23 اردیبهشت ماه سال سال 1392، حسن روحانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در حال سخنرانی است؛ رابطه با آمریکا یکی از مهم ترین محورهای سخنرانی اوست.
وی درباره رابطه با آمریکا گفت: «ما با آمریکا در مسائل منطقه ای و بین المللی اختلاف داریم اما قطعا دوستی و دشمنی با دنیا دائمی نیست و هر کشوری می تواند روابط خود را با دیگران بهتر کند بر همین اساس در روابط خارجی بحث صفر و صد نیست و اگر بتوانیم تهدید را به آسیب و آسیب را به فرصت تبدیل کنیم این بهترین اقدام است البته مذاکره با آمریکا امکان پذیر اما سخت است.»
روحانی مذاکره با آمریکا را از مذاکره با اروپا راحت تر خواند و در ادامه یکی از جنجالی ترین نظرات خود را بیان کرد: «بسیاری از اروپایی ها آقا اجازه می خواهند اما آمریکایی ها به قول معروف کدخدا هستند پس اگر با کدخدا ببندیم راحت تر هستیم تا اینکه به سراغ یک مقام پایین تر برویم»
روحانی با همین مبنا در مذاکرات هسته ای وارد شد؛ در همین حال تلاش ایران برای حل و فصل موضوعات اساسی با طرف آمریکایی حاضر در مذاکرات به وضوح قابل ملاحظه بود و برخی از موارد اختلافی نه در نشست سران 5+1 بلکه در رایزنی های دوجانبه میان هیات ایرانی و آمریکایی بررسی می شد.
اما افکار عمومی پس از فاجعه منا یک سوال مشخص داشتند؛ چرا حامیان ایده بستن با کدخدا در ماجرای کارشکنی عربستان در قبال مجروحان و شهدای ایرانی فاجعه منا، نتوانستند این راهبرد را اجرایی کنند؛ در حالی که عربستان سعودی یکی از کشورهایی است که ثابت کرده شدیدا گوش به فرمان مقامات آمریکایی است.
بنابر این گزارش، ناکامی دیپلماسی «بستن با کدخدا» در ماجرای فاجعه منا در میان سکوت خبری رسانه های حامی دولت و پس از آن «دست دادن اوباما و ظریف» در حالی کمرنگ می شد که همین رسانه ها چندماه قبل و در زمان توافق نهایی ایران و 5+1 در وین، مدعی بودند که دولت و در راس آن محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان توانست گره کور مذاکرات با قدرت های جهانی را گشوده و با زبان دیپلماسی آنها پای میز مذاکره بکشاند؛ اما همین رسانه ها درباره ناکامی دیپلماسی وزارت خارجه در قبال فاجعه منا هیچ اظهارنظری نکردند.