م :
ن : عباس اسلامی پور
روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و هجوم نابرابر جنگ تحمیلی سبب شد فضای جامعه روند عادی خود را طی ننماید . از یک سو سایه سیاه رژیم ستمشاهی با امپراطوری چند هزار ساله خود فرهنگی نشأت گرفته از غرب را حاکم و از سویی قیام مرد نورانی و آسمانی – حضرت روح اله-پیام آور فرهنگ سرخ علوی بود و در این هنگام نبرد نا برابر عراق علیه ایران نیز فضایی متفاوت را ساخته بود .
سالهای نخست دفاع مقدس بود و مراسم های عروسی شکل ویژه ای نداشت . برخی شیوه شادی را در مکتب جدید نمی دانستند . در همین روزها بود که برادر پاسدار«حسین میرسامی» در شبی به یاد ماندنی همراه با بچه های سپاه و رزمندگان اندیمشکی جشن عروسی گرفت . انتهای خیابان پاسداران رنگ و رویی دیگر داشت ، اما شادی مردم هنوز دچار سردرگمی بود که در همین حال و هوا «محمد» گروه سرودی از نوجوانان مسجدی را تشکیل و برای اولین بار در مراسم جشن عروسی «حسین میرسامی» شروع به اجرای سرودی شاد و با طراوت نمود.
آن شب معلم اخلاق شهرمان شهید «محمد قاسم زاده» جشن عروسی را با اجرای سرود و برگزاری نمایشی شاد ، سالم و شعف آورشبی به یاد ماندنی نمود .
هر چند «حسین میرسامی» با حضور در جبهه ، در عملیات رمضان به اسارت نیروهای بعثی در آمد و زندگی مشترک خود را پس از رهایی از بند رژیم صدام تجربه کرد اما آن شب در خیابان پاسداران شهرم با حرکت «محمد» شور و شوقی در بین مردم و جوانان رزمنده برپا شد که این روزها سخت محتاج آن شور و شوق هستیم . . .
