین پیکر مرجعیت شیعه
 
خانواده شیرازی‌ها حتی از جسم برادرشان برای اعلام مواضع سیاسی‌شان علیه نظام جمهوری اسلامی دریغ نکردند ایشان علی‌رغم اینکه به دستور رهبری در صحن حرم حضرت معصومه برای قبر سید محمد شیرازی جایابی صورت گرفت در یک اقدام ناصواب تشییع جنازه برادرشان را به یک میتینگ سیاسی تبدیل کردند و اقدام به ایجاد بلوا و آشوب در شهر مقدس قم کردند که بنا به استشهادات شاهدان عینی مورد اعتراض بسیاری از اهالی قم قرار گرفت. در این هنگام است که نیروهای امنیتی در مقابل ایجاد چنین آشوبی ایستادگی کرده و تابوت سید محمد شیرازی را برای دفن به حرم مطهر انتقال می‌دهند. این ماجرا تا سال‌ها مستمسکی برای خانواده شیرازی‌ها برای حمله به شخص مقام معظم رهبری قرار گرفت و این اتفاق در حالی صورت گرفت که رهبر انقلاب، هم در پیامی از مجاهدت‌های سید محمد شیرازی تقدیر کرده بودند هم مجلس ختمی در مسجد اعظم قم برای ایشان برگزار کرد.
 
 
 
برادر کوچکی که از برادر بزرگ جلو افتاد!
 
سید صادق برادر کوچک‌تر سید محمد است که بعد از فوت وی در سال ۱۳۸۰ در شهر قم، عملاً تبدیل به بزرگ خاندان شیرازی‌ها شد. عناد و دشمنی این جریان با انقلاب اسلامی ایران و شخص حضرت امام خمینی و نیز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، امری است که ایشان هیچ واهمه‌ای از ابراز علنی آن حتی در داخل جمهوری اسلامی ایران نداشته‌اند.
 
 
 
برادر دیگر سید صادق، سید مجتبی است که اکنون در انگلیس حضور دارد و وی نیز در کسوت علما ظاهر می‌شود. فیلم صحبت‌های سید مجتبی علیه شخص رهبری و مجموعه فحش‌های رکیک وی نسبت به رهبری نظام هزاران بار در فضای مجازی دیده شده است و به جرات می‌توان گفت که از میان تمامی جریانات ضد انقلاب اسلامی ایران و رهبری در سرتاسر دنیا، هیچ‌کدام چنین جسارتی در توهین نسبت به ایشان نداشته‌اند.
«سید مجتبی شیرازی برادر سید صادق و فحاش به مقام معظم رهبری- پدر زن یاسر الحبیب»
 
این جریان با به راه افتادن شبکه الفدک سابق و صوت الاطهار توسط شیخ کویتی یاسرالحبیب جانی تازه گرفت و گفته می‌شود که میان ایشان و یاسرالحبیب رابطه‌ای سببی نیز وجود دارد (ظاهراً یاسرالحبیب داماد سید مجتبی شیرازی است). علی‌رغم تکفیر طیفی از علمای شیعی از شهید محمدباقر الصدر گرفته تا آیت‌الله سیستانی، مکارم شیرازی و رهبری و… توسط یاسرالحبیب در ۱۳ شبکه‌ ماهواره‌ای منتسب به شیعه، جریان شیرازی‌ها به هیچ‌وجه حاضر به تبری از وی نبوده و نیست.
 
۱۳ شبکه با هزینه‌های حداقل ۹۵ هزار دلاری ماهیانه برای هر شبکه
 
از مهم‌ترین اقدامات ضد شیعی و مذهبی این گروه منتسب به شیعه در فضای ماهواره‌ای جهان، می‌توان به تأسیس چند شبکه فارسی و عربی زبان با نام‌های شبکه جهانی امام حسین ۱و۲و۳، مرجعیت، فدک، سلام، رقیه، ابوالفضل العباس، الانوار، خدیجه، الزهرا، المهدی و… اشاره کرد که در ایام محرم با تبلیغ شنیع‌ترین مسائل با عنوان شعائر حسینی، باعث وحشت مردم دنیا از شیعیان شده‌اند! شبکه‌هایی که با پنهان شدن در ظاهر دینی سعی می‌کنند جلوه‌های واقعی شیعی بودن را به صورت کاملاً وارونه نشان دهد. البته اکثر این شبکه‌ها با حمایت شخص آیت‌الله سید صادق شیرازی و بیت آن تأسیس و به فعالیت خود ادامه می‌دهند. نکته قابل تأمل آنجاست که هزینه احداث و راه‌اندازی و مدیریت این شبکه‌ها چگونه تأمین می‌شود؟ آن هم بدون حتی پخش یک برنامه تبلیغاتی!
 
 
آقای هدایتی مدیر شبکه سلام درباره میزان هزینه ­های یکی از این شبکه‌ها می­گوید: « هزینه های پخش و تولید ما ماهیانه بالغ بر ۹۵ هزار دلار است. ۷۵ هزار دلار آن استودیو پخش و ۲۰ هزار دلار آن به تولید برنامه اختصاص دارد که این مبلغ در مقایسه با دیگر شبکه های ماهواره ای بسیار ناچیز است.»
 
نکته مهم‌تر این مطلب اینجاست که باید باز هم شاهد نمایش خون و خونریزی و ضرب و شتم به نام شعائر حسینی در فضای مجازی و ماهواره­ای باشیم. نمونه کوچک این اقدامات را می‌توانید با سرچ کلمه Muharram در بخش تصاویر موتورهای جستجو مشاهده کنید. تصاویر این اعمال شنیع به قدری زجرآور و دردناک است که حتی خود شیعیان را اذیت می‌کند چه برسد به کسانی که از سرتاسر دنیا با ادیان دیگر سر و کار دارند و نظاره‌گر شعائر حسینی از این دست هستند!
 
 
دکتر تیجانی در کتاب «اهل بیت(علیهم السلام)؛ کلید مشکل ها» ترجمه سید محمدجواد مهری درباره نقش سرویس جاسوسی انگلستان در ایجاد تفرقه و خرافه پراکنی در مذهب تشیع می‌نویسد: «شمشیرهایی که در گذشته شیعیان آن را در برابر ظالمان بلند می‌کردند، امروز برای زدن به سرهای خود، از آن استفاده می‌کنند. تاجایی که انگلیسی‌ها مقدار زیادی شمشیر، در میان دسته‌های عزاداری – در کربلا- تقسیم می‌کردند.»
 
سال گذشته هم به دنبال نام‌گذاری نهم تا پانزدهم ربیع‌الاول به عنوان هفته برائت توسط شبکه ماهواره‌ای امام حسین (ع) که توسط بیت آیت‌الله سید صادق شیرازی اداره می‌شود آن هم دقیقاً در ایام هفته وحدت، موجبات نگرانی بسیاری از شیعیان فراهم آمد که البته این ماجرا با عکس‌العمل خوب و به موقع بزرگان اهل سنت و شیعه همراه بود.
 
 
 
درباره مسئله قمه زنی هم که تقریباً اکثر مراجع اعلم شیعه این کار را شنیع دانسته‌اند هم آقای سید صادق شیرازی فتوای استحباب صادر کرده‌اند.
 
البته این مسئله در طول تاریخ همواره مورد توجه علمای شیعه بوده تا جایی که حتی در دوران مشروطه نیز مراجع تقلید شیعه بیانیه‌ای جهت حفظ وحدت اسلامی صادر کردند و نوشتند «چون دیدیم که اختلاف فرقه‌های پنج‌گانه مسلمین (اختلافاتی که مربوط به اصول دیانت نیست) موجب انحطاط دول اسلام و استیلای خارجیان شده‌ است، به جهت حفظ کلمه جامع دینیه و دفاع از شریعت محمدیه، فتاوای مجتهدین عظام، که روسای شیعه جعفریه هستند، و مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده بر وجوب تمسک به حبل اسلام… اتفاق شد بر وجوب اتحاد تمام مسلمین در حفظ بیضه اسلام و نگهداری جمع مملکت های اسلامی از تشبهات دول بیگانه و حمله‌های سلطنت های صلیبیه، متحد شد رای جمیعا برای حفظ حوزه اسلامیه بر این که تمام قوت و نفوذ خود را براین خصوص مبذول داریم و از هیچ‌گونه اقدامی که مقتضی است فروگذار نکنیم… چنانچه حق تعالی فرموده اشدّاء علی الکفار رحماء بینهم و متذکر می سازیم عامه مسلمانان را به برادری که خداوند بین تمام مومنین بست و اعلان می کنیم وجوب اجتناب از چیزهایی که موجب نفاق و شقاق است…» آیت‌الله نورالله نجفی اصفهانی، آخوند خراسانی، سید اسماعیل صدر، شیخ‌الشریعه اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی از امضاکنندگان این بیانیه بودند.
 
این اتفاقات در حالی می‌افتد که امام علی(علیه السلام) درباره انجام کارهایی که موجبات تفرقه را فراهم می‌کند می‌فرماید: «لَوسَکَتَ الجاهِلُ مَااختَلَفَ النّاسُ اگر نادان خاموشی می گزید، مردم دچار اختلاف نمی شدند.»
 
مثل پدراتون گول نخورید!
 
آیت‌الله سید صادق شیرازی البته دارای سوابق سیاسی نیز هستند، وی در سال ۸۸ به دفاع از فتنه گران پرداخت و در ویدئویی به نظام مقدس جمهوری اسلامی شدیداً حمله کرد. البته سابقه حملات وی و خانواده‌اش به انقلاب اسلامی مردم ایران در اوایل انقلاب و برادرش به رهبری انقلاب امام خمینی بین انقلاب مشهور است. مسئول دفتر وی محمد حنافروش، مدیرمسئول شبکه جهانی امام حسین و سید حسین شیرازی نیز به خاطر حمایت از فتنه گران در سال ۸۸ و ترویج خرافات در شبکه‌های جهانی نیز مدتی بازداشت شده بودند. نکته جالب توجه ماجرا آنجاست که با این که ایشان از مراسم­ها و شعائر حسینی به صورت خاص و غیر معتبر بسیار دفاع می‌کند، اما در عاشورای سال ۱۳۸۸ که عده‌ای فتنه­ گر به نمادها و شعائر حسینی توهین کردند، واکنشی نشان نداند.
 
آیت‌الله سید صادق شیرازی در سخنرانی خود که در تاریخ ۲۸ صفر ۱۴۳۱ در قم ایراد می‌کرد با استفاده از کلماتی ناشایست اقدام به توهین به رهبری نظام اسلامی کرد: «جوونا گول نخورید مثل پدراتون که بعضی­هاشون گول خوردن نشید تاریخ پیغمبر رو خودتون بخونید هر چی میگن نگید راست میگه! نگید درست می­گه… کشور اسلامی مردمش انقلاب می­کنن برید ببیند اون وقت این حکومتی که به اسم مردم اومده با باتوم میاد می­زنه مردم رو! این اسلام نیست! این زیبا نیست! با این اسلام می خوایم دنیا رو دعوت کنیم به اسلام! مگه منافق رو باید کشت؟ پیغمبر خدا یه دونه منافق نکشتن!!…. وقتی در حکومت اسلامی ملت خودش رو به خاطر اینکه یه تظاهرات کرده با باتوم می­زنه می­کشه به خاک و خون می­کشه چه توقع هست توقعی هم ندارم … خزی دنیاست که خود ملت خودشون لعن شون می کنه شب نامه ضدشون می نویسه یه خورده توسعه پیدا کرد انقلاب می کنه اون رو هم می­کُشه یا حبس می­کنه … فکر می­کنید کشور اسلامی اسمش فقط اسلامیه پیغمبر همین بودن این مسئولیت من و شماست در هر مسئولیتی هستیم هر قدر قدرت داریم اینو به دنیا نشون بدیم تاریخ پیغمبر خدا رو نشون بدیم.»
 
امام خمینی (ره) در لزوم توجه بیشتر روحانیت به مسائل شرعی و سیاسی و هشدار نسبت به خطرات این قشر در صورت انحراف می‌فرمایند:«آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانی‌نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است». ایشان در بیان ضرر وجود حتی یک روحانی که در خط اسلام آمریکایی باشد می‌فرمایند: «خدای متعال می‌داند که من نسبت به آخوندهای فاسد آنقدر شدید هستم که نسبت به سایر مردم نیستم. ساواکی پیش من محترم تر از آخوند فاسد است.»
 
 
توهم توطئه یا دست آوریزی برای مظلوم نمایی
 
آقای سید محمد شیرازی در سن ۷۵ سالگی بر اثر بیماری در کهولت سن فوت کردند. ولی طرفداران شیرازی­ها و همین­طور برخی نزدیکان به ایشان مرگ آیت الله شیرازی را مشکوک تلقی می­کنند. همچنین مرگ پسر ایشان سید محمد رضا شیرازی را که در خانه­اش فوت کرده است و تاکنون هیچ یک از نزدیکان ایشان حتی خود آیت الله سید صادق شیرازی نیز به کشته شدن پسر برادر خود بوسیله نظام اسلامی اشاره ای نمی­ کند. از همه مهم تر آنکه روایت هایی که درباره فوت ایشان ذکر گردیده است همگی در تناقض جدی با یکدیگر و ساختگی بودن آن در ذهن هر مخاطبی حتمی جلوه می­ کند. به تمام این موارد باید منفعتی که نظام از کشتن این دو نفر می برده است را اضافه کرد.
 
 
تا­کنون این آقایان به این سوال مخاطبین پاسخ نداده­اند که نظام اسلامی از کشتن این دو نفر چه سودی می برده است؟مخالفانِ بی­اثری که، توان مقابله­ای چه الان و چه در آینده با نظام را نداشته اند چرا باید حذف شوند؟ آیا از این دو نفر موثرتر و مخالف­تر وجود نداشنه که نوبت این دو نفر می­رسد؟ پرداختن بی حجت و سند به کشته شدن این دو نفر توسط نظام اسلامی تنها به کسانی کمک می­ کند که از این دو متوفی قصد ایجاد جایگاه حق به جانبی برای خود را دارند.
 
دار و دسته انحرافی ها
یاسر الحبیب طلبه خوش‌پوش لندن نشین
 
یاسر الحبیب یک طلبه خوش‌پوش است که در حسینیه‌ای در لندن منبر برود سینه‌چاک شیعیان و دشمن درجه یک وهابیت به شمار می‌رود. «یاسر یحیی عبدالله الحبیب» یکی از شبکه‌های تحت حمایت آیت‌الله سید صادق شیرازی یعنی شبکه فدک را مدیریت می‌کند ولی از حضور چشم‌گیر و پررنگ در دیگر شبکه‌های زنجیره‌ای این طیف فکری نیز غفلت نمی‌کند. تنها سه سال از راه‌اندازی «هیئت خدّام‌المهدی» در کویت می‌گذشت که تندروی‌های یاسر الحبیب، دولت کویت را مجبور کرد هیئتش را پلمپ و او را روانه زندان کند.
 
«اجازه نامه یاسر الحبیب ازآیت الله صادق شیرازی»
 
اما این جوان جسور چشم انگلیسی‌ها را گرفته بود؛ پس سریع به سوژه مورد نظر سازمان‌های حقوق بشری انگلیس و آمریکا تبدیل شد. حتماً خود مقامات کویتی هم متعجب شده بودند که این سازمان‌ها چرا بین این همه زندانی و شکنجه‌شده، به این روحانی جوان این قدر توجه می‌کنند. دو سال وقت کافی بود تا بعد از رایزنی انگلیسی‌ها و ساکن شدن وی در لندن حیطه فعالیت‌های یاسر الحبیب به شدّت گسترش پیدا کند. روزنامه‌ای با نام «shianewspaper» منتشر می کند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهواره‌ای «فدک» را نیز با حمایت آیت‌الله سید صادق شیرازی تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیه‌ای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسسه رسانه‌ای، شبکه ماهواره‌ای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاع‌رسانی اینترنتی قرار می دهد.
 
رمضان المبارک ۱۴۳۱ قمری شیخ مقیم در انگلیس در هفدهم ماه مبارک و در سالروز وفات عایشه همسر پیامبر اکرم (ص) مجلسی در حسینیه خود در لندن تشکیل داد و از فراز منبر جملات رکیک و نسبت‌های وقیحانه‌ای متوجه او کرد.
 
او پس از ذکر ادلّه خویش برای اثبات نفاق و هرز‌گی و… به همسر پیامبر اسلام، سخن خود را با این توصیه راهبُردی! به پایان رسانید که: «جشن گرفتن به مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه این­که روز هلاکت عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار می ­رود.» سایت وی نیز با افتخار تمام در این‌باره گزارش می‌دهد: «لازم به ذکر است که شبکه ماهواره‌ای فدک این جشن مبارک و وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن این‌که در بالای صفحه این شبکه نیز «شعار الله اکبر … عایشه فی النّار» برای اولین بار در تاریخ شبکه‌های تلویزیونی قرار داده شد! و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی به مناسبت و شادی از هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید.
 
«شیخ عبدالعزیز آل الشّیخ» مفتی اوّل سعودی در برابر این اقدام چنین واکنش می‌دهد: «بعد از اسائه ادب یاسر الحبیب به أم المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آل‌الشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهل سنّتی که شیعه شده بودند، به خصوص در شمال آفریقا، پس از گفته های یاسر الحبیب متوجّه شده اند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشته اند.»
 
اما سخنان مشکوک شیخ، مشکلات بسیاری برای شیعیان کویت و عربستان نیز به بار آورد. علمای شیعه این دو کشور ـاز جمله «شیخ عَمری»، «شیخ حسین معتوق»، «شیخ حسن صفّار»، «شیخ علی آل محسن»، «شیخ عبدالجلیل السمین»، «شیخ نمر» و «سیّدهاشم السلمان» ـ مواضع سختی در برابر وی گرفته و او را از خود طرد کردند.
 
 
 
تا اینکه این دست موضع‌گیری‌ها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود، جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه منطقه احصاء عربستان را بر آن داشت تا استفتائی را خدمت مقام معظم رهبری ارسال کنند. پاسخ معظم له آبی بود بر آتش:«اهانت به نمادهای برادران اهل سنّت از جمله اتّهام ­زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به­ ویژه سیّدالانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمّد صلّی­ الله ­علیه­ و آله– می­ شود.» فتوایی که از شبکه ماهواره‌ای الجزیره گرفته تا روزنامه الانباء کویت، سایت پرمخاطب محیط، روزنامه‌های السّفیر لبنان و الحیات چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.
 
حتّی احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیه‌ای رسمی، این‌چنین به فتوای رهبر حکیم انقلاب، واکنش نشان داد: «با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنه ­ای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان­ الله­علیهم یا تعرّض به همسران حضرت رسول­(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آن­چه که اهل فتنه انجام می­ دهند، صادر شده و بیان­گر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آن­چه که باعث می­ شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگ­ترین مراجع شیعه و به ­عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است.»
 
یکی دیگر از اقدامات این جریان مشکوک که حامیانی نیز در شهر مقدس قم دارد نام‌گذاری هفته برائت! در ربیع‌الاول سال پیش بود. این جریان در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «با نزدیک شدن به ایام فرحة الزهرا و غدیر ثانی، شورای سیاست گذاری شبکه جهانی امام حسین علیه‎السلام در بیانیه ای اعلام داشت: روز نهم ربیع الاول طبق فرموده اهل‌بیت علیهم‎ السلام روز غدیر ثانی نام‌گذاری شده است… از این رو بر خود لازم می‎دانیم که از روز نهم لغایت ۱۵ ربیع الاول را به عنوان هفته برائت نام‌گذاری کنیم تا از این شبکه مقدسه پیام برائت از دشمنان خاندان رسالت را با اتکا به عمل معصومین به جهان صادر نماییم.»
 
 
این حرکات زشت بدعت آلوده در حالی صورت می ­گیرد که خداوند در آیه ۱۷ سورة الانعام فرموده است: [وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا به غیر عِلْمٍ] یعنی به خدایان و بت‌های مشرکین و کفار حرف زشت نزنید چون آن‌ها مقابله به مثل کرده و به مقدسات شما توهین می‌کنند این آیه شریفه به طریق اولی دستور عدم توهین به مقدسات سنی‌ها را ثابت می‌کند.
 
بهترین تعبیر راجع به یاسر الحبیب سخن سید مقاومت، نصرالله عزیز است که شیخ هتاک را «شخصٌ شیعیٌ غیرُ معروفٍ عند الشیعة أساساً» دانسته است. یاسرالحبیب با کمک‌های بی‌دریغ دولت انگلستان و بیت آیت‌الله سید صادق شیرازی روز به روز به فعالیت‌های به ظاهر مذهبی‌اش می‌افزاید. قابل‌توجه اینجاست که در یک اقدام هماهنگ شبکه مورد حمایت آیت‌الله سید صادق شیرازی -شبکه امام حسین-درست در همین ایام اقدام به اعلام گستره برگزاری برنامه‌های هفته برائت این فرقه مشکوک کرد.
 
محمد هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام
 
محمد هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام یکی از کسانی است که با بیت شیرازی‌ها ارتباط کامل دارد و در مسائل سیاسی ضد نظام جمهوری اسلامی فعالیت می‌کند. تا به حال با شبکه صدای آمریکا مصاحبه کرده و از قمه زنی دفاع و جمهوری اسلامی را بارها متهم به دیکتاتوری کرده است.
 
 
 
از جمله فعالیت‌های وی، مدیریت سایت ضد انقلابی رسام -روحانیون سنتی ایران معاصر- است. جدیداً گروهی را به نام «ستاد بین المللی تعظیم شعائر حسینی» اداره می‌کند و اکثر کلیه‌های که می‌سازند، صحنه‌هایی از قمه یا لطمه زنی است. یکی از علمایی که به دلیل رفتارهای غلط ایشان، از آنان جدا شد، «آیت‌الله حسینی قزوینی» است. ایشان ابتدا با دادن بیانیه‌ای به شبکه «سلام» هشدار داد که در صورت دفاع از قمه زنی و توهین به مسئولین نظام، با آنان همکاری نخواهد کرد. سپس در سال ۱۳۸۸ و با اوج فتنه ۸۸ و تحرکات این شبکه، ایشان از همکاری با شبکه «سلام» خودداری و شبکه «ولایت» را تأسیس نمودند.
 
سید حسین شیرازی فرزند آیت‌الله و مدافع سید حسن خمینی
 
استدلالات ضعیف و ضعف گفتار این جریان را می‌توان از زبان سید حسین شیرازی وقتی به دلایل تبلیغ علیه نظام و اشاعه بدعت قمه زنی به دادستانی احضار می‌شود به وضوح مشاهده کرد. وی در روایت دیدارش با دادستان ویژه روحانیت قم را چنین روایت می‌کند:
 
با احترام من رو وارد دفترش کرد یک قاضی نشسته بود دادستان هم پیشش بود، اول کار یکی آمد گفت برای حاج اقا ناهار بیارم دادستان گفت نه نیاز نیست همش پنج دقیقه کارش داریم. بعد شروع کرد و گفت: هر کشوری قانون داره و باید به قانون کشور احترام گذاشت…. شما دارید کارشکنی می‌کنید. من اینجا یک دفعه با حدت گفتم کجا ما کارشکنی کردیم؟ طرف جا خورد و اون هم یک خورده تند شد و گفت رفقاتون ضد ما کار می‌کنند ما یک احضاریه فرستادیم دنیا رو شلوغ کردند. بهش گفتم خوب تقصیر خودتونه چه معنی داره من رو احضار می‌کنید! گفتم عملکردتون دشمن سازه به چه حساب من رو احضار کردید؟! گفت خوب کارت داریم چکار کنیم؟ گفتم به من چه برید یکی دیگه رو پیدا کنید!! گفت چرا افرادتون علیه ما دروغ می‌گن گفتم مگه افراد شما دروغ نمی‌گن؟ گفت کجا؟ گفتم تو گوگل سرچ کن پسر نوح عکس‌های سید حسن خمینی در میاد!! گفت ملاک ما امام خمینیه گفتم مگه سید حسن جزو نظام نیست!!
 
 
سوال اینجاست که چه اتفاقی افتاده است که این جریان که هیچ اعتقادی به نظام اسلامی ندارد چرا چنین از آقای سید حسن خمینی حمایت می‌کند؟
 
یکی از دستاوردهای این فرقه های افراطی برای تشیع
 
ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی در یک سفر دوره­ای به ایران، از جمهوری اسلامی ایران خواست تا در مالزی برای تبلیغ اسلام و مبارزه با فرقه ضاله بهاییت به آنها کمک کند. چون منشا بهاییت در ایران بود و بهایی­ها یکی از مراکز اصلی شان در مالزی قرار دادشت و از آنجا نیرو می ­گرفتند. اما از حدود چهار سال قبل، به دلیل فعالیت­های جریان شیرازی­ ها در مالزی و مبارزه رسمی با خلفا، به دعوای میان شیعه و سنی چنان دامن زدند که به شعار نویسی­ های خیابانی انجامید و این مساله باعث شد، ماهاتیر محمد که تا دیروز از جمهوری اسلامی دفاع می­ کرد، چند ماه قبل نسبت به خطر گسترش شیعه در مالزی هشدار داد و خواستار مبارزه با شیعیان به عنوان یک فرقه ضاله شد.
منبع: جهان نیوز

غیرقابل انتشار......

طنز؛

لطفا نوک قلمتو بگیر اونور!!

آزادی بیان بایستی در مطبوعات وجود داشته باشه! اصلاً دلیل اومدن دولت تدبیر و امید هم همین بوده! اما متاسفانه شنیدم چند روز پیش یک هفته نامه توقیف شد. به هر حال منهم از این اتفاق خیلی ناراحتم!

به گزارش گروه طنز-فرهنگ نیوز، همانطور که مطلع هستید، اخیراً هفته نامه یالثارات توقیف شده است و هفته نامه 9دی و روزنامه وطن امروز نیز تذکر جدی گرفته اند!

در همین راستا نظر برخی افراد را جویا شدیم:

توقیف یالثارات تقصیر دولت قبلی هست!

حسن. ر: همونطور که قبلاً هم گفتم آزادی بیان بایستی در مطبوعات وجود داشته باشه! اصلاً دلیل اومدن دولت تدبیر و امید هم همین بوده! اما متاسفانه شنیدم چند روز پیش یک هفته نامه توقیف شد. به هر حال منهم از این اتفاق خیلی ناراحتم!

اما باید توضیح بدم که توقیف این هفته نامه به دلیل اشتباهات دولت گذشته اتفاق افتاده! مثل گرانی ها و تحریم ها و آلودگی هوا و ... ! اصلا اجازه بدین هم خودم رو راحت کنم و هم شما رو! هر اتفاق بدی که در طی 3 سال و خورده ای باقی عمر دولت بیفته هم تقصیر دولت قبلیه! حتی سرمای این روزهای هوا هم تقصیر دولت قبلیه! توقیف یک هفته نامه که جای خود داره!

صد و خورده ای روز یالثارات رو تحمل کردیم!

علی.ج: درسته! من قبلا گفتم: "ما دیگر ممنوع القلم نداریم!"؛ البته منظورم این بود که همه می تونن هر قلمی خواستن دستشون بگیرن! که این به این معنا نیست که "ممنوع النوشتن" نداریم! آخه من کی گفتم هر کس هر چی دلش خواست بنویسه؟! 

بعدش هم؛ من چند روز پیش در حمایت از رونامه بهار گفتم: "هنر نیست یک روزنامه را بلافاصله توقیف کنیم."؛ الان هم این حرفم رو تکرار می کنم! اما این حرف منافاتی با اینکه یالثارات توقیف بشه نداره!

اولاً اینکه ما بلافاصله یالثارات رو توقیف نکردیم! الآن صد و خورده ای روز هست که تحملشون کردیم! اگه ما کم تحمل بودیم همون روز اول بلافاصله توقیفش می کردیم!

دوماً اینکه من گفتم: "هنر نیست یک «روزنامه» را بلافاصله توقیف کنیم! یالثارات، "هفته نامه" است! روزنامه نیست که! پس در نتیجه اصلاً هم سیاست یک بام و دوهوا نداریم و همه رو با یک چشم می بینیم!

توقیف یالثارت برد- برد بود!

محمد جواد. ظ: اون آقایی که نشریات رو توقیف نمی کرد دیگر رفته است! بعدش هم؛ توقیف یالثارات در شرایط برد-برد صورت گرفت! در حال حاضر هم یکی از منتقدهای دولت کم شده و هم اینکه باقی نشریات منتقد دولت حساب کار دستشون میاد و این یعنی دوتا برد!

باقی نشریات هم اگه می خوان به حیاتشون ادامه بدن بهتره زودتر بیان با هم مذاکره کنیم!

کارت زرد می دی؟! کارت قرمز بگیر!

علی.ط: به من کارت زرد می دین؟! حقتونه! خوب شد بهتون کارت قرمز دادن؟! دلم خنک شد! از "علی" قول گرفتم که هر یک کارت زرد به من رو با یک کارت قرمز به مطبوعات منتقد جبران کنه! تازه توقیف مطبوعات خیلی هم اقتصادی هست! دیگه نیازی نیست بهشون یارانه کاغذ و ... بدیم!

حالا ما یک چیزی گفتیم!

محمد.خ: ای بابا! ما یکبار گفتیم: "زنده باد مخالف من!"، اینها ول نمی کنن! حالا ما یک چیزی گفتیم! شما چرا جدی می گیرید؟! اون حرف من ادامه ای داشت که انگار ازم نقل قول نشده! کاملش اینطوری هست: "زنده باد مخالف من، البته به شرطی که حرفی مخالف من نزنه!"؛ دوزاری تون افتاد بالاخره؟!

نوک قلمتو بگیر اونور!

یکی از اصحاب رسانه: اصلا اینکه بعضیا ادعا می کنند قبلا ممنوع القلم نداشتیم به این دولت مربوط نیست! ازین به بعد یه همچین وضعیه یعنی ممکنه ممنوع النوشتن داشته باشیم. هرکی هم براش خیلی مهمه بهتره نوک قلمشو بگیره اونور!!

 

* شرلوک هولو

چگونه اصلاحات با نظام زاویه پیدا کرد...؟

مصاحبه اختصاصی با دکتر حسین مظفر؛

چگونه اصلاحات با نظام زاویه پیدا کرد؟ / خاتمی بستر رشد تعارض‌ها را فراهم کرد

عامل اصلی حذف اصلاحات از مدیریت‌های سیاسی کشور عملکرد خودشان بود. افرادی بودند که با سوء استفاده از فرصت‌ها تعمداً شعارهای ساختار شکنانه مطرح کردند تا جایی که اصلاحات با نظام زاویه پیدا کرد.

به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، خبرنگار فرهنگ نیوز در گفت و گویی با دکتر حسین مظفر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزیر آموزش و پرورش دوران اصلاحات، نقش اصلاح طلبان در فتنه 88 و چرایی فاصله گرفتن آنها را از آرمان های نظام و انقلاب را بررسی نموده است.

متن مصاحبه اختصاصی فرهنگ نیوز با دکتر مظفر در ادامه خواهد آمد:

فرهنگ نیوز: چه اتفاقی می افتد که اصلاحات به این سمت کشیده می شود؟ آیا واقعاً دولت اصلاحات به ولایت فقیه و نظام اعتقاد راسخ نداشتند؟
وقتی ما صحبت از جبهه می کنیم یک عرصه وسیع برای تفکرات مختلف با سلایق متفاوت باز می شود و نباید انتظار داشت که هدف مشترک و آرمان یکسانی از آن بیرون بیاید. این افراد ممکن است با اعتقادات متفاوت در بعضی اهداف سیاسی نظر یکسانی داشته باشند. ما وقتی صحبت از انقلاب می کنیم جنبه براندازی دارد اما اصلاحات مفهومی مغایر با تحول انقلابی و براندازی دارد و در واقع ترمیم و اصلاحاتی است برای قوام و بقای یک انقلاب. متأسفانه این دو مفهوم در زمان اصلاحات دانسته یا ندانسته خلط شد. بعضی با شعار اصلاحی در عمل حرکت های براندازانه انجام دادند. در این صورت نظام سیاسی این حرکت های براندازانه را بر نمی تابد. نه از سر دیکتاتوری، بلکه وظیفه نظام است که پاسدار آرای 98 و دو دهم درصدی مردمی باشد که به این نظام اسلامی رأی دادند و به قانون اساسیش بیش از 95 درصد رأی دادند و در بیش از 30 انتخابات حضور پیدا کردند.

عامل اصلی حذف اصلاحات از مدیریت‌های سیاسی کشور عملکرد خودشان بود. افرادی بودند که با سوء استفاده از فرصت‌ها تعمداً شعارهای ساختار شکنانه مطرح کردند و افراد دیگری هم ساده اندیشانه با این حرکت همراهی کردند تا جایی که اصلاحات با نظام زاویه پیدا کرد.

حق با شخصیت ها شناخته نمیشود. بلکه، معیار تشخیص افراد بایستی حق باشد

فرهنگ نیوز: مگر بار اصلی هدایت اصلاحات بر دوش آقای خاتمی نبود؟

بله من معتقدم آقای خاتمی بستر رشد این تعارض‌ها را فراهم کرد، وی به لحاظ روحیه ی خاصی که داشت، خیلی سریع شایعات را می پذیرفت، و بارها دیده می شد با افرادی که در دولت مواضع مشترکی داشتند برخوردهای متفاوتی میشد.

فرهنگ نیوز: شما در سخنرانی سال گذشته، گفته بودید که پایه فتنه 88 در 18 تیر 78 است. به نظر شما چرا این دو در یک راستا قرار دارند؟

همواره اعتقادات و آرمان های اسلامی کشور ما با منافع استکبار جهانی در تعارض قرار داشته و در تمام این سالها توطئه های فراوانی را برای ضربه زدن به نظام پی ریزی کرده اند. برای مثال ترورهای اوایل انقلاب، بعد از آن 8 سال جنگ تحمیلی، فتنه بنی صدر، فعالیت های منافقین، تلاشی که کردند تا بعد ازفوت حضرت امام و آغاز رهبری رهبر فرزانه انقلاب، انقلاب را شکست دهند اما نتوانستند؛ فتنه سال78، و در نهایت این فتنه اخیری که در سال 88 اتفاق افتاد. همه این فتنه‌ها به بهانه ای صورت گرفت. در سال 88 هم انتخابات را بهانه کردند و اگرنه خودشان هم معترفند که با وجود نظارت ها و حضور نمایندگان کاندیداها در پای صندوق های رای امکان چنین تقلبی وجود ندارد. البته این فتنه یک مقدار پیچیدگی بیشتری داشت و شناخت مردم را با مشکل روبرو کرده بودند. نقطه اشتراک دیگر این فتنه با فتنه های گذشته حمایت های عناصر بیگانه و معاندین خارج از کشور بود. که خوشبختانه با حرکت خودجوش مردم و رهبری های حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب همه توطئه ها خنثی شد.

فرهنگ نیوز: به نظر شما صحنه گردانان فتنه 78 و 88 یکی بودند؟

با واکاوی دقیق تر به این نتیجه میرسیم که عناصر مشترکی در هر دو فتنه وجود داشتند. در سال 78یک عده مستقیماً از فتنه گران حمایت کردند و گروهی دیگر با محکوم کردن عناصر نظام فتنه گران را یاری کردند، البته وقتی سیل خروشان ملت را در 23 تیرماه در صحنه دیدند ترجیح دادند که سکوت کنند. من معتقدم بعد از رحلت حضرت امام این مسائل ظهور و بروز بیشتری پیدا کرد. در زمان حضرت امام کسی جرأت نمیکرد مسائل درونی و  نفسانی خود را بروز دهد. این عبرتی است برای ما که به شخصیت ها صرفا به خاطر اینکه زمانی در خط نظام بودند اطمینان نکنیم، اصولاً حق با شخصیت ها شناخته نمیشود. بلکه، معیار و میزان تشخیص افراد بایستی حق باشد.

فرهنگ نیوز: شما به آقای خاتمی نزدیک بودید، عملکرد ایشان در فتنه 88 را چگونه ارزیابی می کنید؟
نزدیکی من به خاتمی بخاطر این بود که عضو دولتشان بودم، همان زمان که به من پیشنهاد وزارت دادند گفتند که به نظر اطرافیان شان من با ایشان زاویه پیدا میکنم، من همین صحبتشان را بهانه کردم تا پیشنهادشان را نپذیرم اما مخالفت کردند. آقای خاتمی از ابتدا مرزهای خودشان با بیگانگان را مشخص نکردند. از آقای خاتمی، آقای موسوی، آقای کروبی، آقای خویینی ها و افرادی که در این زمینه ادعا داشتند، انتظار می رفت در فراز و فرودهای انقلاب پیش گام شوند اما متاسفانه به وظیفه خودشان نه تنها عمل نکردند بلکه سکوت اینها هم جنبه خیانت پیدا میکند. امام همیشه می گفتند که دفاع از انقلاب از اوجب واجبات است و بایستی که تمام مسئولین در این زمینه همت بگمارند.

فرهنگ نیوز: شما گفتید اشتباه این افراد سکوتشان بود، خیلی ها معتقدند آقای خاتمی از فتنه گر های اصلی بودند؟ شما این را قبول دارید؟
در مجموعه اصلاحات افراد متفاوتی بودند، عناصری بودند که با نظام اصلاً سرآشتی نداشتند مثل آقای گنجی که مانیفست جمهوریت را در برابر اسلامیت مطرح کرد و می خواست نظام لیبرال دموکراسی را در عرصه نظام سیاسی ایران دنبال کند. اما فردی مثل آقای خاتمی را شاید نشود ضد نظام و انقلاب دانست. من ایشان را جزو کسانی می دانم که به خاطر تحلیل نادرست و تأثیر دوستان ضد انقلاب در مسیری قرار گرفت که نتیجه کارش با خائنین و فتنه گران اصلی یکی شد.

وقتی اصلاحات مسئله ولایت فقیه را زیر سوال برد

فرهنگ نیوز: چه شد که سال 88 این اتفاقات در کشتی اصلاحات رخ داد؟ چرا خیلی از نمایندگان مجلس ششم الآن خارج از کشورهستند؟
 مشکل بزرگی که در این فتنه بوجود آمد و دامن فتنه گرها را هم گرفت این بود که با مردم صداقت نداشتند و به نوعی نفاق گرفتار شدند که عوامل مختلفی میتواند داشته باشد. یکی عوامل معرفتی، که شناخت و معرفتشان نسبت به انقلاب کم بوده است. ولی من بخش مهم آن را مسائل نفسانی می دانم و رها کردن محور نظام و فاصله گرفتن از رهبری و رقابت های ناسالم و قدرت طلبی هایی که بروز پیدا کرد. اینها وقتی به دامن کفر پناه بردند در حقیقت نتیجه عملکرد منفی‌شان این می شود که با دشمنان اسلام و انقلاب و مردم محشور می شوند.

فرهنگ نیوز: شما فکر می کردید که عاقبت اصلاحات اینگونه باشد؟
من بعد از سال 76 دیگر خوشبینی نسبت به آینده اصلاحات نداشتم. متأسفانه آقای عبداله نوری اولین کسی بود که مدیریت رهبری را زیر سوأل برد، وگفت که ما از این به بعد رهبری نداریم، مدیریت داریم و رهبر همان امام بود. همین برای من یک سوأل بزرگ شد که آیا اینها فقط رهبری نظام را در امام خلاصه کردند؟ و اعتقادم این بود که ولایت فقیه یک مصداق نیست که فقط در امام خلاصه شود بلکه یک مفهوم مقدس است. همانجا که این تشکیک مطرح شد و اطاعت از رهبری را کمتر از اطاعت از امام تلقی کردند فهمیدم این آینده به مقصد نخواهد رسید.

فرهنگ نیوز: چرا اصلاحات در انتخابات 88 با اینکه در ابتدا آقای خاتمی را مطرح کردند اما در نهایت روی آقای موسوی سرمایه گذاری کرد؟
اولاً آقای موسوی اوایل انقلاب یک سری زاویه هایی با رهبری داشت و این مسئله میتوانست زمینه های بسیار مساعدی را برای طیفی که هم عقیده ایشان هستند به وجود آورد و یک سری جسارت های ساختار شکنانه ای را از او سراغ داشتند که اگر مدیریت را در دست میگرفت می توانست اهدافشان را دنبال کند. از طرفی موسوی فردی بود که تقریباً سال ها در صحنه نبود و این زمینه های حضور و مشارکت و انگیزه مردم را برای همراهی بیشتر میکرد.

فرهنگ نیوز: شما تمایز انتخابات 88 را با انتخابات دیگر در چه می بینید؟
از طرفی این انتخابات بعد از دوران پرتنش اصلاحات واقع شده بود. دورانی که آسیب های فراوانی به تعالی و توسعه کشور وارد و مردم به دلسردی و دلزدگی سیاسی دچار شده بودند. این انتخابات در حقیقت مرزی برای عبور از بحران و فرصتی برای جبران مشکلات دوران اصلاحات بود. لذا طبیعی بود که مشارکت گسترده مردم توأم با احساس تکلیف شرعی صورت بگیرد. نکته دیگر حضور فردی به نام آقای موسوی بود که باعث اشتیاق مردم به فردی جدید میشد و از طرف دیگر حضور ضد انقلاب، جبهه اصلاحات، مشارکت و مجاهدین، باعث شد فضای عمومی جامعه یک فضای رقابتی شود. البته علی رقم خواسته دشمن، با مشارکت 85 درصدی مردم همه اینها به اقتدار ملی نظام در عرصه داخلی و بین المللی انجامید که این هم از معجزات الهی بود.

فرهنگ نیوز: به نظر شما عملکرد صدا و سیما پیش از انتخابات چگونه بود؟
صداسیما در بحث انتخابات چند مرحله را دنبال می کند، مرحله اول تبیین و روشنگری ضرورت حضور و مشارکت مردم، مراحل بعد با مصاحبه های جدی تر با افراد مختلف و انعکاس دیدگاه های بعضاً متعارض به ایجاد هیجان و انگیزه برای مردم می پردازد و در مرحله آخر با دیدی منطقی تر با حضور کاندیداها ومناظره ها و میزگردهایی که برگزار میشود شناخت بیشتر و بهتری ایجاد میکند. عملکرد صدا و سیما به طور کلی خوب بود ولی در بخش مناظره ها مجری برنامه می توانست مدیریت و مرزبندی بیشتر و بهتری قائل شود.

فرهنگ نیوز: اما برخی بر این باورند که جامعه ما پذیرش مناظره را نداشت. و رسانه های بیگانه مثل BBC از مناظره ما خیلی بهره برداری کردند. نظر شما چیست؟
مناظره  لوازمی دارد، اولاً باید مدیریت صحنه بسیار قوی و حکیمانه باشد. نکته دوم اینکه برای عموم جامعه فرهنگ سازی شود. سوم اینکه مدیریت بعد از مناظره بسیار مهم است که بتوان تنش های بوجود آمده را کنترل کرد. و از همه مهم تر توجیه خود کاندیداها هستند که در چهارچوب معین صحبت کنند.

فرهنگ نیوز: آیا فیلم های تبلیغاتی  نامزدها سانسور شد؟
اظهار نظر آقایان این بود که چیزی را حذف نکردند. اگر هم شده خیلی به ندرت و با همکاری کاندیداها صورت گرفته.

فرهنگ نیوز: آینده اصلاحات را چگونه پیش بینی می کنید؟
آینده اصلاحات وابسته به موضع گیری ها وعکس العمل های آنها درعرصه حیات سیاسی و اجتماعی است. اصلاحات باید ابتدا اصلاحاتی را در درون خود انجام دهد و صادقانه با مردم صحبت کنند. مثلاً آنجایی که یک عده به اسم اصلاحات خرابکاری می کنند، یا وقتی بیگانگان از اینها حمایت میکنند باید مرزبندی روشنی کند. اگر اینگونه عمل کند از تنگناها عبور کرده و اینقدر از جامعه طرد نمی شود. حالا هم باید عذرخواهی کنند و درصدد جبران برآیند. اگر اعتماد مردم از گروهی فرو بریزد دیگر نمی توان به حیات سیاسی و اجتماعی آن امید داشت.


نواری که دسته ریگی هنگام سربریدن دیگران گوش میکردند...

نواری که دسته ریگی وقت سر بریدن شیعیان گوش می کردند

یک آقای بزرگواری است که الان در استان خراسان، امام جمعه است. ایشان به دست عوامل ریگی گرفتار شده ­بود؛ آن­ها یک مجموعه بزرگی از شیعیان را از هر طرف ­دزدیده بودند. شکنجه و شلاق برقرار بود و با فاصله­ هایی، سر می ­بریدند.

به گزارش فرهنگ به نقل از خبرگزاری دانشجو، حجت‌الاسلام محمدعلی جاودان از اساتید برجسته اخلاق هستند که در طی دوران زندگی و تحصیل حوزویشان از محضر اساتید برجسته‌ای از جمله آیت‌الله حاج آقا مجتبی تهرانی، آیت‌الله خوانساری، آیت‌الله حق‌شناس و علامه عسکری بهره‌مند شده اند.

 
آن­چه از نظر می­ گذرانید سخنان مهم آیت ­الله جاودان درباره برخی جشن­ ها و مراسمات نهم ربیع­ الاوّل است. این مطلب از آخرین شماره نشریه «خط» کاری از خانه طلاب جوان انتخاب شده است.
 
روز نهم ربیع، روز شادمانی است. شادمانی اهل­ بیت است. آن را قدر بدانیم و به حرام آلوده نکنیم. گاهی کسانی که عنوان دوستی دارند، حرام­ های خیلی روشن و مسلّم را انجام می­ دهند. البته اگر واقعاً دوست بود که این کارها را نمی ­کرد و به حرام آلوده نمی ­شد، به بی­ ادبی آلوده نمی ­شد، به بی­ حیایی آلوده نمی­ شد.
 
یک آقای بزرگواری است که الان در استان خراسان، امام جمعه است. ایشان یک طلبه­ فاضل و خیلی باعرضه بوده و دو سه زبان خارجی هم آموخته بود و آرزو می­ کرد که برای کارهای تبلیغی به کشورهای خارجی برود. یک­ وقت فرمایشات رهبر را گوش می­ کند که از ایشان سؤال کردند که اگر شما در این مقام رهبری نبودید، دلتان می ­خواست که چه کاری انجام بدهید؟ ایشان فرموده بودند که دلم می ­خواست بروم در یک روستا و کار آخوندی بکنم.
 
ایشان، اوّلین­ بار که این حرف را شنیده، از آن آرزو که امیدوار بود برای کارهای تبلیغی به کشورهای خارجی برود، دست برداشت و گفت خُب می­ رویم به یک روستا. به سیستان و بلوچستان رفت. اوّل که به آن روستا وارد شده بود، کسی جواب سلامش را هم نمی ­داد. اما باقی ماند و حوصله کرد. خوش اخلاقی و خدمت نشان داد. آرام آرام اهالی این روستا به او علاقه­ مند شدند، اهالی آن روستا به او علاقه­ مند شدند، این­جا می­ توانست کار بکند، آن­جا می ­توانست کار بکند، از این طرف می­ بردنش، از آن طرف می ­بردنش.
 
یک­ دفعه که به روستایی رفته بود، مثلاَ پنجاه کیلومتر آن طرف ­تر، هنگام برگشت، پشت ماشین که نشسته و کمی از آن منطقه دور شده بود، یک نفر اسلحه ­ای را پشت گردنش می­ گذارد و می­ گوید آقا کنار بایست. ایشان فکر می­ کند بچه­ های بسیج هستند و دارند با او شوخی می­ کنند. ولی دید خیلی جدّی است.
 
از ماشین پیاده ­اش کردند و روی موتور نشاندند و رفتند تا پاکستان. حدود صد و پنجاه کیلومتر راه بود. ایشان می­ گوید هر کجا آن­ها پیاده شدند که آب بخورند، به من فقط اجازه­ یک مشت آب می­ دادند. وقتی که فهمیده ­بود به دست چه کسانی گرفتار شده، به حضرت صدیقه کبری(س) عرض کرده­ بود: «یک کاری کنید آبرویم نرود، آبروداری کنیم. حالا هرطور هم شد، بشود».
 
خب در راه با نهایت شجاعت با آن­ها برخورد کرد. ایشان به دست عوامل ریگی گرفتار شده ­بود؛ آن­ها یک مجموعه بزرگی از شیعیان را از هر طرف ­دزدیده بودند. در آن­جا هم شکنجه و شلاق برقرار بود و با فاصله ­هایی، سر می­ بریدند. ایشان تعریف می­ کرد که یک نوار سخنرانی در اصفهان که خیلی هم سرو صدا داشت را ابتدا پخش می­ کردند. سخنرانی علنی که نوارهایش را همه ­جا برده ­اند. لعن و سبّ کرده ­بود. هروقت می­خواستند سر یک نفر را ببُرند، این نوار را می­ گذاشتند، خون­شان به جوش می ­آمد و بعد، سر می­ بریدند. خُب ثوابش برای آن آقایی که سخنرانی کرد و آن­هایی که پای منبر خندیدند و کف زدند! آن­هایی که تشویق کردند، آن­هایی که دعوت کردند، ثوابش به آن­ها هم می­ رسد!
 
ایشان به حساب همان حرفی که با حضرت زهرا(س) عرض کرده ­بود، تمام این حوادث را به خوبی پشت سر گذاشته­ بود. همه را در یک کنار می­ نشاندند، سر یک نفر را می­ب ریدند که بقیه را هم آزار بدهند. آن­ها به ایشان گفته بودند ما نمی دانیم تو چه طوری هستی! همه­ این­هایی که می­ بینی این­جا هستند، همه­ شما که می­ گویید شیعه هستید، همه­ شان مشرک هستند. وقتی پای مرگ می ­آید، می ­افتند به دست و­ پای ما و التماس می­ کنند و قسَم می­ دهند. هرکار بتوانند، می­ کنند تا کشته نشوند. ما هم برای این که نشان می­ دهند که مشرک هستند، حقد و کینه­ مان بیشتر می­ شود. آن نوار لعن و نفرین را هم که می­ گذارند.
 
در هر صورت، در این مدّت هم که آن­جا بود، چون باسواد بود، ناگزیر با آن­ها زیاد بحث می­ کرد و آیه و حدیث برایشان می­ خواند. به برکت آن توسّل به حضرت صدیقه طاهره، یکی از مریدان آن­ها، کمی به ایشان تمایل پیدا کرده ­بود. یعنی احساس کرده ­بود حرف­های ایشان، حق است. هم­ او، یک روزی ایشان را نجات می­ دهد و الان هم در خراسان، در یکی از شهرستان­ های کوچک، امام جمعه است. اگر همه آن جمع توسّل می­ کردند، همه­ شان نجات پیدا می­ کردند.
 
همین یک حادثه کافی است، هرچند که صد نمونه از این دست، شنیده ایم که مثلاً یک نفر به خودش بمب می­ بندد و می­ رود داخل یک مسجد تا صد نفر، دویست نفر شیعه را تکّه پاره ­کند. این کار، صدها عامل دارد. آمریکا هست، اسرائیل هست، عربستان سعودی هم هست، من هم با آن منبر و اظهاراتم، یک عامل هستم که کمک می­ کنم. لااقل ما نکنیم. حالا در داخل این شهر، هزار جای دیگر می­ کنند، من این را نکنم. من به قتل عام شیعه کمک نکنم. رهبر هم که فتوا دادند، حکم کردند به حرمت.
 
ما در سابق جلساتی داشتیم، با دوستان صحبت می­ کردیم، می­ گفتیم تو در بند رضای خدایی یا هر کاری دلت می ­خواهد، می ­کنی؟ اگر خواست دلت مهم است، پس هر کاری می­ خواهی بکن! خدا که در کار نیست. اما اگر در بند رضای خدایی، من شک دارم. چون می ­بینم یک مرجع تقلید، دو مرجع تقلید، بلکه بیشتر این حرکت را حرام دانسته­ اند. شک می ­کنم در بند رضای خدا باشی. وقتی یک نفر، دو نفر از مراجع، چنین حرفی زده­ اند و از حرمت سخن گفته­ اند، آدم شک در رضای خدا می ­کند. شما دربند رضای خدا هستی یا نیستی؟