علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه
علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

می خواهند هزینه شکست دیپلماسی "لبخند" را بر گردن رهبری بیندازند...

سردار سعید قاسمی:

می خواهند هزینه شکست دیپلماسی "لبخند" را بر گردن رهبری بیندازند

امروز مستقیم و شفاف می گویند که سخنان تند و تیز و مدل امام و رهبری دیگر جواب نمی دهد با اینکه در کلامشان دائم از واژه مقام معظم رهبری استفاده می کنند اما عکس ایشان اقدام می کنند.

به گزارش فرهنگ نیوز، سردار مهندس حاج سعید قاسمی فعال فرهنگی و از فرماندهان دوران دفاع مقدس مهندس سعید قاسمی دوشنبه شب در همایش «غیرت در ایستگاه دیپلماسی» که در حسینیه امام خمینی(ره) مشهد برگزار شد به ایراد سخنرانی پرداخت.
 
اهم سخنان طرح شده توسط  ایشان در این همایش بدین شرح است:
 
با همه فراز و نشیب‌ها در آستانه سی و ششمین سالگرد انقلاب که به گفته امام انفجار نور بود هستیم؛ و حدود چهار دهه را طی طریق کرده ایم. ما مراحلی را گذراندیم که می‌گفتند فردا، انقلابی وجود ندارد و کار تمام است. زمانی که گروهک‌های مسلح عربده کشی می‌کردند می‌گفتند کار انقلاب تمام است. پیش بینی می‌کردند خیلی دیگر بتوانید دوام بیاورید شش ماه است و تا همین الان دائم این شش ماه‌ها را تمدید می کنند. ان شا الله آن قدر این زمان ها را تمدید کنند که پرچم این انقلاب را به دست امام زمان(عجل الله) برسانیم.
 
زمانی که امام تصمیم گرفت با مستکبران و رژیم پهلوی درگیر شود تقریبا همه با او مخالفت کردند. و می گفتند این کار دیوانگی و جنون است و جواب نمی دهد و آمریکا حکمران این نظام است. مردم این کشور قرن هاست که به حکومت دیکتاتوری عادت کرده اند؛ و این کار نتیجه ای ندارد. در شرایطی که ناقوس مرگ بر نظام حاکم بود، امام شروع به مبارزه کرد و وقتی به امام گفتند که سرباز و یار نداریم امام در جواب گفت: سربازهای من در گهواره ها هستند.
 
امام برای تفکر بزرگ خود خیلی سختی کشید و پانزده سال به تبعید رفت. اما در نجف در کنار خود امیرالمومنین(علیه السلام) درس و رموز این انقلاب بزرگ را مستقیم از خود مولا دریافت کرد که این تقدیر الهی خداوند عزوجل بود.
 
در طول این مسیر خیلی ها در راه امام قرار گرفتند و به او گفتند: این مدل کار فرهنگی برای انقلاب کردن، جواب نمی دهد و به امام پیشنهاد کردند که از ظرفیت نظامی گروهک ها استفاده کن، اما امام گفت که ما به اسلحه نیاز نداریم؛ و ما با فتح القلوب انقلاب می کنیم. موضوع جالب همین است که شاید منطقی به نظر می رسید که امام از این مجموعه نظامی استفاده می کرد و بعد ها آن را انکار می کرد و یا سهم آن گروه ها را می داد چرا که در آن زمان سرباز و نیرو نداشت. اما این ها نشان می دهد که هدف وسیله را توجیه نمی کند و نمی توان برای رسیدن به اهداف از هر وسیله ای استفاده کرد.
 
 این انقلاب با همه جریاناتی که می دانیم اتفاق افتاد. این انقلاب و هر انقلابی که در این دروان مانند انقلاب های کشورهای عربی اتفاق افتاده است باید چند پارامتر و شاخص داشته باشد. اولین مورد داشتن یک رهبر و فرمانده کل و یا یک امام است. در درجه دوم یک انقلاب نیاز به کادر دارد تا تفکرات رهبر را تبیین کنند. مورد دیگر این است که یک انقلاب نیاز به ایدئولوژی و تفکری دارد که بر مبنای آن تفکر، حرکت انقلابی صورت بگیرد. از طرفی این عوض کردن تفکر به رسانه نیاز دارد؛ تا پیام انقلاب را به همه مردم برساند. یک انقلاب به مراکزی برای سازماندهی نیروهای خود دارد؛ لذا مساجد بستر این کار در انقلاب ما بودند. حال می توان بررسی کرد که چرا نتیجه  انقلاب های اتفاق افتاده در برخی کشورها مانند مصر بچه ای ناقص الخلقه است. یک انقلاب در پایان قرن بیستم با صحت و عافیت سربلند کرد به دلیل این که همه پارامترهای لازم را در برداشت. و آن یک دانه انقلاب؛ انقلاب جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی بود.
 
 باید به این چرت و پرت هایی که گاهی گفته می شود و از شبکه های ماهواره ای درباره انقلاب و رژیم پهلوی پخش می شود گفت غلط کرده اند که انقلاب را تفسیر می کنند. علت این انقلاب حرکت بزرگ شما مردم است؛ و این حرکت اکنون به همه جا رسیده است چرا که امروز بعد از 35 سال جوان مصری با الگو گرفتن از دانشجویان خط امام از دیوار سفارت آمریکا بالا می رود.
 
در اشاعه تفکر امام موفق نبودیم. اما گدازه های این آتش فشان به طور طبیعی منتشر شده است. به همین دلیل در صحرای آفریقا به عشق امام اسم فرزندش را روح الله می گذارد. یا یک پاکستانی اسم فرزندانش را بهشتی و مطهری می گذارد.
 
 موج این عدالت خواهی به قول خود امام که می فرمود انقلاب ما نشان داد که می شود. می شود در شرایطی که جهان به دو گروه تقسیم شده است بگوییم ما هم هستیم! و از پوسته  خود بیرون بیاییم و بگوییم ما هم برای زندگی و مرگ حرف داریم. این ابتدایی ترین پیام این اتقلاب به همه عالم  بود.
 
برخی به امام می گفتند تازه مصیبت بعد از انقلاب شروع می شود. چرا که مگر شما برای قسمت های مهم کشور چه کسانی را دارید و یا برای وزارت خانه ها چه مهره هایی دارید؟ به امام گفتند شما هم مانند رهبران مسیحیان یک رهبر معنوی باش و بقیه امور را به دست لیبرال دموکرات ها بسپار و در امور دخالت نکن. جالب است که امام این کار را انجام داد و این ها را در جلوی نظام و سنگر اول نظام قرار داد. اولین کشوری که انقلاب ما را به رسمیت شناخت امریکا بود. این پیاده روی که امروز از آن ناراحتیم که چرا با هم قدم زدند یک ریشه قدیمی دارد. همان زمان رفت و آمد و نشست و برخاست بود و آن موقع شروع شده بود و چیز جدیدی نیست اما متاسفانه این تجربه را ندارند که همان قدم زدن ها موجب کنار رفتن شان شد.
 
بازرگان با اینکه که به نوعی یک نیروی انقلابی بود اما معتقد به از بین رفتن کامل نظام شاهنشاهی نبود، اما امام گفت اگر یک قدم عقب بگذارید این انقلاب صد سال به عقب می افتد پس باید به همه اش نه بگویید؛ میگفتند ما به این شکل نمی‌توانیم و ما می خواهیم تعامل کنیم. لذا این خیانت ها از همان موقع وجود داشت.  بعد از تسخیر لانه جاسوسی بازرگان استعفا داد و امام هم پذیرفت چرا که این کار را تایید کرد و گفت آن جا را نگه دارید. امام با همان پاپتی ها و پا برهنه ها خاک آمریکا را اشغال کرد و اسم آن را انقلاب دوم گذاشت.
 
 این اتفاقات در شرایطی در آن زمان اتفاق افتاد که در کشور به دلیل تعاملات با غرب، خیانتی مثل خیانت امروز عراق را شاهد بودیم. ده ها شهر مثل موصل تقدیم دشمن شد. داستان امروز عراق در کشور و انقلاب ما اتفاق افتاد مانند سنندج، سقز، مهاباد، میاندوآب، پاوه، بانه، هر کدامشان یک موصل بود. اما این نکات نه در دانشگاه ها و در کتب درسی و نه در حوزه ها وجود دارد و نه رسانه می گوید که چگونه آن دشمنان حذف و نابود شدند.
 
 داعش امروز مولود و انگشت کوچک مسعود رجبی است؛ داعش هنوز مادرش نزاییده بود که حداقل پنج تا امامان جمعه به صورت انتحاری کشته شدند. هفده هزار شهید فقط به نام مسعود رجبی ثبت شده است.
 
انقلاب چگونه از این گردنه های پر پیچ و خم سر به سلامت بیرون آورد؟ استراتژی کاوه ها و متوسلیان ها و بروجردی ها در آزادسازی و حفظ موصل های ایران چه بود؟ آیا این سوالات در دانشگاه ها یا مدارس و حوزه ها پاسخ داده شده است. ما مانند سوریه برای از بین بردن دشمن همه جا را صاف نمی کردیم بلکه ما کشته می دادیم اما حق کشتن نداشتیم؛ لذا خون بر شمشیر در استراتژی امام پیروز است و خون راه را باز می کند. هنوز از این موصل ها با عافیت کامل به بیرون نیامده بودیم؛ دشمن مشاهده کرد که از طایفه گری و اختلاف افکنی نتیجه ای نگرفت. آن هم به صورتی که همه این ها رهبر داشتند مانند لیدر آذربایجان به نام آیت الله شریعتمداری بود. نسخه این اقدامات در طائف توسط همین خبیث که اخیرا گور به گور شده بسته شده بود. در این دو سال هر یک ساعتش مصیبت هایی بر ما گذشته که باید مثنوی ها برایش بنویسند.
 
دفاع مقدس شروع شد. اگر من بتوانم ده سال بجنگم تا این جمله ی دروغین" هشت سال جنگ ایران و عراق" را پاک کنم برای من کافی است. باید گفت دروغ نوشتند، به این دلیل به این شکل گفتند تا تو را خفه کنند تا شهیدان را جمع کنند که شما بگویید چگونه آمریکا این عراق را 25 روزه جمع کرد اما شما در طول هشت سال هیچ کار نکردید؟ من اسم این جنگ را جنگ جهانی سوم می گذارم. برای اولین بار در تمام تاریخ عالم همه بر علیه یکی جمع شدند. باید این اتفاق، جنگ ایران و استکبار جهانی با کمک عراق باید نامیده شود.
 
هم نظامیان، هم دولت مردان و هم سیاست به امام گفتند دیگر نمی توانیم و آقا روح الله قطع نامه را بپذیر! امام قبول کرد. گفت جام زهر را نوشیدم! از قبل هم می گفتیم آقا انقلاب نکن و حتی روایت برایش می آوردند حالا جواب شهدا را تو باید بدهی. قطع نامه را پذیرفت. در این هنگامه سازمان ملل باید متجاوز را شناسایی می کرد و غرامت پرداخته می شد. مانند همین حرف هایی که امروز می زنند و می گویند باید برویم امضا کنیم.
 
به فاصله فقط سه شب بعد از پذیرش قطعنامه چه اتفاقی افتاد؟ این که خوشحالند از این که امضا کنند و می گویند پیروزی و تسلیم قدرت های جهانی حال ببینیم آن قطع نامه چه شد.  مسعود رجوی از همه جا فراخوانی نیرو کرد و عراق هم نیروها را جمع کرد و بدتر از سال 59 حمله کردند و بعد از 8سال که جنگیدیم دوباره به اول خط رسیدیم. چرا که با خودشان گفتند سرباز ندارند و سیاست مدارانشان هم گفته اند که دیگر نمی شود پس با استفاده جاسوسان که همیشه وجود داشته است فقط بعد از سه شب از قطع نامه حمله کردند. شلمچه، طلاییه، سقوط کرد؛ فکه ، دلهران؛ قصر شیرین و خیلی از شهرهای دیگر سقوط کرد. تاریخ نوشت، در طول هشت سال دوازده هزار اسیر دادیم. این مسائل را بچه‌های ما نمی دانند اما در طول فقط سه شب دوازده هزار اسیر دادیم! عراقی‌ها وقت نداشتند غنیمتی های ما را جمع کنند.
 
مردم قرار نیست این موضوع ها را بدانند و علت آن مشخص شود. شصت درصد زمین هایی که در طول هشت سال آزاد کرده بودیم در طول سه شب از دست دادیم و این به خاطر قطع نامه کثیف 598 بود. چیزی که به خیال خودشان می‌خواهد دوباره تکرار کنند. امام به جز یک پیام سه خطی چیزی نگفت. آن پیام سه خطی کجاست؟ در کدام کتاب است؟ مظلوم تر از خود معمار انقلاب خود امام است. رسانه ما در سالگرد پذیرش قطع‌نامه هیچ گاه آن پیام امام را بازگو نکرده است چون جرات نمی کند. آن پیام این بود امروز، هیچ چیز از هیچ کس پذیرفته شدنی نیست و باید بجنگید و امروز سپاه یا برای همیشه عزیز خواهد شد و یا برای همیشه لباس ذلت تن خواهد کرد.
 
 مردم آن زمان مانند امروز کلافه و گیج بودند. از طرفی تلویزیون جبهه های جنگ را پر از نیرو نشان می داد و از طرفی احساس می کردند که اتفاقاتی در پشت پرده در حال اتفاق افتادن است و این ها در حال صلح هستند. بعد از پیام امام خود من نیرو با تفنگ بادی اعزام کردم، با تیرکمان در جبهه آدم دیدم. با لباس شخصی آمدند و مردم این قضیه را جمع کردند دو این از ویژگی ها و برکات انقلاب است.
 
اسم این برنامه را گذاشتند «غیرت در ایستگاه دیپلماسی» من گفتم این عنوان را انتخاب نکنید چرا که بر این باور هستم که سیاست ها و استراتژی که این دولت در پیش گرفته است، قبل از پایان چهار سال به استنزال خواهد رسید و این تفکرات به طور کامل و برای همیشه از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران رخت برخواهد بست.
 
سیاست‌های دولت کنونی که دیگر رنگ ندارد و اگر بخواهیم به این موضوع نگاه مثبت داشته باشیم، آنها سعی می‌کنند هزینه شکست دیپلماسی لبخند را بر گردن رهبری بیندازند و نه بر اثر زیاده خواهی آمریکا و غرب!
 
شاید امروز هم مانند زمان بنی صدر باشد، که می‌گفتیم امام اقدامی انجام بده این بنی صدر خائن است. امام می‌گفت: نمی‌شود چون رای مردم را دارد و مقبول آن‌ها است. او سخنور، سید و دکتر است. امام گفت باشد تا وقتش برسد. زمانی مردم متوجه شدند که بنی صدر از همین خروجی مهرآباد که تا همین الان هم باز است با لباس زنان فرار کرده بود. این دیپلماسی شکست خورده است، اما به دلیل اینکه هزینه آن را حزب الله نپردازد باز هم صبر می‌کنیم.
 
امروز مستقیم و شفاف می گویند که سخنان تند و تیز و مدل امام و رهبری دیگر جواب نمی دهد با اینکه در کلامشان دائم از واژه مقام معظم رهبری استفاده می کنند اما عکس ایشان اقدام می کنند.
 
چگونه در زمان دولت قبل که رئیس جمهور در سازمان ملل هولوکاست را به چالش کشید نفت قیمتش تا صد و چهل دلار رسید اما با تفکر تعاملی شما روز به روز نه تنها در حال سقوط است بلکه هر روز فشار ها بیشتر شد و همین اخیر هم اوباما گفت اینقدر باید فشار را بر ایران زیاد کنیم تا از ایران جواب مثبت بگیریم.
 
می گویند: ما هم دستور داده ایم اقتصاد، مقاومتی بشود. در حالی که دستور را رهبری داده بلکه شما باید آن را اجرایی کنید. نه این که به صندلی تکیه زده و دستور آن‌را بدهید. تو به عنوان رئیس جمهور باید به دستت بیل بگیری تا همه ببینند که مبنای اقتصاد مقاومتی باید کشاورزی باشد. این تفکر بدون شک در دو سال آینده رو به اتمام می رود، و این که عده ای نگرانند که آقا دانشگاه را گرفتند، نه این هم نیست، این‌ها دماغ خودشان هم نمی‌توانند بگیرند!
 
جماعت ما از جنس جمعیت اربعین است که 25میلیون نفر است. اما آقای رئیس جمهور به بزرگترین مانور مسلمانان کوچکترین اشاره ای نکردید با این که مزخرفترین مسائل را حاشیه می‌زند و مطرح می کند. درکجا، این مانور اتفاق افتاد؟ در ناامن‌ترین نقطه کره خاکی! آیا این اعجاز نبود؟ این مانور برگ و اتفاق بزرگ که هیچ کدام از مسئولین فرهنگی ما روی آن نظر ندارد. اما راجع به فلان بازیگر فاحشه و یا فلان خواننده زن موضوع مهم شده است. مسئله اربعین و حسین(علیه السلام) مهم نیست؛ اما تک‌خوانی یک فاحشه آن قدر مهم است که صورت مسئله اصلی آ ن وزارت خانه شود.
 
من خطاب به آمریکا می گویم اگر می خواهی دیگر فشارها را تحمل نکنیم و دنباله روی شما بشوند و دست از انقلاب بردارند، اگر این را می خواهی به این دولت که همگرا و هم سو با شماست امتیاز بده و بگذارید دلار ارزان شود. سپس مردم به این نتیجه می رسند که مدل رهبری و امام جواب نمی دهد! اما شما آن قدر احمق هستید که این کار را نمی کنید چرا که ویژگی گرگ این است. امام به ما گفته که اگر آمریکا لاالله الا الله هم بگوید ما باور نمی کنیم.
 
 این انقلاب به حول قوه الهی در طول 36 سال با تمام مشکلات به این جا رسید و بعد از این هم با صلابت از تمام این تنگناها با صحت و عافیت به ساحل نجات خواهد رسید.

منبع:قاصد نیوز

آقای روحانی؛خیلی وقت‌ها عقل سالم را باید در بدن غیر سالم جست...

آقای روحانی؛خیلی وقت‌ها عقل سالم را باید در بدن غیر سالم جست

این افراد تنها نمونه هایی از کسانی هستند که امروز عقل سالم شان در بدن غیر سالم شان است

به گزارش فرهنگ نیوز، تمسخر منتقدان سیاست خارجی دولت یازدهم توسط رییس جمهور در جشنواره فارابی موجی از واکنش های مختلف در میان افکار عمومی و شبکه های اجتماعی را ایجاد کرده است.

بعد از این سخنان روحانی بسیاری از مردم با اشاره به جمله خاص رییس جمهور مبنی بر اینکه «خداوند عقل سالم (به منتقدان دولت) بدهد، به بدن سالم عقل سالم بدهد» معتقدند این جمله وی تعریضی به منتقدانی است که به خاطر حضور در سالهای جنگ و دفاع مقدس در حال حاضر بدن سالمی ندارند ولی اکنون به جای آنکه به سبب جان فشانی های آن دوران مورد تکریم واقع شوند یا لااقل از سوی رییس جمهور مورد کنایه قرار نگیرند، این روزها به خاطر نقد عملکرد دولت در عرصه دیپلماسی مورد هجوم نفر اول دستگاه اجرایی کشور قرار گرفته اند.
 
رجانیوز - در گزارش پیش رو سعی دارد تا بدون هیچ قضاوت و تحلیلی تنها به سابقه تعدادی از جانبازان که امروز بدن سالمی ندارند اشاره کند، افرادی که در سالهای جنگ و درست همان روزهایی که تعدادی از مسئولان فعلی وزارت خارجه در آمریکا و اروپا مشغول تحصیل بودند، در برابر توپ و گلوله های دشمن قرار گرفتند و تن سالم شان را با آرمانهایشان معامله کردند.
 
هر چند این افراد تنها نمونه هایی از کسانی هستند که امروز عقل سالم شان در بدن غیر سالم شان است و می توان از بسیاری جانبازان دیگر از جمله دکتر علی اصغر زارعی، حجه الاسلام پناهیان، حجه الاسلام رسایی، دکتر علیرضا زاکانی، دکتر مهدی کوچک زاده، دکتر الیاس نادران، حجه الاسلام روح الله حسینیان و ... نیز نام برد.
1. استاد حسن رحیم پور ازغدی
 
وی استاد حوزه و دانشگاه است که سالهاست با طرح مباحث مبنایی و روشنگرانه علیه جریان های التقاطی، آنها را به چالش کشیده است. رحیم پور ازغدی در سالهای دفاع مقدس حضوری فعال داشت و نهایتا شیمیایی شد و به مقام جانبازی نایل آمد اما با این حال هیچ گاه عرصه مبارزه را بعد از جنگ پایان یافته تلقی نکرد و با حضور در مناظره های مختلف در دوره دوم خرداد به تقابل فکری با سکولارها پرداخت و طی سخنرانی های متعددی پاسخ های مستدل و منطقی درباره شبهات آنها بیان کرد.
 
او بعد از دوره دوم خرداد تا کنون نیز همواره با انتقاد از انحرافات و خطاهای مسئولان یکی از افرادی بوده که صدای وی به عنوان صدای عدالتخواهان و توده مردم محسوب در جامعه بازتاب داشته است و به همین علت در دولت های مختلف نیز مورد غضب برخی از مسئولان دولتی بوده است.
 
اخیرا نیز رحیم پور در نماز جمعه اعلام کرد:  «روی ستاد نماز جمعه فشار  بسیار زیادی است که روایات اقتصاد بازار و امثال آن خوانده نشود و حرف‌های ملوس در نماز جمعه بزنید؛‌ ممکن است بنده دیگر در نماز جمعه سخنرانی نکنم اما اگر به شما گفتند نماز جمعه‌ای را برگزار کنید که درباره فتنه و فساد اقتصادی و شیعه انگلیسی در آن حرفی زده نشود بدانید که آن نماز جمعه دیگر نماز جمعه نیست.»
 
وی در نماز جمعه 10 بهمن 93 نیز با انتقاد از عملکرد دولت در مذاکرات با 1+5 گفت:
 
«در طول یک سال گذشته نه تنها تحریم‌ها کم نشده است بلکه بیشتر شده است. با اینکه دولت خیلی انعطاف از خود نشان داده، هر کاری که خواستند انجام داده‌اند اما با این حال باز هم تحریم‌ها بیشتر شده است.»
 
 
2. استاد حسن عباسی
 
 
وی استاد دانشگاه، کارشناس مسایل استراتژیک و رئیس مرکز بررسی‏های دکترینال امنیت بدون مرز است که سالها در عرصه های مختلف علمی و پژوهشی مطالعات تخصصی داشته است.
 
سخنرانی های روشنگرانه و پرشور وی در دهه گذشته همواره مورد رجوع بسیاری از دانشجویان و نخبگان بوده است و مناظره های تاریخی وی با افراد و چهره های شاخص جریان سکولار فراموش نشدنی است.
 
عباسی که در سالهای دفاع مقدس در کردستان حضور پر رنگی داشته است در همان برهه به مقام جانبازی رسید به همین سبب امروز بدن سالمی ندارد.
 
وی  همواره در سالهای بعد از جنگ با انتقاد شدید از انحرافات دولت ها و مسئولان در دوره های مختلف، یکی از اصلی ترین سخنگوهای بدنه اجتماعی حامی نظام در مجامع مختلف بوده است.
 
حسن عباسی در یک سال و نیم گذشته نیز چندین بار به طور مفصل به انتقاد از عملکرد منفعلانه دولت یازدهم در عرصه دیپلماسی پرداخته که مهم ترین آنها شاید سخنان وی در اسفند سال گذشته در دانشگاه ملایر باشد:
 
«سیاست خارجی در خلاء و سیاست خارجی بدون حمایت مردمی به نتیجه نمی رسد! لذا سیاست خارجی تا این لحظه به حسب ظاهر لبخند بوده است اما با کمال تاسف باید گفت که دستاوردهای 10 سال گذشته انرژی هسته ای را از دست داده است و وارد مرحله دوم و خطرناکی شده که دشمن اراده اش را در سیستم موشکی و دفاعی ایران تحمیل کند و سراغ ادعای واهی و حقوق بشری و غیره رفته است.
 
لذا من افق روشنی را برای سیاست خارجی موجود نمی بینم و متاسفانه باید بگویم که سیاست خارجی موجود راه به جایی نخواهد برد و پیشاپیش مشخص است این سیاست خارجی به عزت جامعه ما نمی انجامد. این موضوع تقریبا برای همه ملموس است و با توجه به دعوت از جامعه سراسری دانشگاهی کشور برای دفاع از تیم مذاکره کننده هسته ای، کماکان هیچ استادی نیست که بتواند در کف دانشگاه و در یک مناظره «منطقی» از این توافق نامه دفاع کند  ... ما در پرونده هسته ای بند انگشتمان را دست دشمن داده ایم و حالا سراغ محور دوم رفته است و می گوید موشکهایتان و محور سوم می گوید حقوق بشر. الان یقه ما دست دشمن است. دیپلماسی که دست ما را به دست حریف بدهد، معلوم است که در نهایت بتواند دست ما را آزاد کند، این معلوم است نتیجه اش چه خواهد بود.»
 
3. دکتر سعید جلیلی
 
 
استاد علوم سیاسی دانشگاه، مسئول سابق تیم مذاکره کننده هسته ای ایران و عضو شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان است که امروز بدن سالمی ندارد چون در سالهای دفاع مقدس به جای حضور در خارج از کشور و تحصیل در دانشگاه های آمریکا و اروپا، در جنگ حضور یافته و در عملیات کربلای 5 یک پایش را از دست داده است.
 
جلیلی با اینکه این روزها می تواند انتقادات زیادی را متوجه عملکرد دیپلماسی دولت یازدهم کند اما باز هم سکوت اختیار کرده و تا کنون چندبار در تریبون های عمومی مختلف از لزوم دفاع  همه جانبه از تیم مذاکره کننده هسته ای کشور سخن گفته است و تلاش می کند با طرح مسایل مبنایی و گفتمانی از طرح مسایلی که به تضعیف دولت منجر می شود پرهیز کند.
 
با این حال شاید مهم ترین نقد وی به عملکرد دستگاه سیاست خارجی دولت یازدهم، سخنان وی در دی ماه 92 در تالار ابن سینای مشهد باشد که  با اشاره به تعبیر بکار رفته در توافق‌نامه ژنو مبنی بر تأمین نیازهای عملی برای غنی‌سازی، خاطر نشان کرد:  «این تعبیر بر مبنای تئوریک استعماری و بر اساس تفکر لیبرالیسم شکل گرفته و رواج یافته است، حتی برخی در محیط داخلی هم این طنز را تکرار می‌کنند که اگر می‌خواهید با امپریالیست مقابله کنید، لیبرالیسم بهترین راه است!»
 
4. سردار اسماعیل کوثری
 
وی نماینده مردم تهران در مجلس هشتم و نهم و جانباز دفاع مقدس است که در سالهای جنگ، فرمانده لشگر 27 محمد رسول الله بود و در همان سالها به مقام جانبازی 70%  نایل آمد.
 
کوثری که از همرزمان شهید همت و بسیاری دیگر از فرماندهان ارشد دفاع مقدس است در سالهای بعد از جنگ نیز با حفظ روحیه بسیجی و انقلابی، در عرصه سیاست فعالیت خود را ادامه داد و هم زمان مدرک دکترای امنیت دفاعی خود را کسب کرد.
 
وی تا کنون چندین نوبت به صراحت به نقد عملکرد دولت یازدهم در موضوع سیاست خارجی پرداخته است، از جمله سخنان وی در همایش «دلواپسیم» در اردیبهشت 93 که اظهار داشت:
 
«با عزیزان تیم مذاکره کننده حرفمان این است حالا که شما سانتریفوژ ها را محدود کردید پس بابد تمام تحریم ها را برمی داشتید. ما وقتی 20درصد را قبول کردیم حداقل باید بانک مرکزی و نفت از تحریم در می آمد. همین هم که به توافق اولیه رسیدیم هفته گذشته با مسئولین بانک مرکزی جلسه گذاشتیم تا 15 روز قبل از 2/4 میلیون دلار هیچ نتوانسته ایم برداریم. حالا که ما نصف مواد غنی شده را اکسید کرده ایم چرا آن ها هنوز اقدامیانجام نداده اند. بنابراین به منافع ملی ما خدشه وارد شده است.»
 
5. دکتر فریدون عباسی:
 
 
وی دانشمند هسته ای، رییس سابق سازمان انرژی اتمی و استاد فیزیک هسته ای است که سالهای جنگ را در جبهه گذراند و در سال 89 نیز هم زمان با ترور شهید شهریاری مورد حمله عوامل موساد قرار گرفت اما با سرعت توانست خود را از ماشین بیرون پرت کند و در نهایت به خاطر اصابت ترکش به بدنش جانباز شد.
 
 عباسی از متخصصین لیزری وزارت دفاع و از معدود متخصصان جداسازی ایزوتوپ است و مسئولیت آموزش و تحقیقات هسته‌ای وزارت دفاع را سالها بر عهده داشت.
 
وی نیز که به خاطر علم هسته ای اش بعد از ترور در سال 89 بدن سالمی ندارد، طی یک سال و نیم گذشته بارها و بارها به انتقاد از عملکرد منفعلانه و غیر قابل دفاع دولت یازدهم در عرصه دیپلماسی پرداخته است:
 
« ما دنبال این هستیم که ویزا و پاسپورت به ما بدهند، یا دنبال این هستیم که عقاید و انقلابمان و گفتمان انقلاب را به دنیا معرفی کنیم؛ دنبال چه هستیم؟ با تنش زدایی میتوانیم به نتیجه برسیم یا باید کلاً تهدیدات را از جمهوری اسلامی رد کنیم. با کدام زیربنای فکری میخواهیم برویم و با دنیا تعامل کنیم؟ دارای تفکر درونگرا هستیم یا برونگرا؟
 
منظورم این است که به درون و ظرفیتها داخلی توجه میکنیم و میخواهیم آنها را شکوفا و آزاد کنیم یا میخواهیم برویم و همه چیز را به بیرون وابسته کنیم و بگوییم فقط خارجیها میتوانند مشکل ما را حل کنند. آن دوستانی که الآن مشاور، معاون، وزیر، رئیس هستند و هر سمتی دارند، حتماً باید این مبانی فکریشان در جامعه عرضه شود که مردم بدانند که میخواهند کدام طرفی بروند، میخواهند بروند همه مسائلشان را با خارجیها حل کنند؟»
 
6. مجتبی شاکری
 
 
فعال سیاسی، عضو شورای شهر تهران و جانباز دفاع مقدس است که از سالهای قبل از انقلاب نقش فعالی در مبارزه با رژیم شاهنشاهی داشت و در سالهای بعد از انقلاب نیز به جای عذر تراشی و فرار از جبهه های جنگ، در دفاع از اسلام و خاک کشورش به جبهه رفت و به مقام جانبازی نایل آمد.
 
او نیز امروز به خاطر شجاعت و انجام وظیفه اش در سالهای جنگ بدن سالمی ندارد و از قضا جزو منتقدان توافق ژنو و عملکرد سیاست خارجی دولت روحانی است:
 
« اهانت ها از زمان توافقنامه ژنو آغاز شد و از زمانی که دولت حاضر به اعتماد به مردم نشد و متن توافقنامه را فاش نکرد و با منتقدین خود تندخویی کرد این اهانت های غرب به ایران افزایش یافته است.»
 
 
7. مهندس سعید قاسمی
 
وی استاد دانشگاه علم و صنعت و جانباز دفاع مقدس است که در سالهای نبرد با ارتش بعثی از فرماندهان ایران محسوب می شد.
 
قاسمی در سالهای بعد از جنگ نیز همواره با نطق های آتشین و گیرای خود به انتقاد از انحرافات دولت های هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی پرداخت و این روزها مانند بسیاری دیگر از منتقدان عملکرد دولت روحانی در عرصه سیاست خارجی بدن سالمی ندارد. 
 
وی در تیرماه 93 در همایش «خط قرمز»  با بیان اینکه امروز مسئولان دولت یازدهم تحت عنوان «فرمایشات آقا» کارهای خودشان را انجام می‌دهند و از این رو باید دلواپس بود، گفت:
 
«ما هر موقع می‌خواستیم ضد وزیر اسبق ارشاد صحبت کنیم، می‌گفتند این فرد دارد با آقا چایی می‌خورد اما الان به عنوان یک عامل فتنه در انگلیس حضور دارد. باید سوال و خواسته‌های خود را هم مطرح کنید چرا که راهی را که امروز دولت روحانی در سیاست خارجی می رود به ترکستان است و ما اصلا بازی برد – برد نداریم. آنها می‌خواهند فرزندان و بچه‌های ما را با این گفتمان فریب دهند. آیا این دلواپسی یک استرس درونی است یا پشتوانه‌ای تاریخی دارد که اگر برای نسل امروز روشن می‌شد، الان در زمین بازی آن‌ها نبودیم؟
 
این دلواپسی برای بچه‌های جنگ مفهوم خاصی دارد. در یک سال یا دو سال آخر جنگ، اتفاقاتی رخ داد که یک گیجی برای بچه‌های جنگ در پی داشت. در یک سال اخیر ماهی یک عملیات رخ می‌داد و زمین‌هایی که ما با خون گرفته بودیم را از ما می‌گرفتند. امام در این مقطع همه را به جنگ فرامی‌خواند و می‌گوید همه چیز باید در استخدام جنگ باشد. شد؟ نشد!  نظامیون بریدند، فرمانده‌شان استعفا داد و امام نپذیرفت. حالا می‌گوید من رکب خورده‌ام و نامه را برای امام ننوشته بودم. از آن طرف دولت هم وضعیت مشابهی داشت.»
 
 
8. آیت الله روح الله قرهی

آیت الله روح الله قرهی استاد حوزه و مجتهد است که سالهای جنگ را در کنار رزمندگان دفاع مقدس گذراند و به همین خاطر تن سالم اش را از دست داد و به مقام جانبازی 70% نایل آمد.
 
وی در سال 1364 در منطقه عملیاتی فاو بر اثر گاز خردل اعصاب، شیمیایی شده و در سال 1365 نیز در منطقه عملیاتی شلمچه با اصابت ترکش و تخلیه چشم راست و ساییدگی مهره های  ستون فقرات به خیل جانبازان جنگ تحمیلی پیوست.
 
آیت الله در سالهای بعد از جنگ نیز با مطالعه و پیگیری دروس حوزوی و تلمذ خدمت بزرگانی چون آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی، تبریزی، بهجت، مکارم شیرازی و آیات حسن زاده آملی و جوادی آملی به مقام اجتهاد رسید و امروز شاگردان بسیاری در تربیت کرده است.
 
وی  پس از دریافت مدرک دکترای فلسفه غرب از دانشگاه هامبورگ، در تهران به تدریس فلسفه، حقوق و معارف در دانشگاه‌های نیروی انتظامی، علامه طباطبایی، امام صادق و تهران مشغول شد.
 
او از سال 1381 با تأسیس حوزه علمیه امام مهدی (عج) در شهرک حکیمیه تهران فعالیت‌های دانشگاهی خود را متوقف کرده و به تربیت طلاب پرداخت.
 
آیت الله قرهی نیز مانند بسیاری دیگر از منتقدان توافق ژنو معتقد است روش کنونی دولت به نتیجه مثبتی در عرصه سیاست خارجی نخواهد رسید، در بهمن 92 گفت:
 
«این آقایان هیچ چیزی را حتی به نمایندگان مجلس، در حقیقت به ملت نگفتند، اینها بسیاری از مواقع ادعای مردم‌سالاری می‌کنند، آیا نمایندگان مجلس نباید بدانند که در توافق ژنو چه خبر است؟ ما منتظر هستیم که بدانیم ریز مطالب چه بوده است.»
 
9. مجتبی رحماندوست
 
وی نماینده مردم تهران در مجلس نهم است که در سال 62 طی اعزام داوطلبانه به جبهه از ناحیه یک دست و یک پا مجروح شد اما باز هم در جبهه حضور یافت و در قسمت های دیگر جنگ از جمله تبلیغات و ... فعال بود.
 
رحماندوست علاوه بر طبع شاعری خود، سالهاست که در دانشگاه نیز تدریس می کند و از نمایندگان منتقد عملکرد دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی محسوب می شود، چنانچه در شهریور امسال با انتقاد شدید از انفعال دستگاه دیپلماسی در مقابل 1+5 گفت:
 
«آنها نباید ببینند که هر تحریم جدیدی اعمال می‌کنند، در ایران آب از آب تکان نمی‌خورد و ما فقط شعار بدهیم که این کار خلاف تفاهم‌نامه است، به‌ازای هر کار غلطی که آنها در عمل خلاف تفاهم‌نامه دوجانبه انجام می‌دهند، ما هم باید خلاف تفاهم‌نامه عمل کنیم، این خلف وعده ما نیست، بلکه به‌ازای خلف وعده آنها خلف وعده کردن، طبق نص صریح قرآن کریم است که می‌فرماید: فَاعتَدُوا عَلَیهِ بِمِثلِ مَا اعتَدی عَلَیکُم.
 
اگر ما چنین کاری انجام دهیم، احیای حق ملت ایران به‌ازای نقض عهدهایی است که آنها کرده‌اند و ما هم باید عهدهای مشروطی را که با آنها کرده‌ایم، بشکنیم. این‌طور نیست که آنها هر غلطی می‌خواهند بکنند و ما سکوت کنیم.»
 
10. مهندس بهرام بیرانوند
 
وی نماینده مردم بروجرد و جانباز سالهای دفاع مقدس است که در جبهه های جنگ علیه باطل از ناحیه یک پا مجروح شد.
 
بیرانوند بعد از جنگ نیز هیچ گاه از مبارزه و تحصیل دست نکشید و با قبول شدن در دانشگاه صنعتی اصفهان تحصیلات خود را تا مقطع مهندسی ادامه داد و همان زمان از دانشجویان فعال و انقلابی این دانشگاه محسوب می شد که همواره با جریان های سکولار و ضد انقلاب مبارزه می کرد.
 
وی که در مجلس نهم با رای مردم بروجرد به عنوان نماینده این شهر راهی مجلس شد، تا کنون بارها از عملکرد دولت در عرصه دیپلماسی انتقاد کرده است که از جمله آن نطق اخیر وی در مجلس است:
 
«رهبری که دست دولت را باز گذاشت، جناح متحد همراهی کرد، صدا و سیما همکاری کرد، پس چه شده؟! تهدیدات که افزایش یافته است، تحریم ها که رفع نشده است، عامل نگرانی غرب هم که اکسید شد و دیدیم که باز غرب بی وفا از آب در آمد و حتی برای منادی سیاست خارجی توسعه گرا و ایده تعامل سازنده.
 
در این وضعیت، به جای اعتراف به شکست تفکر سیاست خارجی سیاست توسعه گرا، بحث انحرافی رفراندوم مطرح می شود.  می خواهند روغن ریخته مذاکرات را نذر مردم کنند. نظر سنجی ها می گوید؛ ملت به آمریکا اعتماد ندارد، مردم انرژی هسته ای را حق خود می دانند. مردم گفته اند نباید عقب نشینی کنیم.  72 در صد مردم گفته اند: بهبود وضعیت اقتصاد ربطی به نتایج مذاکرات ندارد.
 
به جای آن که بخواهند سقوط آزاد در مذاکرات را به دلیل زیاده خواهی غرب و اشتباه محاسباتی خود را به نام رفراندوم به مردم بفروشند، بهتر است اعتراف کنند سیاست خارجه توسعه گرا  رفوزه شده است. پایه های تحلیلی این سیاست  نسبت به رفتار غرب  در تعاملات بین المللی بر پایه سراب کلمات و تحلیل ها بود، که آن هم فرو ریخت. وقت آن است که بپذیریم بازی برد-برد قافله سالار کاروان، با راهزنان بین المللی تمسخرآمیز است.»

دیپلمات‌ها برای «پیام» رهبرانقلاب چه کردند؟

دیپلمات‌ها برای «پیام» رهبرانقلاب چه کردند؟

در حالی که خانم سخنگو از برنامه‌های وزارت خارجه برای به خط شدن سفارت‌های ایران در کشورهای اروپایی جهت رساندن پیام رهبر انقلاب به دست جوانان این کشورها خبر می‌داد، سایت سفارت‌های ایران در اروپا و آمریکا در خواب به سر می‌بردند.

به گزارش فرهنگ نیوز، «سخن من با شما درباره اسلام است...» پیام برای خیلی از رسانه های گروهی غافلگیر کننده بود؛ درست در شرایطی که جبهه رسانه ای غرب در حال بهره برداری از واقعه پاریس و تروریست هایش بود،‌ رهبر ایران درست همان کسانی را مخاطب قرار داد که غرب تلاش می کرد روی آنان تاثیر بگذارد.

در این میان اما بیشتر غول های رسانه ای جهان تلاش کردند پیام رهبر انقلاب اسلامی کامل به مخاطبانش منتقل نشود؛ برخی راه سانسور پیام و  برخی تحریف و برخی دیگر نیز با تحلیل های مختلف اصل محتوای پیام  یعنی «اسلام را بدون واسطه و از منبع درست بشناسید»، را برای جلوگیری از نفوذ آن برگزیدند.

جدای از وظیفه رسانه ها برای انتقال پیام رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپایی و آمریکای شمالی، قطعا بزرگترین سهم برای این انتقال به وزارت امور خارجه تعلق می گیرد.

این وزارتخانه با داشتن بازوهای عملیاتی در دیگر کشورهای جهان در قالب سفارت و کنسولگری می تواند بالا ترین نقش را برای توزیع و تبئین پیام مهم رهبر انقلاب به جوانان اروپایی و آمریکایی در راستای شناخت حقیقی اسلام ایفا کند.

دیپلمات ها و پیام رهبری؛ وزارت خارجه ای ها چه کردند؟

پس از انتشار پیام رهبر معظم انقلاب بسیاری از جوانان که در شبکه های اجتماعی فعالند سعی کردند تا پیام مقام رهبری را به زبان انگلیسی در شبکه هایی که در آن عضو هستند، منتشر کنند تا دوستان اروپایی آنها بتوانند از متن این نامه باخبر شوند.

خیلی ها انتظار داشتند فیس بوک وزیر خارجه ایران محمد جواد ظریف که نزدیک به یک میلیون مخاطب داخلی و خارجی  دارد و چند ماهی است به صورت نیمه تعطیل در آمده، با پیام مقام معظم رهبری بروز شود، اما این انتظار تا کنون برآورده نشده و ظریفی که کم اهمیت ترین جزئیات مذاکرات و دیدارهایش را بر روی شبکه اجتماعی قرار می داد، ترجیح داد سری به فیس بوکش نزند.

در ادامه نیز خیلی ها منتظر بودند که صفحه توئیتری ظریف دست به کار شود و پیام رهبر معظم انقلاب را منتشر کند اما بازهم این اتفاق نیفتاد.

انتقادات آنجا بیشتر شد که ظریف چندی پیش سال نو عبری را به دختر نانسی پلوسی از مقامات کنگره آمریکا تبریک گفته بود و در همان زمان نیز حاشیه های زیادی را برای وزیر خارجه کشورمان ایجاد کرد؛ در این میان بسیاری از منتقدان انتظار داشتند که ظریف توئیت کردن بخش های مهم این نامه را در اولویت قرار دهد.


اما اولین موضوع گیری رسمی درباره پیام مقام معظم رهبری از سوی وزارت امور خارجه توسط خانم سخنگو، گرفته شد.

افخم که برای پاسخ به سوالات هفتگی خبرنگاران پشت تریبون همیشگی سالن کنفرانس وزارت خارجه قرار گرفته بود در پاسخ به سوالی درباره پیام رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپایی و آمریکای شمالی گفت: «این پیام مهم، بدیع و شیوه انتقال آن متناسب با مخاطبانش بوده است.»

وی ادامه داد: «سفارتخانه‌های ما و وزارت خارجه تلاش می‌کنند محتوای این پیام دقیق و بدون تحریف به دست جوانان در سراسر دنیا برسد.»

سخنگوی وزارت امور خارجه با بیان اینکه  این پیام بازتاب گسترده‌ای در میان این جوانان داشته و هر روز بر تعداد علاقمندان به آن افزوده می‌شود گفت: «این پیام در نوع خود بدیع، ابتکاری و تأثیرگذار و بخشی دیگری از دیپلماسی و نگاه ایران به موضوعات جهانی و روند تحولات در آینده و نسل‌های دیگر بشری است.»

افخم تاکید کرد: «وزارت امور خارجه در جایگاه خود کمک به انتشار و بازنشر این پیام و اقداماتی که در پی معرفی این دیدگاه‌ هستند را در دستور کار قرار داده است و ما با تماس‌ها و برگزاری سمینار و میزگرد برای باز کردن و روشنگری دیدگاه‌های جهان اسلام نسبت به مسائل مهم جامعه بشری و مسائلی که تأثیرات زیادی بر صلح و امنیت دارند استفاده خواهیم کرد.»

اظهارات افخم این امیدواری را ایجاد کرد که وزارت خارجه برنامه جدی برای انتشار پیام رهبری از سوی سفارت خانه های جمهوری اسلامی در کشورهای اروپایی و آمریکا دارد؛ اما به نظر می رسد این امیدواری کمی خوشبینانه است.

بررسی های فارس از سفارت خانه های جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد که ظاهرا هنوز دستور العمل وزارت امور خارجه برای نقش آفرینی سفارتخانه های ایران در کشورهای هدف، به دست سفرا نرسیده است، زیرا سایت های اطلاع رسانی رسمی سفارت خانه های مذکور در بیشتر موارد نه تنها اقدام به انتشار نامه مهم رهبر انقلاب بر روی خروجی خود نکردند، بلکه برخی از این سایت ها حتی مدت هاست که بروز نشده و آخرین مطلب آن مربوط به ماه ها پیش است.

در ادامه این گزارش نتایج بررسی سایت سفارت خانه های ایران در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی خواهد آمد، بررسی هایی که شاید نشان از عدم برنامه ریزی جدی وزارت امور خارجه برای اقدام در حوزه دیپلماسی عمومی دارد.

سایت دفتر حافط منافع ایران در واشنگتن در حالت غیر فعال قرار دارد و حتی   اصول ابتدایی یک پایگاه رسمی را هم ندارد/ این سایت پیام رهبری را منتشر نکرده است


در سایت سفارت ایران در اتریش هم خبری از پیام رهبری نیست/ آخرین خبر این سایت به سفر   استانی دولت به استان بوشهر اختصاص دارد!


سایت سفارت ایران در کشور همسایه ارمنستان نیز هنوز دستورالعمل وزارت خارجه   برای بازنشر پیام رهبری را دریافت نکرده است


سفارت ایران در انگلستان هم پیام رهبری را منتشر نکرده است و احتمالا عدم   حضور سفیر و کاردار مقیم در این کشور از سوی وزارت خارجه به عنوان دلیل این مساله عنوان شود


   در سایت سفارت ایران در اوکراین هم خبری از پیام رهبری نیست


سایت سفارت ایران در ایرلند نیز پیام رهبر انقلاب را بازنشر نکرده است/   آخرین خبر این پایگاه مربوط به چند هفته پیش است


سایت سفارت ایران در آلمان ظاهرا هنوز از لحاظ فنی هم مشکل   دارد و با این شرایط انتشار پیام رهبری در آن انتظار زیادی است


سایت سفارت ایران بلاروس از نظر اطلاع رسانی مقداری از بقیه سفارت خانه ها   که معمولا آخرین خبرشان مربوط به چند ماه پیش است، جلوتر است ولی هنوز پیام رهبری را منتشر نکرده


سایت سفارت ایران در بلژیک به طور کلی خروجی خود را تعطیل کرده؛   قطعا نمی توان توقع بازنشر پیام رهبری را در این پایگاه رسمی داشت!


سایت سفارت ایران در بلغارستان کمی بروز تر از دیگر پایگاه های مجازی ما   در کشورهای جهان است ولی با این حال در این سایت هم خبری از پیام رهبری نیست


آخرین خبر سایت سفارت ایران در پرتغال مربوط به 2 روز پیش است و   طبیعتا پیام رهبری هنوز در این سایت منتشر نشده است


سایت سفارت ایران در جمهوری چک هم پیام رهبری را منتشر نکرده است


سایت سفارت ایران در دانمارک نیز ترجیح داده خروجی   خود را به طور کامل از هر نوع خبری پاکسازی کند


روسیه یکی از پرجمعیت ترین کشورهای اروپایی محسوب می شود   اما سایت سفارت ایران در این کشور هم هنوز دستورالعمل وزارت خارجه را دریافت نکرده است


سایت سفارت ایران در سوئد هم پیام رهبری را منتشر نکرده است


آخرین خبر سفارت ایران در فنلاند مربوط به   نشست خبری ماه گذشته افخم سخنگوی وزارت خارجه است


کانادا یکی از کشورهای آمریکای شمالی و جوانانش یکی از مخاطبان پیام رهبری هستند؛   اما آخرین خبر سایت سفارت مربوط به چندماه پیش است


در سایت سفارت ایران در کرواسی هم خبری از پیام رهبر معظم انقلاب نیست


سفارت ایران در مجارستان هم پیام رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی را منتشر نکرده است


آخرین خبر سایت سفارت ایران در نروژ به سفر وزیر خارجه این کشور   به ایران اختصاص دارد که مربوط به چند ماه پیش است


سایت سفارت ایران در یونان هم هنوز دستور العمل وزارت خارجه   را دریافت نکرده و خبری از انتشار پیام رهبری در آن نیست

در این میان نیز سایت سفارت های ایران در چند کشور اروپایی اقدام به بازنشر پیام رهبر معظم انقلاب کردند.

سفارت خانه های ایران در اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، سوئیس، لهستان، اسلوونی و بوسنی تنها سفارت خانه های اروپایی ایران هستند که پیام مهم رهبر انقلاب به جوانان اروپایی و آمریکای شمالی را بازنشر دادند.

البته سایت سفارت خانه های مذکور تنها اقدام به انتشار متن فارسی این پیام کردند و با ورود به بخش انگلیسی این سایت ها تنها در مواردی می توان به متن انگلیسی پیام دسترسی پیدا کرد.

سایت سفارت ایران در اسپانیا


سفارت ایران در اسلوونی


سفارت ایران در ایتالیا


سفارت ایران در بوسنی و هرزگوین


سایت سفارت ایران در پاریس


سایت سفارت ایران در سوئیس


سایت سفارت ایران در لهستان

«خواب» دولت در حوزه دیپلماسی عمومی

تصاویر بالا به خوبی بیانگر عدم هماهنگی در استفاده از موقعیت های فضای مجازی در حوزه دیپلماسی عمومی است؛ حوزه ای که در میان هیاهوی رسانه ای غرب که تلاش دارد مانع از رسیدن پیام رهبر انقلاب به جوانان اروپایی و آمریکای شمالی برسد، می تواند به عنوان عمق استراتژیک ایران عمل کند.

درست در شرایطی که کشورهای غربی مانند آمریکا و حتی رژیم صهیونیستی با ایجاد سفارت خانه های مجازی سعی در نقش آفرینی در حوزه دیپلماسی عمومی دارند، وزارت امور خارجه از بدیهی ترین ابزار اطلاع رسانی خود در کشورهای دیگر نیز استفاده نمی کند.

قطعا این عدم بهره گیری از حوزه دیپلماسی عمومی و دوری از ابتدایی ترین ابزار اطلاع رسانی از سوی وزارت خارجه را نمی توان با هیچ یک از پروتکل های دیپلماتیک توجیه نمود، زیرا امروز بیشتر کشورهای جهان به اهمیت این حوزه پی برده و با استفاده از امکانات مختلف از قبیل شبکه های اجتماعی و فضای مجازی، مخاطبان خود در دیگر کشورها را هدف قرار می دهد.

حال باید دید وزارت خارجه تا چه زمانی قرار است میدان دیپلماسی عمومی را به دیگر کشورها و برخی موارد به دشمنان واگذار کند.

مذاکره برای جنگ آخر در سیاره میمون‌ها!

بررسی فیلمی کاملا سیاسی

مذاکره برای جنگ آخر در سیاره میمون‌ها!

این فیلم در امتداد فیلم نسخه اول خود، جریان تقابل انسان ها با میمون های جهش یافته و به تمدن رسیده که در هر کدام از دو طرف دو جریان مثبت و منفی وجود دارد را به نمایش گذاشته است.

گروه فرهنگی فرهنگ نیوز- سید عبدالرسول علم الهدی: فیلم جذاب آغاز سیاره میمون ها، یک فیلم کاملا سیاسی برای کسب قدرت در زمین است. (Dawn of the Planet of the Ape 2014)

این فیلم در امتداد فیلم نسخه اول خود، جریان تقابل انسان ها با میمون های جهش یافته و به تمدن رسیده که در هر کدام از دو طرف دو جریان مثبت و منفی وجود دارد را به نمایش گذاشته است. انسان های عاقل و صلح طلبی که زندگی مسالمت آمیز در کنار میمون ها را برای پیشرفت همه می طلبند و انسان های عاقل و نابودگری که گناه و اشتباه میمون ها را نمی بخشند و از آنجایی که امکان دارد در میان میمون ها جنگ طلب ها باشند، باید همه میمون های جهش یافته و تازه به دوران رسیده را نابود کنند. میمون هایی که توسط آزمایش های بیولوژیک انسان ها جهش یافته و عقل بدست آورده اند.

در میان میمون ها هم، میمون های قدرتمند و عاقل و صلح طلبی وجود دارد که با میمون های جنگ طلب درگیراند، اما این میمون های جنگ طلب و خشن بودند که در ابتدا جنگ میان انسان ها و میمون ها را شروع کردند و روند نابودی انسان ها را پیش گرفته بودند. در میان میمون ها هم عده بیشتری هستند که دنبال قوی ترین هستند و همیشه از جنگ طلب ها می ترسند برای همین به راحتی به استثمار جنگ طلب ها در می آیند. انسان ها حق دارند برای اینکه همیشه از خطر میمون های جنگ طلبی که امکان وجودشان همیشه هست، همه آنها را بکشند.

این فیلم، قرائتی است که ایالات متحده آمریکا از انسان های کره زمین در دو طیف کلی و چهار طبقه دارد. امریکا همیشه باید مراقب باشد که انسان های صلح طلب در جهان سوم قدرت را به دست بگیرند یعنی انسان هایی که با جهان اول معامله می کنند و راه پیشرفت خود را در مسیر جهان اول تعریف کرده اند و اگر دموکراسی در کشورهای جهان سوم سبب به روی کار آمدن انسان هایی شود که در قواعد عقلانیت لیبرالیسم نگنجد، آنوقت می توان برای برهم زدن نظم آن کشور، کودتا، جنگ داخلی و بالاخره لشگرکشی به آن کشور برنامه ریزی کرد تا همیشه صلح در دهکده جهانی با کدخدایی آمریکا پابرجا باشد.

پی نوشت:

لطفا به هیچ وجه این قرائت را با جریان مذاکرات آمریکا(جمهوری خواه و دموکرات) و ایران(اصول گرا و اصلاح طلب) مقایسه نکنید، زیرا آنوقت:

1. بربریت تمدن ایرانی در قرائت آمریکایی این فیلم را قبول کرده اید. 

2. پایان یک جنگ برای این مذاکرات حتی در پذیرش کامل قواعد آنها را قبول کرده اید.   

توافق در سالگرد پیروزی انقلاب!!!

روزنه 161

از نشست سرپایی تا خطر توافق در سالگرد انقلاب

در حالی که برخی می کوشند تا توافقی هرچند غیر نهایی در تاریخ 22 بهمن 93 میان ایران و 1+5 صورت بگیرد، باید دقت نمود طرف غربی چه پیامی را از چنین توافقی آن هم در سالگرد پیروزی انقلاب دریافت می کند.

به گزارش فرهنگ نیوز: روز 29 دی و به بهانه روز هوای پاک، متروی تهران محلی شد تا بسیاری از پرسش و پاسخ ها در نشست های خبری سرپایی و غیر رسمی، این بار در  واگن های مترو برگزار شود .

خط تجریش – امام خمینی هم میزبان محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان بود تا در فضایی غیر رسمی اما در میان خبرنگاران ازهمه چیز صحبت شود . از لابه لای گپ هوای پاکی وزیر یک خبر جذاب هم درآمد. خبری که تیتر اصلی روزنامه شرق را به خود اختصاص داد. تیتری که در آن وعده توافق با 5+1 در سالگرد پیروزی انقلاب داده شده بود .

روزنامه شرق در مطلب خود بالا فاصله پس ازبیان صحبت های وزیر امور خارجه مبنی بر آمادگی ایران برای به‌نتیجه‌رسیدن با گروه ١+٥ در بهمن‌ماه و در سالگرد پیروزی انقلاب‌اسلامی ، به سراغ سرگئی ریابکوف معاون وزیرخارجه روسیه می رود تا سخنان اورا هم در راستای تیتر یک خود جهت دهد .

به گفته ی همین روزنامه اومی گوید : «کشورهای عضو گروه ١+٥ و ایران قصد دارند تا پایان ماه مارس (نیمه‌فروردین سال‌آینده) موافقتنامه سیاسی در مورد برنامه هسته‌ای ایران را امضا کنند.» اگرچه وی اذعان داشته که «با وجود ارتباطات اخیر میان مقامات کشورهای مذاکره‌کننده شامل وزرای امور خارجه، اختلافات اساسی برسر مسایل کلیدی هنوز به قوت خود باقی است».

مردم ایران در 22 بهمن سالگرد انقلابی را جشن می گیرند که بزرگ ترین رویرداد قرن خود به شمار می رود . انقلابی که تمام معادلات جهان را برهم زد و حجم تاثیر گذاری اش هر روز بیشتر از گذشته می شود . انقلابی که شعارش مبارزه با استکبار بود و  خود را متعلق به  مظلومین و مستضعفان جهان می دانست .

حالا بسیاری در تلاشند تا از بزرگی این انقلاب کم کنند . آن را پدیده ای متوقف به زمان خود بدانند و بگویند از انقلاب اسلامی چیزی جز پوسته ای خشک و بی روح نمانده است. قرار دادن عنوان توافق با 5 + 1 در کنار سالگرد آن انقلاب بزرگ را می توان تلاش برای تحقق همین نگاه دانست.

وقوع احتمالی این رخداد در مقطع فوق را صرفا می توان پیامی به جهان غرب دانست که انقلاب اسلامی حاضر است در جش سالگردش با دست کشیدن از ایده هایش بر سر میز مذاکره آمده و جهت دستیابی به برخی خواسته های مادی اش، آرمان های معنوی اش را معامله نماید.

اگر امروز غربی ها بر سر میز مذاکره آمدن ایران را ناشی از فشارهای فزاینده متاثر از تحریم می دانند، در صورت وضع توافق در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی آن را چرخشی اساسی از سوی تهران در رابطه با مواضع بین المللی اش قلمداد خواهند کرد.

حالا باید از آقای وزیر پرسید که آیا این نگرانی را شما ندارید ؟

هرچند پاسخ مشخص است . ادعای توافق در مذاکرات همزمان با سالروز پیروزی انقلاب خیلی شبیه به آن زمانی است که قرار بود گزارش صد روزه رییس جمهور به مردم ارائه شود . گزارشی که تیم مذاکره کننده را واردار می کرد هرچه سریع تر به توافق اولیه برسند تا کارنامه صد روز اول دولت تدبیر و امید چشم نواز باشد .

با این تعریف باید منتظر تیترهای شگف انگیزتری از سوی رسانه های زنجیره ای اصلاح طلب بود. تیترهایی که فقط یک هدف را دنبال می کند و آن تضمین ماندگاری دولت تدبیر و امید بر مسند قدرت کشور است .