علویون

علویون فاز 5 اندیشه

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

"سوریه بدون جنگ" به روایت تصویر



"سوریه بدون جنگ" به روایت تصویر
تصویری که این روزها از سوریه در ذهن ما نقش بسته، تصویر جنگ، کشتار و جنایات وحشیانه تروریست‌هاست. اما این بار شما را به تماشای زیبایی‌های این کشور دعوت می‌کنیم
حرم حضرت زینب(س)
حرم حضرت زینب(س)
مسجد اموی دمشق
دمشق
رود القویق حلب
لاذقیه
لاذقیه
لاذقیه
لاذقیه
سد الحویز
سد الحویز
قلعه تاریخی بصری الشام درعا
قلعه تاریخی بصری الشام درعا
قلعه تاریخی بصری الشام درعا
جنگل های سوریه
جنگل های سوریه
حما
حما
رود فرات در سوریه
سد الروم سویدا
سواحل سوریه
طرطوس
طرطوس
قلعه الحصن - حمص

چرا مسلمانان بهائیان را نجس می‌دانند؟

چرا مسلمانان بهائیان را نجس می‌دانند؟

ضروریات دین شامل مسائلی است که مورد اتفاق تمام فرقه‌های اسلامی بوده و تا اندازه‌ای مبرهن و واضح است که نیاز به استدلال نداشته و انکار هر یک از آن‌ها به اتفاق تمامی مسلمانان، کفر را در پی دارد.
به گزارش فرهنگ نیوز ، حجت الاسلام محسن جهانگیر مدیر گروه فقه دانشگاه علوم اسلامی رضوی در پاسخ به این سوال که آیا پیروان فرقه ضاله بهاییت از نظر اسلام، نجس شمرده می شوند و اگر چنین است، دلیل این موضوع چیست، گفت: ضروریات دین شامل مسائلی است که مورد اتفاق تمام فرقه های اسلامی است و تا اندازه ای مبرهن و واضح است که نیاز به استدلال نداشته و انکار هر یک از آنها به اتفاق تمامی مسلمانان، کفر را در پی دارد.
 
وی ادامه داد: بهاییت از آنجا که بحث خاتمیت پیامبر (ص) که از مهم ترین ضروریات دین است را انکار می کنند، کافر بوده و نجس شمرده می شوند چرا که طبق آیه صریح قرآن: "ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیما»(آیه 40 سوره احزاب)، حضرت محمد (ص) آخرین پیامبر و فرستاده خدا بوده که پس از ایشان پیامبر دیگری مبعوث نشده و نمی شود لذا فردی که این ضرورت دین و کلام قرآن را منکر می شود، کافر است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی تصریح کرد: البته در پسِ این اعتقاد، اهداف سیاسی نهفته است که بهاییت با کمک آثار و عواقب این تفکر و رواج آن قصد تفرقه افکنی و اختلاف میان مسلمانان را دارد و هر فردی با تامل در این موضوع کافر بودن آنها را می تواند استنباط کند.
حجت الاسلام جهانگیری در خصوص آثار انکار خاتمیت پیامبر (ص) از سوی بهاییت تاکید کرد: نخستین نتیجه شیوع و باور به این اعتقاد، آن است که این رویکرد موجب سوء استفاده از این ایده شده و بسیاری از افراد شیاد خود را پیامبر جا زده و معرفی کنند که تششت افکار مسلمانان را در پی دارد.
وی با تاکید بر این که این موضوع اضمحلال دین اسلام را به دنبال دارد، عنوان کرد: انکار خاتمیت پیامبر (ص) موجب می شود آن جامعیتی که ما برای دین اسلام قائل هستیم زیر سوال رفته و اعتقاد به پاسخگویی این دین کامل به نیازهای بشر تا روز قیامت که ادعای این دین است، از بین رفته و افراد بپذیرند دین دیگری نیز می تواند جایگزین اسلام شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی بیان کرد: از دیگر آثار این پدیده آن است که نسبت به مبانی فکری که پیامبر به عنوان ختم رسل و خاتم النببین مطرح کرده اند، بی توجهی می شود و اگر ایشان به عنوان فردی عادی معرفی و قلمداد شوند، طبیعتا اندیشه و افکار آن حضرت (ص) الگویی برای تمامی انسان ها و عصرها تا روز قیامت به حساب نمی آید و همین موجب می شود برخی افراد سوء استفاده کرده به مقام شامخ حضرت محمد (ص) آخرین فرستاده خدا، اهانت کرده و این امر را عادی جلوه دهند.
مدیر گروه فقه دانشگاه علوم اسلامی رضوی در پایان یادآور شد: عادی جلوه دادن پیامبر (ص) که از نتایج انکار خاتمیت ایشان است، حتی در برخی مکاتب به ظاهر اسلامی رسوخ کرده که از جمله آن به وهابیت این فرقه ای که تلاش می کند خود را منتسب به اهل سنت کند سردمدار آن است و این فرقه ضاله و ساختگی با عادی نشان دادن پیامبر (ص) و اینکه ایشان هیچ تفاوتی با سایر افراد بشر ندارد، بدترین اهانت ها را به ساحت مقدس ایشان روا می دارد در صورتی که شخصیت پیامبر (ص) در قرآن کریم به عنوان اسوه معرفی شده و این موضوع با آیات قران ناسازگار است.
منبع: شبستان

حرف‌های 78 سال پیش "رضاشاهی" که امروز در پارلمان‌های اروپا شنیده می‌شود!

حرف‌های 78 سال پیش "رضاشاهی" که امروز در پارلمان‌های اروپا شنیده می‌شود!

"منع حجاب" در اروپای سال 2014 پدیده‌ای است که "کشف حجاب" رضاشاهی در ایران زمان طاغوت را تداعی می‌کند. حرف‌های رضاشاه در 78 سال پیش، امروز در پارلمان‌های اروپا شنیده می‌شود
به گزارش فرهنگ نیوز ، در این گزارش به بررسی جدیدترین قوانین منع پوشش اسلامی در کشورهای دنیا می‌پردازیم.

*** 17 دی و واقعه "کشف حجاب" در یک نگاه

روز ۱۷ دی سالگـرد واقعـه کشف حجاب در ایران زمان طاغوت است. در سال ۱۳۱۴ شمسی رضا شاه پهلوی با آوردن بدون حجاب همسران و دختران خود به یک مراسم عمومی، استفاده از حجاب را برای زنان ایرانی ممنوع اعلام کرد.

بی‌گمـان اندیشـه اصلی "کشـف حجـاب" خلاقیتی نبود که متعلـق به رضاخان باشد و به طور کلی فلسفه "حذف حجاب" به عنوان نماد مسلمانی زنان، برخاستـه از ذهـن رضاشاه نبود؛ چون اساساً رضاشاه فردی نبود که به تنهایی قادر باشد ایدئولوژی ضدّدینی خود را عملی کند. در آن سال، شمار زیادی از تجددخواهـان، به بهانه استفاده از نیـروی زنان در عرصه اجتماع و احقاق واقعی حقوق آنان، "رهایـی زنـان ایـران از قیـد و بنـد حجاب" را نخستین گام اصلی برای رسیدن به این هدف می‌دانستند.

البته رضاشاه در سال ۱۳۱۳ به ترکیه مسافرت کرده بود و الهامات وی از اقدامات "مصطفی کمال آتاتورک" اگرچـه تصمیم شاه را برای انجام تغییر لباس، کلاه و کشف حجاب به جلو انداخت، ولی صرفاً این سفر بدان معنـی نبـود کـه در صـورت عـدم وقـوع سفر وی به ترکیه، کشف حجاب اجباری به وقوع نمی‌پیوست.

در دوران سلطنـت محمـدرضا شاه نیز شیوه‌های خشونت‌آمیز و ضدّفرهنگی کشف حجاب، اگرچه با شدتی کمتر ولی همچنان ادامه داشت. 

پهلوی اول با ادعای روشنفکری و تأثیر از محافل غربگرایانه و فمینیستی داخلی در نقد حجاب، اقدام به رسمیت قانون منع حجاب در ایران کرد تا از این طریق، به دو هدف نائل شود:

اول آن که از یک سو زنان و دختران محجبه را به عزلت و خانه‌نشینی، و از سوی دیگر زنان دارای پوشش‌های اروپایی و غربی را به صحنه اجتماع بکشاند. دوم این که کشف حجاب را دستمایه سکولاریزه کردن حکومت و مقدمه‌ای برای سرکوب‌های بعدی اقشار مذهبی جامعه قرار دهد.

 در راستای این هدف، استفاده از پوشش اسلامی در اماکن عمومی به مذاق رضاشاه خوش نیامد؛ چراکه وی با دیدن زنان ترکیه که به بیان خود وی "چادر و پیچه" را دور انداخته بودند، مست شد، بعد از آن از هر چه زن با حجاب بدش آمده بود و آنان را دشمن پیشرفت و ترقی مردم می‌دانست.

بالاخره آغاز کشف حجاب در ایران، با ابلاغ رسمی به تمام ولایات کشور مبنی بر جلوگیری از ورود معلمان و اساتید باحجاب به مدارس و دانشگاه‌های کشور عملاً اجرایی شد و قرین شدن آن با خشونت را نیز نباید از نظر دور داشت.

این واقعه در 17 دی 1314 (7 ژانویه 1936) رخ داد. اما امروز پس از گذشت 78 سال گویی برخی کشورها حتی کشورهای متجدّد غربی، دنباله‌روی خشونت و اجبار مذهبی در کشورهای خود شده و با تصویب قوانین تبعیض‌آمیز علیه پوشش اسلامی زنان، کشف حجاب رضاشاهی در ایران زمان طاغوت را تداعی می‌کنند.

*** افغانستان

"امان الله خاف" پادشاه این کشور همانند رضاشاه، پس از بازگشت از سفر اروپا، به اقدامات ضدّحجاب در افغانستان شدت بخشید. امان الله خاف هم بهترین راه برای حذف دین‌مداری در میان مردم افغان را دگرگونی سنت‌ها با رخنه در آداب مذهبی آنان می‌دید.

*** ترکیه

هجوم فرهنگی به ارزش‌های مسلمانان ترکیه، نخستین بار از سال 1823 آغاز گردید. "آتاتورک"، دولتمرد بنیان‌گذار جمهوری ترکیه پس از شکست پادشاه عثمانی، دست به اسلام‌زدایی و کشف حجاب در ترکیه زد.

سپس حدود پنجاه سال پس از مرگ وی، در پی کودتای نظامی ۱۹۸۰ در ترکیه، در جامعه‌ای که باور قلبی آتاتورک در لزوم مدرن‌سازی و ترویج سبک زندگی اروپایی، به جان ملت مسلمان این کشور افتاده بود، داشتن حجاب در مدارس و دانشگاه‌های ترکیه قدغن شد.

تا مدت‌ها داشتن حجاب اسلامی در دانشگاه‌های دولتی ترکیه ممنوع بود، اما واکنش‌ها به این حکم دولتی، از سوی مردم غالباً پس‌زننده بود. زیرا لباس، شکل و نوع آن بیانگر تفکر و فرهنگ جامعه است و تنها زنانی حاضر شدند پوشش خود را کنار گذارند که پیش از آن، تفکر و فرهنگ خود را تغییر داده بودند. این جمعیت در میان زنان ترکیه، در اقلیت بودند و فعالان بسیاری سال‌ها به دنبال تغییر این قانون، فعالیت کردند.

سرانجام در سال ۲۰۰۸ پارلمان ترکیه رأی به لغو این قانون داد.

البته حتی لغو این قانون هم که به علت فشارهای مداوم گروه‌ها و احزاب مسلمان در ترکیه روی داده بود، شامل نیروهای ارتش، پلیس، قضات و مأموران قضایی ترکیه نمی‌شود و آنان همچنان موظفند از پوشیدن روسری خودداری کنند.

*** فرانسه

به جرأت می‌توان گفت فرانسه، افراطی‌ترین کشور غربی در زمینه وضع قوانین سختگیرانه علیه پوشش اسلامی به شمار می‌رود.

از سال 2004 تاکنون دولت پاریس به موجب تصویب قانون ممنوعیت حجاب در مجلس این کشور، دختران و زنان دارای حجاب اسلامی را از حضور در مدارس، دانشگاه‌ها و مکان‌های عمومی منع کرد.

بر اساس این قانون، زنان دارای پوشش اسلامی در این کشور علاوه بر این که بازداشت و به اداره پلیس ارجاع می‌شوند، موظف به پرداخت میزان 150 یورو نیز به عنوان جریمه هستند. این در حالی است که بزرگ‌ترین جامعه مسلمانان اروپا، در فرانسه ساکن هستند.

دولت پاریس با این اقدام، هشدارهای بین‌المللی متعددی را متوجه کرد اما در عین حال، اغلب وزرای دولت فرانسه، با دفاع از منع حجاب، این قانون را زمینه‌ساز حفظ جمهوری فرانسه و ارزش‌های سکولاریسم عنوان کردند و حتی پارلمان فرانسه نیز اعلام کرد که این قانون را تغییر نخواهد داد.

فرانسوی‌ها، از گذشته و دوران استعماری خود نیز پرونده پاکی ندارند. سال 1954 در الجزایر، نیروهای اشغالگر فرانسه، مبارزه عظیمی علیه حجاب به راه انداختند. حجاب زنان الجزایری که جزئی از سنت‌های کهن آنان محسوب می‌شد، تبدیل به ابزار مبارزه بر ضدّ استعمارگری شد و نیروهای اشغالگر برای برداشتن آن، از پرقدرت‌ترین و متنوع‌ترین امکانات خود بهره بردند. 

*** برخی ایالات آلمان

ممنوعیت حفظ حجاب در مدارس و دانشگاه‌های برخی ایالات آلمان، شامل بایرن، برمن، هسن، نیدرزاکسن، نوردراین‌وستفالن، تورینگن، سارلند، اشلسویگ‌هولشتاین و براندنبورگ از سال 2007 اجرایی شد. همانطور که ایالات در نقشه زیر با رنگ قرمز نشان داده شده‌اند، بیش از نیمی از کشور آلمان تحت قانون ممنوعیت حجاب در مدارس و دانشگاه‌ها است.

"تیلو سارازین" (Thilo Sarrazin) سیاستمدار حزب سوسیال دموکرات، ضمن اظهارات خود در این خصوص گفت:

«من گذاشتن روسری را در مراکز آموزشی قدغن اعلام می کنم. حجاب نمادی برای مذهب نیست بلکه یک موضوع سیاسی است.»

وی ضمن اظهارات خود خواستار کاهش شمار افراد غیر آلمانی در این کشور شد. او در ادامه 70 درصد ترک‌ها و 90 درصد شهروندان عرب‌تبار برلین را "پرخاشگر و عقب‌مانده " توصیف کرده و درباره‌ی بهره‌ هوشی یهودیان اروپای شرقی هم پیش از این اظهارنظر کرده بود.»

*** سایر کشورها

 هلند، بلژیک، دانمارک، اسپانیا و روسیه از بعد از سال 2000 میلادی، استفاده از پوشش کامل اسلامی (برقع یا روبنده) را در اماکن عمومی و دانشگاه‌ها و مدارس ممنوع کردند. هرچند هنوز هم در این کشورها عده‌ای از افراد تندرو بر تعمیم این قانون به پوشش روسری اصرار دارند و هر از چندگاهی نطق نمایندگان افراطی در پارلمان گواهی بر این مدعاست.

ممنوعیت حفظ حجاب در مدارس کشورهای جمهوری قفقاز (آذربایجان، تاجیکستان و قرقیزستان) نیز از زمان حکومت کمونیستی شوروی وضع شده بود و تا به امروز در گیر و دار و تنش‌های فراوان به سر می‌برد.

*** عوامل و نتایج پدیده منع حجاب در دنیا

ممنوعیت پوشش اسلامی، مستقیماً با مواد 18 و 19 مربوط به آزادی ادیان و آزادی بروز و اظهار مسلک فردی در "اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل" (1948) و همچنین کنوانسیون حمایت از حقوق بشر و آزادی‌های اساسی اروپا (1950) تضاد دارد.

هدف و انگیزه کسانی که در کشورهای مختلف، قوانین سرکوبگر علیه حجاب اسلامی وضع می‌کنند، این است که افراد، نباید از نوع خاصی از لباس یا پوشش استفاده کنند که دال بر گرایشات مذهب خاصی باشد؛ در حالی که این تعرض به حقوق اولیه مسلمانان، به معنی اجبار برای سازگار کردن عقاید و باورهای دینی افراد با ارزش‌های موجود در جوامع سکولاریستی است.

این اجبار که هنوز تاکنون سال 2014 در برخی کشورهای مدعی توسعه و دموکراسی دیده می‌شود، هم در مبنا و هم در مصداق، همانند اجبار و خشونتی است که بیش از هفتاد سال پیش در دوران طاغوت در کشور ما وجود داشت و البته عاقبت نیز محکوم به نابودی شد.

در واقع می تـوان گفـت کـه اگرچـه سیاستهای خشن و ظالمانه و تلفیق خشونت و فرهنگ در نیمه دوم سلطنـت رضـا شـاه در کوتاه مدت جامعه سنتی و مذهبی را منفعل و حتی منکوب کرد، ولی به دلیـل شیوه هـا و ابزارهـای غلـط آن، چـه در تاکتیـک و چه در استراتژی، در دراز مدت به تقویت و رشد اندیشه دینی و نهایتا سرنگونی سلطنت کمک کرد.

منبع: باشگاه خبرنگاران

طرحی برای حمله به ایران با 34 امضاء...!

طرحی برای حمله به ایران با 34 امضا

با وجود آن که در توافق ژنو تصریح شده است که در شش ماه گام اولیه این توافق، بر تحریم های ایران افزوده نمی شود؛ اما 47 عضو تندرو کنگره با فشار لابی صهیونیستی آیپک، طرح افزایش شدید تحریم ها را ارائه کرده اند.

به گزارش فرهنگ نیوز ، تندروهای کنگره آمریکا بی صبرانه منتظرند تا تعطیلات کریسمس پایان یابد و اولین جلسه کنگره برگزار شود. آن ها می خواهند در اولین جلسه کنگره طرح افزایش تحریم های ایران را برخلاف توافق ژنو به رأی بگذارند. تصویب این طرح به معنای نقض توافق ژنو و پایانی بر سیاست خارجه باراک اوباما خواهد بود.

سایت روزنامه هافینگتون پست(huffingtonpost) در تحلیلی که روزآن لاین ترجمه کرده،  با عنوان " جمهوریخواهان واقعا خواستار جنگ با ایرانند؟ " نوشته است:

کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل مشهور به آیپک، اعلام کردند که آنها مایک لی، سناتور جمهوریخواه از ایالت یوتا، را نیز متقاعد کرده اند که به پروژه جنگ با ایران بپیوندد. آیپک می گوید که سناتور لی متعهد شده است که از طرح رابرت مندز، حمایت کند. مقامات اطلاعاتی آمریکا می گویند که تصویب این طرح منجر به تخریب مذاکرات  ایران و آمریکا می شود و راه را برای جنگ دوکشور هموار می کند.

در لیست آیپک از ۴۷ سناتور نام برده شده است که از این طرح حمایت کرده اند. اما تا این لحظه فقط ۳۴ نفر بطور قطع اعلام حمایت کرده اند. بعبارت دیگر ۱۳ سناتور گفته اند که از این طرح حمایت می کنند اما تا کنون آن را امضا نکرده اند این ۱۳ نفر، لامار الساندر، سکسبی چامبلیس، توماس کوبورن، مایکل انزی، دب فیشر، اورین هچ، جیم اینهوف، مایک لی، راب پورتمن، تیم اسکات، جان تیون، پت تومی و راجر ویکر هستند.

هر ۱۳ نفری که اعلام حمایت کرده اند اما طرح را امضا نکرده اند، جمهوریخواه هستند. دیدن نام مایک لی، در میان اسامی حمایت کنندگان بسیار تعجب برانگیز است زیرا او در گذشته در گروه جنگ طلبان نبوده است.

برخی از جمهوریخواهان مثل جان مک کین، هرگز با جنگ مخالفت نکرده اند اما مایک لی از آن دسته از همفکران مک کین نیست. سناتور لی با مداخله نظامی آمریکا در سوریه مخالفت کرده بود. او با بمباران لیبی توسط آمریکا نیز مخالف بود. اگر او با جنگ در سوریه و لیبی مخالف کرده است، هیچ دلیلی برای حمایت او از جنگ با ایران وجود ندارد.

درست است که مخالفت با حضور نظامی آمریکا در سوریه به نوعی موضع گیری علیه اوباما محسوب می شود و در حال حاضر جنگ با ایران نیز به نوعی مخالفت با سیاست های اوباماست. اما بسیاری از جمهوریخواهان بدور از موضعگیری های سیاسی به مقوله جنگ و صلح نگاه می کنند و مخالفت یا موافقت آنها با جنگ، بر اساس برچسب حزبی که به آنها خورده است، صورت نمی گیرد. بعنوان مثال بسیاری از جمهوریخواهان مخالفت جنگ افغانستان بودند که در اصل جورج بوش آن را آغاز کرده بود.

ما باید از این جمهوریخواهان بخواهیم که علیه جنگ با ایران صحبت کنند و نگذارند راه دیپلماسی بین ایران و آمریکا مسدود شود. سیاست تلاش برای ابراز نگرانی از برنامه های اتمی ایران از طریق دیپلماسی تنها مختص به دموکرات ها نیست. در واقع باید گفت که ایده گفتگوی شش قدرت بزرگ جهان با ایران در زمان جورج بوش مطرح شد. ایده اصلی زمانی آغاز شد که دولت بوش به ایران گفت که شما دست از برنامه های اتمی تان بردارید ما هم دست از تحریم ها بر می داریم. این سیاست تا دور دوم ریاست جمهوری بوش ادامه داشت.

قدرت طرح دموکرات هایی مثل مندز و چاک شومر، تا زمانی در اوج خود است که جمهوریخواهان از آن حمایت می کنند. باید تعدادی از جمهوریخواهان مخالف با جنگ در این مورد صحبت کنند تا توازن بین آنها و دموکرات های طرفدار جنگ ایجاد شود.

شاید بهتر باشد از مایک لی بخواهیم تا از گروه ضد جنگ جمهوریخواهان حمایت کند تا شاید برخی از هم حزبی هایش نیز به او بپیوندد و پرچم صلح را به دست گیرند.

منبع: جام نیوز