علویون

علویون فاز 5 اندیشه

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

ساده زیستی و ارامش والا ترین مفسر و فیلسوف مسلمان در صده اخیر

افسران - به چه فکر میکنی مرد خدا؟ 

حدود 27 سال پیش در این روزها عالمی فرزانه، و فیلسوفی متاله از میان ما رخت بر بست و به دیار باقی کوچید؛ چهره ای الهی و ملکوتی، که با پرواز خود شکافی عمیق در اسلام بر جای گذاشت.

علامه طباطبایى با دو بال قرآن و عترت پرواز کرد و به بلنداى جاودانگى و ابدیت رسید و براى همیشه ستاره ای درخشان و اسطوره اى جاوید در خاطره تاریخ گردید.

اینک به بهانه سالگشت ارتحال آن حکیم فرزانه، برآنیم تا زرین برگهایی از زندگانی سراسر روشن و درس آموز وی را با هم تورق کنیم. 

 

یکى از شاگردان ایشان که مدت سى سال با استاد مأنوس بود پیرامون خصوصیات اخلاقى آن عالم فرزانه چنین نوشته است :

شرح صدرعلامه

"علامه انسانى وارسته ، مهذب ، خوش اخلاق ، مهربان ، عفیف ، متواضع ، مخلص ، بى هوا و هوس ، صبور، بردبار، شیرین و خوش مجلس بود. من در حدود سى سال با استاد حشر و نشر داشتم ... به یاد ندارم که در طول این مدت حتى یک بار عصبانى شده باشد و بر سر شاگردان داد بزند یا کوچکترین سخن تندى یا توهین آمیزى را بر زبان جارى سازد. خیلى آرام و متین درس مى گفت و هیچ گاه داد و فریاد نمى کرد، خیلى زود با افراد انس ‍ مى گرفت و صمیمى مى شد.

با هر کس حتى کوچکترین فرد طلاب چنان انس مى گرفت که گویا از دوستان صمیمى اوست ... گاهى که به عنوان استاد مورد خطاب قرار مى گرفت مى فرمود:

"این تعبیر را دوست ندارم ما اینجا گرد آمده ایم تا با تعاون و همفکرى، حقایق و معارف اسلامى را دریابیم " 

 

استاد بزرگوار بسیار مؤ دب بود به سخنان دیگران خوب گوش مى داد، سخن کسى را قطع نمى کرد و اگر سخن حقى را مى شنید تصدیق مى کرد، از مباحثات جدلى گریزان بود ولى به سؤ الها، بدون خودنمایى پاسخ مى داد".(1)

یکى از شخصیتهاى مارکسیست با علامه به بحث و گفتگو نشسته بود و سرانجام موحد و مسلمان گردید هنگامى که یکى از دوستان او پیرامون مناظره و گفتگوى دوست خود با علامه پرسش کرد، وى شخصیت علامه را اینگونه بازگو مى کند:"آقاى طباطبایى مرا موحد کرد. هشت ساعت ما با هم بحث کردیم . یک کمونیست را الهى و یک مارکسیست را موحد کرد او حرف توهین آمیز هر کافرى را مى شنید و نمى رنجید و پرخاش نمى کرد"(2)

استاد جعفر سبحانى روحیات علامه را چنین توصیف مى کند:

آینه اخلاص

"ما با این که با ایشان انس بیشترى داشتیم یک بار هم به خاطر نداریم که مطلبى را به عنوان تظاهر به علم یادآور شود یا سخن را سؤ ال نشده از پیش ‍ خود مطرح کند."(3)

هنگامى که یکى از علماى حوزه علمیه قم از تفسیر عظیم المیزان در حضور ایشان تعریف مى کند، علامه بانیم نگاهى به او مى فرماید:

"تعریف نکن که خوشم مى آید و ممکن است خلوص و قصد قربتم از بین برود."(4)

و آنگاه که یکى از اساتید اندیشمند حوزه رساله امامت خود را براى نظریابى خدمت علامه مى دهد، ایشان پس از مطالعه مى فرماید:"چرا دعاى شخصى کردید؟ (بارالها توفیق فهم آیات الهى را به اینجانب مرحمت بفرما) چرا در کنار سفره الهى دیگران را شرکت ندادى ... تا آنجایى که خودم را شناختم ، دعاى شخصى در حق خودم نکردم ."(5)

استاد فرزانه ، مرحوم علامه از مرز مراعات واجبات و مستحبات پا فراتر گذارده و خود را مقید به ترک اولى کرده بود و همیشه ذکر الهى بر لب داشت و هیچگاه از توجه به پروردگار غافل نمى شد.

تعبد و بندگى

"اخلاق ایشان اخلاقى قرآنى بود، گویا اخلاقش "قرآن "بود. هر آیه اى که خداوند در قرآن نصب العین انسان کامل مى داند ما در حد انسانى که بتواند مبین و مفسر قرآن باشد در این مرد بزرگ مى یافتیم . مجلس ایشان ، مجلس ادب اسلام و خلق الهى بود و ترک اولى در ایشان کمتر اتفاق مى افتاد. نام کسى را به بدى نمى برد. بد کسى را نمى خواست وسعى مى کرد خیر و سعادت همگان را مسئلت کند"(6)

طهارت باطن استاد زبانزد خاص و عام بود. بسیارى از شبها را تا صبح به عبادت و بیتوته مى پرداخت . در ماه مبارک رمضان فاصله بین غروب آفتاب تا سحر را به تهجد ذکر مشغول بود.

دختر استاد چگونه برخورد پدر خود را با اطرافیان اینگونه بیان مى کند:

اخلاق علامه در منزل

"اخلاق و رفتار ایشان در منزل "محمدى "بود. هرگز عصبانى نمى شدند و هیچ وقت صداى بند ایشان را در حرف زدن نشنیدیم . در عین ملایمت ، بسیار قاطع و استوار بودند و مقید به نماز اول وقت ، بیدارى شبهاى ماه رمضان ، قرائت قرآن با صداى بلند و نظم در کارها بودند. دست رد به سینه کسى نمى زدند و این به سبب عاطفه شدید و رقت قلب بسیار ایشان بود.

... بسیار کم حرف بودند، پرحرفى را موجب کمى حافظه مى دانستند. بسیار ساده صحبت مى کردند به طورى که گاهى آدم گمان مى کرد این یک فردى عادى و عامى است ... مى گفتند شخصیت را باید خدا بدهد و با چیزهاى دنیوى هرگز انسان شخصیت کسب نمى کند... آرام و صبور با مسائل برخورد مى کردند. با این که وقت زیادى نداشتند ولى طورى برنامه ریزى مى کردند که روزى یک ساعت بعد از ظهرها در کنار اعضاى خانواده باشند... رفتارشان با مادرم بسیار احترام آمیز و دوستانه بود همیشه طورى رفتار مى کردند که گویى مشتاق دیدار مادرم هستند. ما هرگز بگومگو و اختلافى بین آن دو ندیدیم ... آن دو واقعا مانند دو دوست باهم بودند. در خانه اصلا مایل نبودند کارهاى شخصى شان را کس دیگرى انجام دهد... ایشان براى بچه ها مخصوصا دخترها ارزش بسیار قائل بودند. دخترها را نعمت خدا و تحفه هاى ارزنده اى مى دانستند. همیشه بچه ها را به راستگویى و آرامش دعوت مى کردند. دوست داشتند آواى صوت قرآن در گوش بچه ها باشد. براى همین منظور قرآن را بلند مى خواندند و به مؤ دب بودن بچه اهمیت مى دادند و رفتار پدر و مادر را به بچه ها مؤ ثر مى دانستند. درباره مادرم مى فرمود: این زن بود که مرا به اینجا رساند. او شریک من بوده است و هر چه کتاب نوشته ام نصفش مال این خانم است "(7) 

 

"توجه به جهان اطراف "و بررسى "وضعیت حال و آینده "از نشانه هاى بارز استاد والامقام ، مرحوم علامه طباطبایى است ایشان در سالهاى دهه 20 و 30 نقش حساس در هدایت جامعه داشت . با هجوم شبهات دشمنان ، سلاح قلم بدست گرفته و کارى کارستان مى کرد. فلسفه مادى و افکار غربى را پوچ و بى مقدار جلوه داد و حساسیتهاى زمان را به کار گرفت . هدایت فوج و فوج جوانان کار کم نظیرى بود که ((علامه )) یاراى آن را داشت و به خوبى از عهده آن بر آمد. پس از رحلت آیة الله العظمى بروجردى (ره ) "حکومت اسلامى "موضوع درس وى گردید و مقالاتى در این زمینه نگاشت و در آنها توانایى حکومت اسلامى را در اداره جامعه و قدرت ولایت فقیه را اثبات کرد.(8)

شناخت مقتضیات زمان و مکان

از دیر زمان ارادت و علاقه وافرى بین علامه طباطبایی و حضرت امام خمینى (رضوان الله علیهما) به چشم مى خورده است . چون هر دو از هوا و هوس ‍ به دور بودند نسبت به یکدیگر احترام مى گذاشتند(9) "رابطه دوستانه آن دو بزرگوار از قدیم برقرار و علامه نسبت به حضرت امام احترام قائل بود. نسبت به انقلاب نظر مساعد داشت و از مسائل سیاسى بااطلاع بود. وى نسبت به اوضاع جامعه بسیار ناراضى و از شاه و رژیم او منزجر بود.

همراه با امام (ره )، همگام با انقلاب

یک بار به ایشان گفته شد که شاه تصمیم گرفته است دکتراى فلسفه به شما بدهند. ایشان خیلى ناراحت شدند و اعلام کردند به هیچ وجه تن به قبول چنین چیزى نخواهند داد... و در پایان از اصرار زیاد - رئیس دانشکده الهیات آن زمان - گفتند: "من از شاه هیچ ترسى ندارم و حاضر به قبول دکترى نیستم "(10)

خط نستعلیق و شکسته علامه از بهترین و شیواترین انواع خط بود.گاهى استاد از روزهایى که با برادرش در تبریز در دامنه کوههاى اطراف از صبح تا به غروب به نوشتن خط مشغول بودند، یاد مى کرد. خط هایى که تعجب ایشان را بر مى انگیخت و یا سخن از زمانى مى کردند که علاقه بسیارى به نقاشى داشتند و تمام پول و وقت خود را صرف خرید کاغذ و نقاشى بر آنها مى نمودند.

جلوه هاى هنرى و ادبى علامه

از جمله جلوه هاى دیگر استاد؛ تجلى ایشان در آینه شعر است . اشعار بسیار ارزشمند و چشمگیرى که توسط علامه سروده شده و سرآمد گردیده است . "مرا تنها برد"و "پیام نسیم "و "هنر عشق "از جمله اشعار گرانسنگى است که از علامه باقى مانده است . 

... سرانجام پس از 81 سال و 18 روز بابرکت و زندگى پرتلاش ، روح پاک و الهى آن حکیم عارف و مفسر وارسته به دیار قدسى و ملکوت رهسپار شد.

ارجعى الى ربک

آرى در 18 محرم 1402 قمرى (24 آبان 1360 شمسى ) غبار غم و بیرق ماتم در سراسر میهن اسلامى بر پا شد و دلهاى پاک اندیشمندان و بزرگان عرصه علم و دانش غرق اندوه گردید. حضرت امام خمینى قدس سره ضمن اظهار هم دردى ، با برپایى مجلس ختم براى مرحوم علامه این ضایعه اسفناک را تسلیت گفتند. و در پى آن دیگر مراجع و شخصیتهاى علمى ، مذهبى و اجتماعى چون آیة الله العظمى گلپایگانى قدس سره ، آیة الله خامنه اى و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این ماتم جانکاه به سوگ نشسته و مراسم بسیارى بر پا کردند. شاگردان و دیگر ارادتمندان چشمه فیاض الهى با سرودن اشعارى پربها، غم اندوه خود را بیان نمودند. و دیگر اقشار مردم یاد و خاطره آن اسوه جاودانه و مردالهى را گرامى داشتند.  

 

پی نوشت ها

1- یادنامه علامه طباطبایى ، از آیت ابراهیم امینى ، ص 122 - 124 و 128

2- یادها و یادگارها، آیة الله جوادى آملى ، ص 58 و 59

3- همان ، ص 59

4- روزنامه جمهورى اسلامى ، 23/7/1364

5- یادها و یادگارها، ص 83 - 84

6- همان ، از آیة الله جوادى آملى ، ص 61

7- همان ، از نجمة السادات طباطبایى ، ص 40 - 51

8- روزنامه جمهورى اسلامى ، 16/2/1369، از حجة الاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى ؛ یادها و یادگارها، از آیة الله جوادى آملى ، ص 73

9- یادها و یادگارها، از آیة الله امینى ، ص 89

10- همان ، از نجمة السادات طباطبایى ، ص 52. 53

11- یادنامه علامه طباطبایى ، ص 1

نظرات 2 + ارسال نظر
آنلاین فرم سه‌شنبه 29 مرداد 1392 ساعت 20:46 http://www.onlineforms.ir

سلام من مهرتاش هستم مدیر و طراح سایت آنلاین فرم
دیدم خیلیا نیاز دارند واسه بلاگ هاشون فرم های آنلاین بسازند برای ارتباط با مخاطب، فروش ، سفارش ، نظر سنجی و ... هر چی بخاند
اومدم یه سایت زدم کارتونو راه بندازم. که خیلی راحت با سلیقه خودتون فرم آنلاین بسازید تند و تند.
نه برنامه نویسی میخاد نه قالبسازی نه سایت نه هاست. همه چی تو خودش هست. (پلن رایگان هم داره :) )
این نرم افزار که امسال راه اندازی شده "سامانه فرم ساز تحت وب" نام داره و میتونید در آدرس
http://www.onlineforms.ir
ببینید و به رایگان عضو شوید و فرم هاتون رو بسازید
اینم یکسری نمونه فرم که با اون ساختم

نمونه فرم نظر سنجی همایش : http://onlineforms.ir/Forms/samples/16
فرم نظر سنجی محصولات کارخانه : http://onlineforms.ir/Forms/samples/18
فرم تقاضای مرخصی : http://onlineforms.ir/Forms/samples/17
نمونه فرم استخدام : http://onlineforms.ir/Forms/samples/15
فرم رضایت مشتری : http://onlineforms.ir/Forms/samples/19

فیلم آموزشی ساخت فرم:
http://www.aparat.com/v/WxvD2

امیدوارم برای همه مفید باشه

گروه اینترنتی آلفا سه‌شنبه 29 مرداد 1392 ساعت 19:30 http://hadieh.mihanblog.com

سلام
دیگه لازم نیست هر روز وقت خودتون رو توی سایتهای مختلف صرف کنید.تا کلی عکس و مطلب مورد علاقه تان را پیدا کنید،
ما آمده ایم تا خواسته های شما را برطرف کنیم !
شما فقط باید ایمیل خودتون رو هر روز چک کنید و منتظرخفن ترین و جدیدترین مطالب و عکس ها باشید !
عضویت در گروه آلفا و استفاده از مطالب آن کاملا رایگان می‌باشد.
راهنمای عضویت در گروه آلفا : http://hadieh.mihanblog.com

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.